همسفر مرضیه و مسافرشان احسان با بیست سال تخریب و آخرین آنتیایکس مصرفی تریاک وارد کنگره شدند. به مدت ده ماه و بیست روز با متد DST و داروی OT با راهنمایی مسافر مروت خدایی و همسفر معصومه اسماعیلی سفر کردند. در حال حاضر به مدت دو سال و شش ماه است که به لطف خدا و دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر باستانی و همسفر شطرنج است. همسفر مرضیه در جایگاه خدمتی دبیر، نگهبان، ورزشبان و دبیر ورزش شطرنج خدمت کردهاند و در حال حاضر در جایگاه راهنمایی و نگهبان ورزش شطرنج در حال خدمت هستند.
روزگاری بود که بر اثر تخریبهای اعتیاد، حال و هوای زندگیام دچار طغیان شده بود. تصور میکردم فرار چاره کار است؛ اما هر بار با اندیشه فرار، شعری به ذهن من خطور میکرد که از رهایی مأیوس میشدم: «حال من حال اسیری است که هنگام فرار/ یادش آمد که کسی منتظرش نیست، نرفت»
خود را با افکار منفی و حرکت در مسیر ضدارزشها، مانند مصرف قلیان، وارد تنهایی کرده بودم؛ چراکه یقین داشتم هیچکس نمیخواهد با من در ارتباط باشد؛ زیرا دیگران میدانستند که مدام مشغول غر زدن، غیبت و قضاوت کردن و خوار شمردن دیگران هستم تا حقارت من به چشم نیاید. آنقدر بیچاره شده بودم که حسهای من خوبیها و واقعیتها را نمیفهمید، چشم من صراط مستقیم که پر از نور الهی بود، را نمیدید و گوش من صدای زیبای عشق را که میخواست راه را نشانم دهد، نمیشنید.
در ناامیدترین و پریشانترین روزهای زندگیام از خدای خود خواستم تا یاریام دهد. یک سال و نیم بعد شنیدم که گفت: «فرمان صادر شده، بیدار شو ای از خود رمیده، برگرد که زندگی دوباره آغاز گردیده، برگرد تا نار وجودیات را با دوری از ضدارزشها و تزکیه تبدیل به نور کنی.»
به کنگره راه یافتم و آموزشها شروع شد. کمکم تفکر من تغییر کرد، آموزشها سالم بود، ایمان پیدا کردم که میتوانم بد نباشم و صفتهای زشت گذشته را با خود حمل نکنم، با انجام عمل سالم، تجربهها جذاب و مفید شده بود، حسها خوبیها را نشان میداد و به من یادآوری میکرد که در روزهای سخت گذشته نیز خداوند در کنار من بوده و من نمیدیدم. صوت مانند خبرنگار پیوسته خبر عشق و محبت میآورد و از من تغییر و تبدیل میخواست، عقل من را تکان داد و ترخیص را در «عشق به خدمت کردن» یافتم. چهقدر جنس این عاشقی فرق دارد! هر روز تو را مجذوبتر به قدرت مطلق میکند، طوری که نور را در حال خوب همنوع خود میبینی و دوست داری بیدست و پا سر بر سجدهاش بگذاری و سپاسگزار قدرت مطلق باشی.
خدایا بابت فرصتهایی که به من دادی تو را شکر و از تو میخواهم کمک کنی تا نگهدار حال خوب با تو بودن باشم.
نویسنده: راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهارم)
گردآوری و تایپ: همسفر طیبه رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون دوم)
عکاس: همسفر منیره رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر صنم (لژیون نهم) دبیر سایت
همسفران شعبه حسنانی تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
141