English Version
This Site Is Available In English

حسی از جنس نور

حسی از جنس نور

به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر
خدا را شاکرم که امروز به ‌لطف انسانی فهیم و والامقام و جایگاهی به نام کنگره ۶۰ توانستم بعد از پشت سر گذاشتن نقاط تاریک و راه‌های پر از نواقصی که در زندگی قبل از رهایی‌ام وجود داشت حالا به سرزمینی وارد شوم که بنیانش ‌اندیشه عمیق تفکر درست حرکت در صراط مستقیم و ستون‌هایش همه از صداقت و درستی بنا شده است آری به درستی که کنگره ۶۰ قطعه‌ای هرچند کوچک ولی با اهدافی جهانی است که از بهشت برین خداوند جدا و درروی زمین قرارگرفته است همان‌جایی که باعث شد تا برای اولین بار در زندگی خود معنای واقعی عشق، لذت بخشش و مفهوم واقعی گذشت را بدانم.
اینجا همان‌جایی بود که وقتی پای صحبت‌های پیرمراد خود نشستم به من آموخت که صفت گذشته در انسان صادق نیست چون انسان جاری است به من آموخت که چگونه برای خروج از دنیای سیاهی که سال‌ها به واسطه همین یک جمله غلط و غیرمنطقی که از بدو تولد همواره در گوشمان نجوا می‌شد که خودکرده را تدبیر نیست سال‌های شباب جوانی را در انزوا و تنهایی خود گذراندیم و برای آلام درد‌های خود رو به اعتیاد آورده و به‌طور کامل در سیاهی مطلق و یأس و ناامیدی فرورفتیم و همراه خودمان خانواده‌هایمان را هم به قهقرای ظلمت کشاندیم ولی این پایان ماجرا نبود روزی که برای اولین بار صدای ملکوتی، چون گلبانگ آزادی طنین خسته و رنجور مرا به لرزه انداخت فراموش نخواهم کرد روزی که پیرمردی باصلابت،‌ ایستاده در قله‌های رفیع انسانیت با یک نعره مستانه به من آموخت که تو می‌توانی تغییر کنی فرزندم و به بهترین خود تبدیل شوی ولی این را بدان تغییر درد دارد تغییر شهامت می‌خواهد تغییر چیزی می‌خواهد به نام اراده، همت، غیرت و شرف مردانه و هر صفتی که برای به وجود آوردن من جدید لازم هست.
خداوندا چه کلمات پرمعنا و خاصی با خود گفتم من این‌ها را می‌شناسم اسمشان برایم آشناست ولی مدت‌زمانی است که از آن‌ها بی‌خبرم می‌توانم برگردم و سراغی از آن‌ها بگیرم و این جرقه شروع پایان تمام ذلت‌ها درد‌ها و لذت‌های شیطانی بود؛ آغاز ورود به دنیای جدید دنیایی که همه‌چیز در آن بر پایه صداقت، عشق، محبت و گذشت و هزاران هزار صفت شایسته و بایسته انسانی دیگر بود. ورود به جهانی مملو از اطلاعاتی در زمینه‌هایی که تا مدتی قبل حتی قادر به درک آن‌ها نبودم ولی اکنون می‌توانستم درباره آن‌ها سخن بگویم و مشارکت کنم خداوند چه اتفاقی افتاده است؟ در درون خود حال غریبی را حس می‌کنم یک حس نو یک حس تازه اما ناشناخته حسی از جنس نور که همواره به من می‌گوید صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است از تو سپاسگزارم خداوندا تو را شکر می‌کنم به خاطر وجود انسانی والا فهیم، متفکر و معلمی انسان‌ساز، مردی عظیم‌الشأن به نام آقای مهندس حسین دژاکام.

تنظیم و ارسال: مسافر رضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .