گروه خانواده_گذر از تاریکی

«به نام قدرت مطلق الله»

(آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی‌ست)

من ۳ روز قبل از اینکه به کنگره‌۶۰ بیایم فهمیدم که مسافرم مصرف‌کننده است. تازه فهمیده بودم که چه بلایی بر سرزندگی‌ام آمده و وقتی مسافرم گفت که خودش خسته شده است و دوست دارد که به کنگره بیاید و از دست این بلای خانمان‌سوز خلاص شود، من هم قبول کردم و همراهش به‌عنوان همسفر به کنگره آمدم.
وقتی به کنگره می‌آمدم خیلی حس و حال خوبی داشتم. من و مسافرم در تاریکی کامل بودیم و وقتی به کنگره آمدیم و راهنما انتخاب کردیم فقط و فقط به راهنمایمان چشم می‌گفتیم و آموزش می‌گرفتیم و اصلاً معرکه‌گیری نمی‌کردیم، در چرخهٔ آموزش همیشه فعال بودیم و حالمان روزبه‌روز خوب و خوب‌تر می‌شد و انرژی خوبی می‌گرفتیم و در مسیر مقدس کنگره در طی ده ماه سفر کردیم و به پاکی و رهایی رسیدیم. این رهایی بسیار شیرین بود و حس و حال عجیبی داشت، چون منِ زهرا در تاریکی غرق شده بودم و به روشنایی رسیدم.
خیلی خوشحال هستم که در کنگره آموزش می‌بینم و انرژی می‌گیرم و این آموزش و انرژی را به فرزندانم هم انتقال می‌دهم.
از جناب آقای مهندس و خانوادهٔ محترمشان خیلی تشکر و قدردانی می‌کنم که چنین بستری را برای ما فراهم کرده‌اند که ما در آرامش زندگی کنیم و از راهنمایان عزیزم خانم اعظم و خانم خدیجه تشکر می‌کنم که در این مسیر همراه ما هستند و‌‌  ما را از آموزش‌های نابشان سیراب می‌کنند، ‌‌‌ من هم تمام تلاشم را می‌کنم که در کنگره خدمتگزار خوبی باشم.
در آخر هم از صمیم قلبم دعا می‌کنم که قسمت شود تا تمام مصرف‌کننده‌ها به کنگره بیایند و درمان شوند و در کنار آنها خانواده‌هایشان هم به آرامش برسند.
 

نویسنده: همسفر زهرا لژیون یکم
تایپ، ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون اول)
همسفران نمایندگی بوئین‌زهرا