جلسه دوازدهم از دوره چهل و دوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی ارتش، با استادی راهنما مسافر حسام، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر محمدعلی، با دستور جلسه «جهانبینی در ورزش» چهارشنبه ۱۴ آذر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان و دبیر تشکر میکنم که اجازه دادند من در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه امروز جهانبینی در ورزش می باشد، سوالی که من از خودم قبل از اینکه بخواهم در ارتباط با این دستور جلسه صحبت کنم این بود، چرا ورزش وارد زندگی انسان ها شده است؟ تحقیق کردم و به این نتیجه رسیدم، سیستم بدنی انسان بعنوان یک ماشینی که قرار است حدود هشتاد سال آن را به حرکت در بیاورم و با آن به سمت خواسته هایم بروم، طراحی آن حدود ده الی بیست هزار سال قبل صورت گرفته است و زمان دقیق آن مشخص نیست؛ فرعونی که برای سه هزار سال قبل است و یا یک فرد نمکی که برای دو هزار سال پیش است، نسبت به انسان زمان حال از نظر فیزیولوژی فرقی نکرده است و بدن همان بدن است.
مسئله مهم در اینجاست که این قلب، استخوانها، ماهیچه ها و ... برای موجودی طراحی شده است که صبح بیدار میشدهاست و در زمین کشاورزی کار میکرده و غذای خودش را از داخل زمین پیدا میکرده و به دنبال حیوانات برای شکار می دویده و یک زندگی بسیار پر تحرک و پر جنب و جوشی داشته است؛ در حال حاضر همان بدن و اندام ها را دارد ولی هیچکدام از آن کارها را انجام نمی دهد و صبح که بیدار میشود سوار یک ماشین میشود و در محل کارش پشت میز مینشیند و غروب سوار یک ماشین شده و به خانهاش میرود و جلوی تلویزیون دراز میکشد و یک شام میخورد و میخوابد، در نتیجه این بدن بعد از بیست الی سی سال زندگی کردن در این شرایط، کم کم اندام های آن شروع به از دست دادن کارایی خودشان می کنند و دلیل آن این است که آن مقدار فشاری که قرار بوده روی اندام ها باشد نیست و آنها بیکار هستند و تحرک لازم را ندارند. کارها و حرکاتی که من انجام میدهم برای شبیه سازی کردن با آن انسانی که دو هزار سال پیش زندگی میکرده را ورزش نامیده اند.
این ورزش قرار است چه کاری برای من انجام بدهد؟ من به عنوان یک مصرف کننده مواد مخدر متوجه شده ام وقتی یک سیستمی از حالت طبیعی خودش خارج شود چقدر عذاب در پی خواهد داشت، بطور مثال من سیستم ایکس خودم را با دستان خودم از تعادل خارج کردم و عذاب آن را کشیدم و خداروشکر در کشوری زندگی میکنم که درمان آن وجود داشت و آن را به درمان رساندم، اما بدن انسان سیستم های دیگری هم دارد که اینها هم اگر آسیب ببینند، به همان مقدار عذاب برای من در پی خواهد داشت.
سیستم خون رسانی انسان به دلیل اینکه جریان خون به خوبی در حرکت نیست لذا رسوب در آن به وجود خواهد آمد، با توجه به غذاهای صنعتی امروز در این سیستم در رگ ها رسوب بوجود آمده و به همین دلیل یک بخشی از ورزش من باید به این منظور باشد که گردش خون من بالا برود و این رسوب ها برداشته شوند.
ماهیچههای قلب من نیز نیاز به تقویت دارند و باید تحرک داشته باشند تا بتوانند عملکرد خودشان را برای سالهای پیری حفظ کنند. سیستم اسکلتی و عضلانی انسان نیز میبایست تقویت شده باشد چرا که بین استخوانها، یکسری غضروف وجود دارد و بطور مثال اطراف مهرههای کمر یکسری ماهیچه وجود دارد به نام فیله، چنانچه این عضلات ضعیف باشند و در طول روز کار نکنند فشار مستقیم به استخوانهای کمر وارد میشود و کم کم غضروف بین مهرههای کمر از بین میرود و به مرور زمان، دچار ساییدگی خواهند شد، لذا بخشی از تحرک های ورزشی من باید برای تقویت ماهیچه ها باشد.
بخش دیگر سیستم تنفسی است، این سیستم قسمت هایی دارد بنام نایژه و نایژک، این ها بالون های کوچکی هستند که داخل شش قراردارند، بدلیل اینکه هوایی که من تنفس میکنم پر از آلودگی میباشد، لذا این آلودگی داخل این نایژه ها باقی می ماند، به همین خاطر یک بخشی از ورزش من باید به گونه ای باشد که شش های من به نایژه ها که آلوده شده اند فشار وارد کنند و خودشان را تخلیه کنند، در نتیجه آنها هم بتوانند در فرآیند اکسیژن گیری شرکت کنند.
بخش دیگر بخش دفع سموم است، یکی از سیستم هایی که از تعادل خارج میشوند، سیستم دفع سموم است و چون من تحرکم کم است آب کم میخورم و در نتیجه کلیه ها تحت فشار قرار میگیرند و همین طور می بایست طوری ورزش کنم که بدن من دچار تعریق بشود، بدلیل اینکه بخشی از دفع سموم از طریق تعریق اتفاق می افتد و دچار تشنگی شده و مجبور به مصرف آب بشوم، چراکه این رفت آمد مایعات منجر به دفع سموم خواهد شد.
و اما ورزش در کنگره، ورزش در کنگره آن ورزشی نیست که من به آن بسنده کنم و با خود بگویم که با یک ساعت ورزش در روزهای جمعه آن اتفاق مدنظر برای من اتفاق میافتد، چرا که قضیه ورزش در کنگره بیشتر خاصیت موجی دارد، در کنگره برای هر مسافر دو خاصیت وجود دارد، یکی خاصیت ذره ای که همان ماهیت خود من و کارهایی است که من برای درمان خود انجام میدهم؛مثل سی دی نوشتن، تنظیم خواب شب و غیره و دیگری خاصیت موجی است، یعنی موج هایی است که من برای دیگران میفرستم و دریافت میکنم، مثل امواج محبت و عشق، که تمام اینها از طریق صوت و نور و حس اتفاق می افتد.
این بخش در کنگره به جهت تکمیل درمان من است و لذا این را نمی توانم بعنوان ورزش در نظر بگیرم و می بایست بصورت روزانه و مرتب ورزش را انجام بدهم و آقای مهندس این موضوع را خلاصه کرده اند و فرمودند که در طول روز دو کیلومتر معادل چهار هزار قدم پیاده روی انجام بدهید تا خیلی از موضوعات که در ارتباط با جسم راجع به آن صحبت شد، محقق شوند.
از اینکه به صحبت های من گوش کردید از شما سپاسگزار هستم.
تایپ: مسافر سعید
ویرایش و ارسال: مسافر محمد
نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
142