گزارشی از عملکرد لژیون ویلیام وایت با راهنمایی و استادی مسافر سیگار دانیال با دستور جلسه «وادی یازدهم و تأثیر آن روی من» که در روز شنبه مورخ ۱۷ آذر ۱۴۰۳ در نمایندگی ارتش برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان دانیال هستم مسافر سیگار.
دستور جلسه هفتگی کنگره ۶۰ دررابطهبا وادی یازدهم است و من بشخصه خیلی سخت با این وادی ارتباط گرفتم و شاید جرقه آن دیرتر از وادیهای دیگر در من اتفاق افتاد. در کنگره ۱۴ وادی وجود دارد که به من کمک میکنند تا بتوانم خود واقعیام را بشناسم تا بتوانم بهتر زندگی کنم. همۀ چیزی که ما در کنگره تحت عنوان جهانبینی یاد میگیریم به این خاطر است که بتوانیم بهتر زندگی کنیم.
تعاریفی که در کنگره وجود دارند زنجیروار به یکدیگر متصل هستند و مثل قطعات پازل هستند. مطالبی که من در قسمتهای مختلف مطالعه میکنم و میآموزم دقیقاً همانند یک پازل عمل میکنند و من هرچقدر در این زمینه بیشتر کار کنم و چیزی که نسبت به محیط پیرامون خود دریافت، برداشت، ادراک و احساس میکنم بهتر باشد، حال من بهتر خواهد بود و من از زندگی لذت خواهم برد.
حال که من به وادی یازدهم رسیدهام برای اینکه بتوانم درک صحیحی از آن داشته باشم، باید از ده وادی قبل در توشه و انباشتۀ خودم داشته باشم. وادیها اینگونه نیستند که یکی از آنها را تمام کرده و سراغ وادی بعدی برویم. وادیها همیشه وجود دارند و در جریان هستند. من چرخۀ این وادیها را از وادی اول تا دهم طی کردهام و حالا برای من جای این سؤال وجود دارد که چشمههای جوشان چه ارتباطی با درمان سیگار من دارد؟
یکی از مهمترین نکات این است که من حتماً سیگار را بهعنوان یک آنتی ایکس در نظر بگیرم. با رجوع به جهانبینی یاد میگیریم که اگر میخواهیم از ابزاری نظیر جسم و نفس که در اختیار ما قرار میگیرند درست استفاده کنیم و یا آنها را تعمیر کنیم، باید ابتدا آن را بهخوبی بشناسیم. زمانی که به این باور رسیدم، میتوانم صفت گذشته خودم را تغییر دهم، حرکت کنم و چشمههای جوشان را در خود ایجاد کنم.
لازمۀ اینکه صفت گذشته را در خود تغییر دهم این است که منابع و اندوختههایی داشته باشم تا آن اختلاف انرژی ایجاد شود و از جایی بهجای دیگر منتقل شود. همه این موارد بر عهده خود من است و مجدد به وادی هشتم برمیگردیم که با حرکت راه نمایان میشود و با همین ترتیب که به عقب باز میگردیم متوجه میشویم که همۀ آنها به یکدیگر متصل هستند و ارتباط دارند.
یکی از مواردی که من را متوقف میکند و اجازه نمیدهد من به سمت تعالی حرکت کنم، مسئله سیگارکشیدن است. تا زمانی که این موضوع را حل نکرده باشم؛ یعنی من درگیر اعتیاد هستم. من به سیگار اعتیاد دارم و اساساً تزکیه و پالایشی اتفاق نمیافتد. من در این شرایط درگیر تاریکی هستم و انگار مسیر چشمهای که میخواهد به جوشش در بیاید بسته شده است!
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید متشکرم.
تایپ، ویرایش و ارسال: مسافر محمدرضا
نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
94