English Version
This Site Is Available In English

کنگره ۶۰ علم زندگی کردن را به ما می‌آموزد

کنگره ۶۰ علم زندگی کردن را به ما می‌آموزد

جلسه اول از دوره اول لژیون سردار کنگره ۶۰ ؛ نمایندگی خرم‌دشت، با استادی پهلوان محترم مسافر حسین، نگهبانی مسافر احسان و دبیری مسافر باقر، با دستور جلسه "وادی یازدهم و تاثیر آن روی من" یکشنبه 18 آذر ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان حسین هستم یک مسافر
از نگهبان، دبیر، خزانه دار، ایجنت ومرزبان های عزیز کمال تشکر را دارم، که به من اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم تا از انرژی دسته جمعی بهره‌مند شویم. دستور جلسه این هفته وادی یازدهم است؛ چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان
من این وادی را چندین بار گوش دادم و نوشتم. در این وادی به مطالب و موضوعاتی اشاره می‌شود که به روشنایی‌ها و تاریکی‌ها و به مادیات اشاره می‌شود که دستور جلسه لژیون سردار هم به این دستور جلسه مربوط می‌شود.
کسانی می‌توانند در کنگره ۶۰ باشند که چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان باشند یعنی اینکه از منابع کنگره ۶۰ به درستی استفاده کنند و آن اختلاف پتانسیلی را که صحبت می‌شود در خودشان به وجود بیاورند و در مسیر آموزش قرار بگیرند. آن چیزی که راهنما و متون کنگره ۶۰ است آنها را یاد بگیرند و کاربردی کنند. چیزی که ما در حال یاد گرفتن هستیم این است که؛ کنگره ۶۰  علم زندگی کردن را به ما آموزش می‌دهد. به فرموده آقای مهندس آبروی علم  به عملش می‌باشد. الآنه که ما اینجا نشسته‌ایم، دیگران زحمت کشیدند کاشتند و شعب‌های زیادی را اضافه کردند که تک تک ما آمدیم و به رهایی رسیدیم و یا در حال سفر هستیم و در حال درمان می باشیم. امروز وظیفه من این است که من هم باید اندازه‌ای که در توانم هست بذر نیکو بکارم. کنگره ۶۰ برای من حسین  به اندازه توانم به من اجازه  خدمت مالی می‌دهد. من خودم در کنگره یاد گرفتم که در کنگره هیچ اجباری نیست. تک تک اعضا همانطور که در پیام سردار هم خوانده می‌شود؛ احیا می‌شوند و به آغوش خانواده برمی‌گردند و به حال خوش و به تعادل می‌رسند. همه دوست دارند بمانند و به دیگران خدمت کنند من خودم از جمله افرادی بودم که با حال خیلی خراب وارد کنگره شدم، هیچ تعادلی نداشتم و وقتی وارد کنگره شدم افراد کنگره خیلی صمیمانه مرا پذیرفتند. چیزی از من نپرسیدند و چیزی از من نخواستند، در قبال آن تمنایی که به من می‌شد هیچکس چیزی از من نخواست و خدا را شکر می‌کنم ذره ذره حال من خوب شد و آن اتفاقی که قرار بود بیفتد افتاد. من ۷یا۸ ماه سفر بودم که برای دنوری اقدام کردم. دنور یعنی بخشندگی، یعنی کسی که از مالش مبلغی ببخشد، همانطور که دیگران بخشیدند و من استفاده کردم، من هم باید ببخشم که دیگران استفاده کنند. و متوجه شدم، خدا را شکر ذره ذره حالم خوب شد و توانستم سال قبل پهلوان بشوم و اتفاق‌های خوبی در لژیون سردار برای من افتاد که آن  دریچه‌های خوشبختی بود که باز شد. شاید من در لژیون اعتیاد هیچ موقع این حال خوش را که در لژیون سردار است تجربه نکرده بودم، و به سبب حال خوشم شروع کردم به خدمت کردن در لژیون سردار و جایگاه  پهلوانی که مبلغ آن پانصد میلیون تومان است را تجربه کردم، وهمسفرم راهم با اجازه خدا و بعد آقای مهندس توانستم جایگاه پهلوانی را به بالهای پروازم هدیه بدهم. مهم نیست شما چه مبلغی کمک می‌کنید، مهم این است که شما صدِ خودتان رابگزارید. امیدوارم و از خداوند خواستارم که لژیون سردار نمایندگی خرم‌دشت یکی از بهترین‌ها باشد و با اعضایی بیشتری به کار خود ادمه بدهدتا شاهد اتفاق های خوبی باشیم. ممنون از شما که به صحبت هایم گوش کردید.

 

 

عکس : مسافر عباس

تایپ و ویرایش:دبیر لژیون سردار مسافر باقر

 بارگزاری : مسافر آرمین

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .