جلسه ششم از دور بیست و سوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی پاکدشت با استادی راهنما مسافر مصطفی، نگهبانی مسافر رحمان و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه"وادی یازدهم و تأثیر آن روی من" شنبه 17 آبان 1403 ساعت 17 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مصطفی هستم مسافر
وادی یازدهم و تأثیر آن روی من، وادی یعنی شهر و آبادی و ما باید وادیها را زندگی کنیم، گذر کنیم و وارد وادی جدیدتر شویم. ما باید وادیها را در زندگی خود اجرایی کنیم. روزی که من وارد کنگره شدم، گفتند چشمه وجودی شما خشکشده است. سیستم ایکس من ازکارافتاده بود. من؛ چشمه تولید مخدرهای بدنم را از کار انداخته بودم و مجبور بودم که این مواد موردنیاز خود را از بیرون تهیه کنم. یک فرد سفر اولی قانونا" باید تا وادی دهم را بنویسد تا خدمت آقای مهندس برود برای دریافت گل رهایی. تمام وادیها تلنگری است برای اینکه ما تغییر کنیم تا از آن صفات بد گذشته خود دستبرداریم که در وادی دهم دراینباره توضیح کامل میدهد، میگوید من که درگذشته مصرفکننده مواد مخدر بودم، میتوانم صفت بد خود را تغییر دهم و به یک انسان سالم تبدیل شوم؛ اما در وادی یازدهم میگوید برای اینکه تبدیل به چشمه جوشان و رود خورشان شویم نیاز به منابع ذخیره فراوان آبی داریم تا بتوانیم آن جوشوخروش را داشته باشیم تا به بحر و اقیانوس برسیم. در این وادی به ما میگوید برای اینکه به بحر و اقیانوس وصل باشیم؛ باید ادامهدار باشیم و به منبع اطلاعاتی که همان نوشتن سیدیهاست را در برنامه سفر خود قرار دهیم. از وادی یازدهم به بعد آموزشها رنگ دیگری میگیرند و این آموزشها باید همراه باشد با خدمت گرفتن در کنگره 60. علم بدونِ عمل هیچ ارزشی ندارد. انسان هرچقدر هم که علم داشته باشد ولی نتواند به آن عمل کند هیچ فایدهای ندارد. نکته مهمی که باعث عدم آموزش میشود منیت است که انسان فکر میکند دیگر نیاز به آموزش ندارد.
عکاس: مسافر محمود از لژیون 11
تایپ و ارسال: مسافر داود از لژیون 14
- تعداد بازدید از این مطلب :
156