خدا را شاکر هستم که عضو کوچکی از خانواده بزرگ کنگره ۶۰ هستم. در ابتدا خیلی تشکر میکنم از آقای مهندس حسین دژاکام که چنین مکان آموزشی را برای ما بنا کردند تا بتوانیم با دریافت آموزشهای ناب ایشان آداب درست زندگیکردن را بیاموزیم. من قبل از ورود به کنگره خیلی زندگی و درون ناآرامی داشتم و همیشه به هرکجا که میرفتم فقط جسم من در آن مکان بود؛ اما تمام افکارم به دنبال مسافرم که کجا هست و چه کاری انجام میدهد، بود. اصلاً از آن مکان هیچ لذتی نمیبردم و از خیلی اتفاقات زیبای زندگیام بیبهره میماندم، اما زمانی که وارد کنگره شدم آموختم، اگر نمیتوانم پرواز کنم بدوم، اگر نمیتوانم بدوم راه بروم، اگر نمیتوانم راه بروم سینهخیز بروم، مهم نیست چطور اما همیشه به سمت جلو حرکت کنم. روزهای خوب منتظر من هستند و هرگز اجازه ندهم که ترسهایم برای آیندهام تصمیم بگیرند. زمانی که مسافرم سفر خودش را بهخوبی به پایان نرساند این را دریافتم آرامش، رهایی از طوفانهای زندگیام نیست، بلکه آرام زندگیکردن در میان طوفانها و مشکلات زندگیام آرامش است. این را خوب متوجه شدم هیچکس قفل بدون کلید نمیسازد، اگر قفلی در زندگیام میبینم شک نکنم آن قفل کلیدی هم دارد، کلید خیلی از قفلهای زندگیام سه چیز است صبر، آرامش و تفکر. نگران هیچچیز نیستم چون میدانم و باور دارم روزهای خوب خواهند آمد بهزودیزود چون خدای من با من است. بزرگترین درسی که از زندگیام گرفتم این بود که چه زیباست زندگیکردن با امید، نه امید به خود که غرور است، نه امید به دیگران که تباهی است، بلکه امید به خدا که خوشبختی و آرامش است. انشاءالله آرامش سهم همه باشد.
نویسنده: همسفر بیتا رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون سوم)
ویراستاری: همسفر نغمه رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون سوم)
ارسال: همسفر پریسا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی البرز کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
152