جلسه نخست از دوره سی و سوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی گیلان به استادی همسفر فهیمه، نگهبانی همسفر فرشته و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «وادی یازدهم( چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند) و تاثیر آن روی من» روز دوشنبه 19 آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از راهنما و هم لژیونیهای خود که امروز سبب شدند بنده این جایگاه خدمتی را تجربه کنم سپاسگزارم. همچنین از آقای مهندس حسین دژاکام که صفات خداوند را برای زندگی بهتر، حداقل برای خود من تجلی نمودند متشکرم. دستور جلسه امروز وادی یازدهم است، با عنوان چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند. امروز قصد دارم از آن چیزی که در درون خودم اتفاق افتاده توضیح دهم. همه ما وقتی به اقیانوس و دریا فکر میکنیم اولین چیزی که به ذهنمان خطور میکند عظمت و بزرگی آنها است، همچنین حالت سکون و آرامشی که از دیدن دریا و یا اقیانوس کسب میکنیم بسیار لذتبخش است. حالت بیانتها بودن و عظمت و بزرگی دریا، صفات خداوند را به من یادآور میشود.
این دستور جلسه یعنی، چشمههای جوشان آن چیزی که در درون خود دارد را تراوش میکند، یعنی از درون خود به بقیه اعم از گیاهان، انسانها و حتی پرندههای آسمان از خود میبخشد. اگر بخواهم راحت صحبت کنم آن قطره آبی که داخل چشمه است یک قطره است، آن قطره آبی که در یک حوض است یک قطره است، آن قطرهای که داخل مرداب است آن هم یک قطره است؛ اما آن قطره که داخل چشمه یا مرداب بود و حرکت کند، غر نزند، نق نزند و چه کنم چه کنم نکند و فقط و فقط فکرش به سمت رودخانه و به سمت هدف باشد به اقیانوس میرسد. زمانی که به اقیانوس رسید جزئی از آن میشود؛ بنابراین همهکسانی که اینجا حضور داریم در ظاهر از پدر مادری متولد شدیم و روح در ما دمیده شد و وارد این جسم یا کالبد شدیم و پا به این دنیا گذاشتیم.
من تصور میکنم همه ما مانند همین چشمه هستیم و هدفی داریم. بسیار زیباست که انسان راه خود را بیابد. به نظر بنده کنگره۶۰ شرایطی برای ما فراهم نمود تا آن چشمه و رودخانهای که من در قالب تمثیل به کار بردم و هدف را بیابیم و به یک آرامش و بیکرانی خاص دستیابیم. سؤال همیشگی من این بود که آرامش چیست، من زمانی که کودک بودم یک کانال یا رودخانهای در محل زندگی ما بود که همیشه سعی میکردیم با چوب و خاشاک جلوی آب را بگیریم و شنا کنیم؛ اما هر کاری انجام میدادیم آب از آنها میگذشت، از کنار یا بالای سدی که درست کرده بودیم راهی مییافت. آب نمیجنگید، دعوا نمیکرد به هر نحو از سنگ و چوب عبور میکرد. همه سختیهایی که در زندگی ما وجود دارند اگر مانند آب باشیم میتوانیم بهآسانی از آنها عبور کنیم. صدها میلیون هزینه میکنند تا سد بسازند؛ اما درنهایت بالای آن سد دریچهای میسازند که آب از آن خارج شود.
برای بنده آرامش، یعنی هر مشکلی که در زندگی با آن روبهرو میشوم مانند آن آب باشم که بهآسانی بتوانم از موانع عبور نمایم. آقای مهندس حسین دژاکام در مورد دستور جلسه مفصل صحبت کردهاند. من تصور میکنم زندگی همانند چشمههای کردستان و دریای خزر و سفیدرود است. زمانی که این رودخانه حرکت میکند و میخواهد از جایی بهجایی دیگری برسد انسان هم در طول عمر خود همینگونه است. بسیار زیباست که انسان به آرامش واقعی دست یابد و آن موقع چه یک متر برف باشد چه صد متر فرقی نمیکند؛ زیرا پاپوش مناسب به پا دارد و کاملاً مجهز است. من در زندگی شخصی خود نه قطرهای که داخل چشمه بود، بودم و نه قطرهای که در حوضچه بود، دقیقاً قطرهای از مرداب بودم. در آخر بسیار خرسندم که در این مکان مقدس به یک آرامش نسبی رسیدم و از دوست صمیمی خودم همسفر الهه بسیار تشکر میکنم که حال خراب من را تحمل نمود؛ زیرا تمام دوستان من بهواسطه حال خرابم من را ترک کرده بودند و فقط ایشان درحالیکه هیچکس کنار من نبود همراه من شدند و من را با عشق در آغوش گرفتند. از اینکه به صحبتهای من گوش فرا دادید سپاسگزارم.
در ادامه تصاویری از آغاز دوره سیو سوم نگهبانی و تقدیر از نگهبان و دبیران دوره سیودوم
و تصاویری از اعلام نفرات برتر مسابقات ورزشی در پارک محتشم
مرزبان کشیک: همسفر صفورا
تایپ: همسفر شبنم رهجوی راهنما همسفر هانیه (لژیون سوم)
عکاس: همسفر شیدا (عکاس خبری)
ویرایش: همسفر سپیده رهجوی راهنما همسفر فاطیما (لژیون هشتم)
ارسال: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر فاطیما (لژیون هشتم)
همسفران نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
320