مبحث قبل نامهای به ادیتور بود که مبحث سازگاری مطرح شد که آقای مهندس فرمودند باید با هر چیزی سازگار باشیم مخصوصاً دررابطه با داروها بود که وقتی کسی موادی را مصرف میکند روی داروی دیگر می رود و باید در نظر بگیریم که با داروی جدید سازگار شود، بنابراین چنانچه در ابتدای شروع درمان با تجویز داروی جایگزین، مقدار دارو را افزایش بدهیم به دلیل تئوری سازگاری به غیر از اینکه فرد مصرفکننده را در نقطه مخرب قرار بدهیم، اثرات ثمرببخش دیگری را مشاهده نخواهیم کرد، پس بایستی موضوع سازگاری را با فرد مصرفکننده در میان گذاشت تا درخواست داروی بیشتری نداشته باشد و مقدار کمی از سختیهای درمان را تحمل کند و علت بالا بودن میزان داروی تجویزی درمان اعتیاد در سطح جهانی، آگاهی نداشتن در مورد مبحث سازگاری میباشد. اصل هفتم تغذیه است که بهترین الگوی تغذیه معمولاً خوردن غذا در سه وعده است. با توجه به این موضوع به طول عمر مفید و موثر اکثر مواد مخدر یا داروهای مخدر مثل اوتی یا متادون یا ب۲ برای یک مصرفکننده حدود ۷ الی ۸ ساعت است. بهترین نوع تغذیه دارو باید سه مرتبه در شبانهروز یا TDS آن هم با فاصله زمانی حداقل ۷ و حداکثر ۹ ساعت باشد. موضوع مهم این است که ما چگونه از این جسم مراقبت کنیم، زیرا تمام مشکلات و انواع و اقسام بیماریها و سرطانها در اثر عدم مراقبت از جسم است.
مراقبت از جسم شامل سه بخش میشود، تغذیه جسم، ورزش کردن و دانش یا تشویق جسم است،. جسم را به میدان جنگ تشبیه میکنیم، در جسم یک میدان جنگ شدید و دائم در ۲۴ ساعت برقرار است و اصلاً ما این را متوجه نیستیم که در وجود و جسم ما دائماً این جنگ صورت گرفته و دائما سلولهای سرطانی تلاش میکنند که سلولهای دیگر را از بین ببرند و بر جسم ما مسلط شوند و سیستم ایمنی دائماً در حال تلاش است که انواع و اقسام سرطانها و مریضیها را سرکوب کند، پس ما با تغذیه مناسب میتوانیم مهمات را به جسم خود برسانیم. تغذیه ما باید کامل باشد استفاده از انواع سبزیجات، خوردن مایعات، انواع و اقسام ویتامینها، پروتئین، چربیها و باکتریهای مفید و همینطور مصرف تخم مرغ و همچنین استفاده از دیسپ بهعلت ترکیباتی که دارد همان نقش مهمات را در جسم ما میتواند داشته باشد. مسئله بعدی که برای سلامتی ما موثر و لازم میباشد، ورزش کردن و تحرک است. جسم ما برعکس ماشین است، یعنی هرچه تحرک و فعالیت و پیادهروی در طول روز داشته باشیم، قویتر و مستحکمتر میشود پس تحرک و ورزش کردن از شام شب برای ما واجبتر است. مسئله بعدی تشویق جسم یا دانش جسم است، افسردگی، ناامیدی، اضطراب، ترس و توکل نداشتن به خدا، سیستم ایمنی را تضعیف میکند. اگر جهانبینی انسان بالا برود، خود را بهتر تشویق میکند و از زندگی لذت میبرد، از خوردن یک استکان چای یا یک نسکافه لذت میبرد. ما به تشویق کردن خودمان نیاز داریم، هر کار کوچکی که انجام میدهیم باید خودمان را تشویق کنیم و همیشه نیمه پر لیوان را ببینیم، نه قسمت خالی آن را؛ یعنی هر کاری و هر موفقیتی که به دست میآوریم باید خودمان را تشویق کنیم و برای خود احترام و ارزش قائل باشیم. هر وقت تغذیه درست و تحرک داشته باشیم و خودمان را تشویق کنیم و به اینها توجه کردیم، مسئله حل است و مریض نمیشویم.
کسانی که انواع و اقسام مریضیها را دارند باید به ورزش و تغذیه خیلی دقت کنند، یعنی هم از میوهجات و سبزیجات و سالاد استفاده کنند که آقای مهندس به بچههای کنگره همیشه تاکید میکنند که از تابلوی تغذیه استفاده کنند، یعنی چه اضافه وزن دارند و چه ندارند یا لاغر هستند یا چاق، هرچه که هست از تغذیه کنگره استفاده کنیم. اگر میخواهیم پیر نشویم صبح ۲ عدد تخم مرغ حتما استفاده کنیم و از سالاد هر روز استفاده کنیم. بهترین نوع تغذیه دارو باید سه مرتبه در شبانهروز یا TDS باشد، آن هم با فاصله زمانی حداقل ۷ و حداکثر ۹ ساعت. داروهایی هم که به صورت مایع است بایستی بسیار دقیق اندازه بشود و سر ساعت مصرف شود. داروهایی که مایع هستند خیلی خوب اندازهگیری میشوند، با سرنگها تا یک صدم سیسی اندازهگیری میکنیم. در ضمن استفاده از دارو بایستی دقیق سر ساعت مصرف شود، پس اگر انتظار داریم که بیمار مصرفکننده به ما اعتماد داشته باشد ما هم باید به او اطمینان داشته باشیم و داروی او را به خودش بدهیم تا سر ساعت اندازهگیری و مصرف شود که ما در کنگره اعتماد کردیم و به خوبی هم انجام شد. علم پیچیده نیست هر چیزی کلیدی دارد، اکثر انسانها از تحقیق به درمان میرسند و گاهی هم اتفاق میافتد که انسانی از درمان به تحقیق دست مییابد. کاری که برای آقای مهندس اتفاق افتاد از درمان به تحقیق روی آوردند، آقای مهندس فرمودند من درمان را روی خودم و سپس روی انسانهای دیگر مشاهده کردم و برای اثبات آن ناگزیر شدم تحقیق را روی نمونههای جانوری یا موشها ادامه دهم اگر بخواهم دلیل ارائه کنم ناگزیر هستم که درسخنرانی این نکته را یادآور شوم که من معتاد به الکل و تریاک بودم و هیچ راه منطقی و صحیح نبود، زمانی که در طول یازده ماه تریاک را تیپر کردم و به صفر رساندم یعنی قطع شد با تعجب مشاهده کردم هیچ اثری از سندروم محرومیت مشخص نشد و واقعاً هم برای خودم خیلی عجیب بود. وقتی در کنگره افراد داروی خود را قطع میکنند هیچ علائمی و و یا وسوسه و یا میل به مصرف مواد دیده نمیشود.
نویسنده: راهنما همسفر زینب (لژیون سوّم)
ویراستار: راهنما همسفر پریسا (لژیون اول)
ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
60