خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که توفیق آشنایی با کنگره ۶۰ و بودن در مسیر آن را نصیب من کرد تا بتوانم درمان شوم و آموزش بگیرم.
سپاس برای رهائی از تفکرات مخرب و نادرست به دلیل نداشتن آموزش درست و نبودن یک راهنمای دانا و دلسوز، برای خارج شدن از غول اعتیاد و تاریکی ها و کارهای ضد ارزشی که معرکه گیری یکی از آنها بوده است.
به اعتقاد من انسان از لحظه پا گذاشتن به این جهان خاکی با گریه کردن معرکه را شروع می کند و تا آخر عمر با معرکهگیری زندگی می کند. اما با گرفتن آموزش و حضور در جلسه، نوشتن سی دیها و فرمانبرداری، ذره ذره به یک دانایی میرسد و در کنگره یا در زندگی شخصی به آن درک و فهم و دانایی می رسد که برای نافرمانی و با درست کردن بهانه های واهی معرکه نگیرد و به موضوعاتی که به او ربطی ندارد وارد نشود.
چون در معرکه یا جیب ما را می زنند یا به افکار و ذهن ما صدمه وارد می شود پس این جا این مثلث دانایی است که به کمک ما می آید با درست فکر کردن و آموزش گرفتن در جلسات عمومی و سر لژیون.
آموزش و یاد گیری همان قدرت لازم برای درست تشخیص دادن معرکه گیری می باشد تا با بهره گیری از آن بتوانیم در مسیر زندگی در راه راست حرکت کنیم و با فاصله گرفتن از منیت، جهل و نادانی، قضاوت و... بناهایی را که خودمان خراب کردیم دوباره با عقل، عشق، ایمان، محبت، کوشش و تلاش آباد کنیم.
در ادامه از آقای مهندس که این راه سبز و الهی را به ما گرفتاران در تاریکی ها و همچنین همسفران نشان دادند سپاسگزارم و تشکر می کنم از راهنمای عزیزم احمد آقا در لژیون یکم که با صبر و بردباری مرا از مردابی که در آن گرفتار بودم بیرون کشیدند و همچنین از دیگر بزرگان و خدمتگزاران در کنگره ۶۰ متشکرم.
با تشکر و تقدیم احترام مسافر عباس لژیون یکم کاشمر
- تعداد بازدید از این مطلب :
77