English Version
This Site Is Available In English

با ورود به کنگره از تاریکی‌ها به سمت روشنایی قدم برداشتیم

با ورود به کنگره از تاریکی‌ها به سمت روشنایی قدم برداشتیم

هشتمین جلسه از دور پنجاه و یکم کارگاه‌های آموزشی کنگره ۶۰؛ ویژه آقایان همسفر در نمایندگی آکادمی، با استادی همسفر امیرحسین ، نگهبانی همسفر محمدرضا و دبیری همسفر امیرعلی، با دستور جلسه « رابطه یادگیری و معرکه‌گیری»، پنجشنبه 1 آذر ۱۴۰3 ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است من که می‌گویم، کلام خود نیست بلکه فردیست در جمع بیکران هستی که باورش کار هرکس نیست؛ مگر معنای آن، بداند که آن چیست ارابه‌ها را در بیکران به حرکت درآورید که نگهبانان ماوراء به آنچه در زمین می‌گذرد نیازمندند، بشکافید آنچه شکافتنی نیست، در دل‌سنگ بروید و ترکیب‌ها را جدا نمایید.

خدا را شاکر هستم که یک‌بار دیگر سعادت نصیب بنده شد که این جایگاه را تجربه کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه در رابطه یادگیری و معرکه‌گیری است. من زمانی که وارد کنگره شدم تازه متوجه شدم دلیل معرکه‌گیری‌هایم به خاطر عدم وجود دانایی یا وجود نداشتن دانایی بوده است. این هم به این خاطر بوده که یادگیری وجود نداشته تا دانایی برقرار باشد.
وقتی همه ما انسان‌ها وارد کنگره شدیم از تاریکی‌ها به سمت روشنایی قدم برداشتیم. همه ما که روی این صندلی‌ها نشستیم آمدیم تا یاد بگیریم. در این مسیر کنگره به ما ابزاری به نام دانایی دادند.‌ من همیشه یادگیری را ریسمانی می‌بینم که انسان را به دانایی متصل می‌کند.

کنگره این ابزار دانایی را برای ما به‌صورت یک مثلث به سه ضلع آموزش تفکر تجربه ترسیم کرد که اگر این مثلث رشد کند؛ یعنی انسان در مسیر یادگیری قرار دارد. در مقابل این مثلث، مثلث جهالت به سه ضلع منیت، ترس و ناامیدی قرار دارد.

هرچه این مثلث جهالت بزرگ‌تر از مثلث دانایی باشد، انسان در مسیر معرکه‌گیری قرار دارد و در مسائل معرکه‌گیری خواهیم کرد. اشتباهات خودمان را قبول نمی‌کنیم و همیشه دنبال توجیه اشتباهات هستیم که بگوییم ما مقصر نیستیم.

خب این مثلث جهالت اگر رشد کند، می‌شود گفت: سطح دانایی پایین است و دانایی در کار نیست؛ چون منیت ترس و ناامیدی، شکست در موفقیت‌ها، انجام دادن اشتباه و ... باعث معرکه‌گیری خواهد شد. ما همیشه می‌گوییم: باید مثلث دانایی بزرگ‌تر از مثلث جهالت باشد و بیشتر رشد کند؛ چون نیروهای منفی، ترس، منیت و ناامیدی هیچ موقع در انسان از بین نمی‌روند فقط کوچک و کوچک‌تر می‌شوند.

موقعی که ما انسان‌ها دچار منیت، ترس و ناامیدی می‌شویم، این مثلث دانایی است که به آن‌ها غلبه می‌کند و اجازه تجدیدقوا و تجدید نیرو به نیروهای منفی نمی‌دهد. تا نیروهای منفی می‌خواهند شکل بگیرند دانایی آن‌ها را خنثی می‌کند. خب چطور باید این مثلث دانایی را بزرگ‌تر کنیم، خب با کسب آموزش در کنگره این‌که در جلسات و لژیون حاضر باشیم و نگوییم به فرض مثال سر لژیون حاضر می‌شوم؛ ولی سر جلسه حاضر نمی‌شوم یا برعکس.

این مثل خاصیت موجی و ذره‌ای می‌ماند که این دو خاصیت باید در تعادل باشد. اگر یکی بیشتر باشد و آن‌یکی کمتر انسان در حالت نا تعادلی قرار می‌گیرد. باید بین جلسات و لژیون هم تعادل برقرار باشد تا این آموزش کسب بشود.

از راهنمای خودمان فرمان‌بردار باشیم و کلامی جز چشم به زبان نیاوریم، سی‌دی بنویسیم. من اگر سی دی ننوشتم در یک هفته نیایم بگویم دانشگاه داشتم، سرکار بودم، امکان نبود سی دی بنویسم. اگر این کار انجام بدهم؛ یعنی معرکه‌گیری می‌کنم. اگر این کار انجام بدم؛ یعنی مثلث دانایی من کوچک‌تر از مثلث جهالت من است.

من همیشه این مسئله را به این موضوع تشبیه می‌کنم که انسان زمانی که خواب است؛ وقتی روح از بدن جدا می‌شود، توسط بند سیمین روح و جسم با هم متصل هستند. خدایی نکرده این بند در خواب قطع بشود انسان دچار مرگ می‌شود. من یادگیری را یک‌بندی می‌بینم بین انسان و دانایی و تا زمانی که این بند متصل است انسان آدم معرکه‌گیری نخواهد کرد.

من همیشه می‌گویم یادگیری مثل مدرک لیسانس نیست که به فرض مثال ما بگویم سه چهار سال می‌آییم کنگره و آموزش می‌گیریم و تمام شد دیگر و بعد رها کنیم. نه! یادگیری انتها ندارد و تا زمانی که ما در کنگره باشیم می‌خواهد ده،پانزده سال باشد. تا زمانی که این بند یادگیری ما متصل است ما از معرکه‌گیری دور هستیم.

به‌محض اینکه این بند یادگیری من امیرحسین قطع بشود مثلث جهالت شروع به رشد کردن می‌کند. این مورد هم برای ما همسفران هست  که وقتی مسافرهای ما وارد کنگره می‌شوند اولش ممکن است برای خوردن دارو یا نوشتن سی دی و کلاس‌ها یک مقدار معرکه‌گیری کنند؛ ولی ما نباید وارد این حاشیه بشویم، واکنش نشان بدهیم و باید صبر داشته باشیم.

چند روز پیش مشکلی برای من پیش آمد، مرتکب یک اشتباهی شدم، اشتباه بزرگی بود. در اداره از خودم پرسیدم چرا من امیرحسین این اشتباه را انجام دادم و احساس ناامیدی هم به من دست داد. به فرض منی که چند سال در کنگره هستم با این کار یعنی همه‌اش دود شد رفت و خیلی احساس ناراحت‌کننده‌ای داشتم؛ ولی معرکه‌گیری نکردم.

گفتم: من که چند سال در کنگره هستم برای چه این اشتباه را مرتکب شدم که سی دی شکل‌گیری نیروهای استاد امین گوش دادم، استاد امین می‌فرمایند: در سماور آب جوش قرار دارد و آب خیلی تمیز و پاک است. گاهی اوقات هرچند سال رسوب می‌گیرد و عادی است. ما شروع به تراشیدن این رسوبات با قاشق می‌کنیم و این رسوب‌ها روی آب می‌آید.

این رسوب‌ها به معنی آلودگی آب نیست. ما آن آب را تخلیه کنیم یک آب دیگر بریزیم تمیز می‌شود و ما انسان‌ها هم همین‌طور هستیم؛ وقتی پنج ، ده ، پانزده سال هست که تو کنگره هستیم به فرض مثال مرتکب یک اشتباهی می‌شویم ناامید نشویم و نیاییم معرکه‌گیری کنیم. آن اشتباه خودمان را بخواهیم توجیه کنیم و به فرض اینکه این چند سال حضور من در کنگره سوخت نشده باشد و عذاب وجدان داشته باشیم من این را که دیدم متوجه شدم آن اشتباه من مثل همین رسوب‌ها بود.

هر انسانی ممکن است در مسیر صراط مستقیم هم رسوب بگیرد و وقتی این اتفاق افتاد ناامید نشویم و در پایان اعتیاد هم در زندگی ماها مثل همان رسوب‌ها است ما فکر کردیم لعنت خدا برای ما است؛ وگرنه نعمت خدا بود برای زندگی ما؛ چون ما وارد کنگره شدیم و خیلی زود اعتیاد رفت کنار و تازه داریم گره‌ها و مشکلات دیگرمان را باز می‌کنیم؛ پس این نعمت خداوند بود و نیاییم وارد معرکه‌گیری بشویم. خیلی ممنونم از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید مرسی.

رهایی 40 سی‌دی:

در ادامه جلسه مراسم اعلام رهایی 40 سی‌دی و ورود به سفر دوم همسفر نادر انجام گرفت. ضمن تبریک به ایشان و راهنمای گرانقدرشان برایشان جایگاه‌های خدمتی بالاتری را آرزومندیم.

 

رهایی 30 سی‌دی:

در ادامه جلسه مراسم اعلام رهایی 30 سی‌دی همسفر بهنام انجام گرفت. ضمن تبریک به ایشان و راهنمای گرانقدرشان برایشان جایگاه‌های خدمتی بالاتری را آرزومندیم.

 

تایپ و ویراستاری: همسفر امیرحسین (لژیون هفتم)
تصویربردار: همسفر اشکان (لژیون مرزبانی)
تهیه و تنظیم: سایت همسفران آقا، نمایندگی آکادمی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .