رسیدن به خواسته‌ها در شرایط سخت شیرین می‌شود

وادی یازدهم چشمه های جوشان و رودهای خروشان،‌ همه به بحر و اقیانوس می‌رسند. همانطوری که من در کنگره ۶۰ آموزش دیده‌ام این را می‌دانم که باید همیشه برای زندگی کردن و زنده ماندنم تلاش کنم و اگر همانند  آب راکت باشم به مرداب تبدیل می‌شوم.

باید از فکرم از مغزم استفاده کنم و استعدادهایم را بشناسم و به نقطه عمل برسانم اگر می‌خواهم در آینده فرزندان صالح و با استعدادی به جامعه تحویل بدهم باید خودم حرکت کنم تا آنها هم از من الگو برداری کنند. سعی می‌کنم از دانش‌های کنگره برای خود چیزی برداشت کرده و از قوانین آن در زندگی خود جاری کنم زیرا تمام سخنان آقای مهندس و کتاب‌هایش همه از کتاب آسمانی مان نشأت گرفته است

پس باید برای هدفی که دارم تلاش کنم تا به آن خواسته‌های خود برسم و این را نیز خوب می‌دانم برای رسیدن به خواسته‌ها باید تلاش کرد گرچه اهریمن هم از هیچ تلاشی فروگذار نیست و می‌خواهد خواسته‌های خود را به انجام برساند ولی من نیز می‌توانم و تلاش خواهم کرد تا خود‌ را به اقیانوس برسانم و در این راه مسافرم را نیز یاری می‌نمایم تا به کمک یکدیگر یک زندگی خوبی ساخته

و نمونه‌ای باشیم برای فرزندانمان .چندین سال مواد مخدر زندگی و افکارمان را تخریب کرده بود ولی با درمان آن نه تنها مسافرم بلکه من و فرزندانم نیز رها شدیم این رهایی باعث شد در برابر اهریمن قد علم کنم و با نیرو و توان بیشتری برای زندگیم تلاش کنم و در نگهداری آن کوشا خواهم بود. در زمان مصرف مسافرم تمامی راه‌ها به بن‌بست منتهی می‌شد

و خودم نیز با افکار مخرب و نداشتن جهان بینی همه آمال و آرزوهایم را یک  سیاهی کشیده بودند ولی با حرکت و قدم نهادن در کنگره ۶۰ و استفاده از علوم آن در رودی خروشان به حرکت درآمده‌ایم و تا رسیدن به اقیانوس از هیچ تلاشی فروگذار نخواهیم بود البته به یاری خدا و کمک‌های آقای مهندس این رانیز خوب می‌دانم در راهی که هستیم مشکلات و سختی‌های فراوانی ست ولی باید راه مقابله با آنها را آموزش ببینم.

هیچ آسایشی بدون وجود سختی‌ها بوجود نمی‌آید با وجود مشکلات و سختی‌ها است که انسان پخته‌تر و عاقل‌تر می‌شود و رسیدن به خواسته در چنین شرایطی برایمان شیرین و گوارا می‌شود و بعد از آن همه‌ی توانمان را به کار می‌بریم تا حفظش کنیم. اگر گذشته‌ی من و شروع ازدواجم با اعتیاد عجین نمی‌شد شاید الان شیرینی این آرامش را آنگونه که باید می‌دانستم، نمی‌دانستم.

تنها چیزی که برایم آزار دهنده است این بود که با تولد فرزندانم حس ترس و شرمندگی  داشتم و نتوانستم از لذت مادر شدنم استفاده کنم ولی به یاری خدا اذن ورودمان به کنگره رسید و ازاین خواب غفلت بیدار شدیم نمی‌گویم سختی ها تمام شده و همه چیز بر وفق مراد است ولی شکر می‌کنم که جایی را پیدا کرده ام که می‌توانم راه مقابله با مشکلات را آموزش ببینم و با هر زمین خوردنی قویتر از پیش به سوی مقصد حرکت می‌کنم از خدا برای پدر کنگره و خانواده‌اش طول عمر با عزت خواستارم
الهی تو چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی و ما رستگار

نویسنده: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفرنرگس (لژیون پنجم )

ویرایش و ارسال: همسفر سمیرا راهنمای لژیون اول(دبیر سایت)

همسفران نمایندگی حکیم هیدجی