سلام دوستان یگانه هستم راهنما یک همسفر
اگر بخواهم رابطه بین یادگیری و معرکهگیری را بدانم، در کنگره60 تجربه نشان داده است، کسانی که به طور مداوم به خدمت و آموزش مشغول هستند، کمتر در حاشیهها قرار میگیرند و این افراد کسانی هستند که راه درست و صراط مستقیم را در پیش میگیرند؛ اما آنهایی که خودشان به بیراهه میروند، بیشتر در حاشیهها، نق زدن و معرکهگیری هستند. معرکهگیری از همین قضاوتهای کوچک و غیبتها شروع میشود.
اگر من به این باور و ایمان برسم که بزرگترین دشمن من درون خود من وجود دارد که همان جهل و ناآگاهی هست که آقای مهندس ابتدای تمامی سیدیهایشان عنوان میکنند. زمانی که صورت مسئله معرکهگیری را پیدا کنم، میدانم که معرکهگیری، همان افکار مخرب و منفی خواستههای نامعقول نفس است. آن زمان یاد میگیرم، افسار نفس و خواستههای آن را در دست بگیرم در غیر این صورت افسار من در دست نفس قرار میگیرد و مرا به هر سویی که میخواهد میکشد.
در کتاب ۶۰ درجه سوره بلد، آیهای از کلام الله شریف آمده است: «فلا اقتحم العقبه و ما ادراک العقبه فک رقبه، پس نگذشته است، بر گذرگاه سخت، چه چیز دانا کرد تو را که چیست؟ گذرگاه سخت، رهانیدن گردنی است».( آزاد کردن انسانها) و این رهانیدن، همان رهایی از بندهای ضد ارزشی است که به دست و پای خودم بستهام و برای رهایی از این بندها، نیازمند علم و دانایی هستم. به طور مکرر آقای مهندس میفرمایند: «که شیطان به زیباترین شکل وارد افکار و اندیشه ما میشود و گوهر جان ما را میرباید» من میتوانم با به کارگیری آموزشها فرق عمل سالم و به ظاهر نیک را تشخیص بدهم تا کمتر دچار معرکهگیری شوم. یکی از راههای خروج از نق زدنها و در حاشیه قرار گرفتن و معرکهگیری، تشکر و قدردانی از مخلوقین خداوند است.
سلام دوستان طیبه هستم یک همسفر
اگر کسی در کنگره۶۰ در حال یادگیری خدمت نباشد، از مسیر خارج میشود و به مسائل منفی، حاشیهای و ضد ارزشها و وارد معرکهگیری میشود. معرکهگیری باعث توقف آگاهی شخص میگردد. در جزوه جهانبینی استاد امین میفرمایند: «بزرگترین مانع در برابر نفس اماره دانایی است و تجربه کردن همه چیزها، کار انسانهای نادان است» که وقت و هزینه بسیاری را بایستی پرداخت و وارد معرکهگیری میشوند.
در سیدی «رابطه معرکهگیری و یادگیری» استاد میفرمایند: «زندگی خودش یادگیری و فرضیه خلقت انسان و موجودات، بر پایه، اصول و یادگیری فراهم شده است». معرکهگیری، یعنی دور شدن از مرکز و به حاشیه رفتن. انسان جاهل در مقابل مسئلهای که از لحاظ عقل محکوم میشود، به جای عذرخواهی و سکوت شروع به معرکه گرفتن میکند فرد شهامتی ندارد که مشکلش را بپذیرد. معرکهگیر کسی است که روی برنامه و آموزشهای کنگره۶۰ نیست.
سلام دوستان مرضیه هستم یک همسفر
یادگیری، یعنی آموزش و آموزش گرفتن باعث میشود که به دانایی برسیم و سه مؤلفه ( تفکر، تجربه و آموزش) را به تعادل برسانیم. نقطه مقابل یادگیری معرکهگیری است. زمانی که من اشتباهی انجام میدهم و قبول نداشته باشم که اشتباه میکنم، یعنی پذیرش ندارم که زیر بنای آن منیت است، وارد مرحله معرکهگیری میشوم و دیگران را مقصر میدانم توجیه میآورم.
بعد از مرحله منیت وارد مرحله ترس میشوم که نکند دیگران مرا مقصر بدانند. ناامیدی و شکست درونی مرا به سمت رفتارهایی چون نق زدن، غر زدن، به دنبال گشتن نقطه ضعف دیگران و سرزنش کردن میکشاند و کینه و خشم به وجود میآید. زمانی که شخصی وارد کنگره میشود به درمان میرسد و تحت آموزش قرار میگیرد به جای منیت پذیرش و به جای ترس ایمان به خداوند و به جای ناامیدی موفقیت و پیروزی را قرار میدهد.
سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر
یادگیری، یعنی آموزش گرفتن و کسب دانش. هر انسانی که به دنبال یادگیری باشد به مرتبه دانایی او افزوده میشود و انسانی که به مرتبه دانایی برسد از سه مولفه تفکر، تجربه و آموزش برخوردار است. شخصی که به دنبال یادگیری باشد وقت خود را هدر نمیدهد. ما نیز در کنگره آموختیم که اگر به جای آموزش گرفتن به حاشیهها توجه کنیم از کنگره پرت میشویم و مسئله معرکهگیری در مقابل یادگیری قرار دارد و مختص انسانهای جاهل است و انسانی که جهالت دارد از آموزش گرفتن دور میشود و وارد معرکهگیری میشود.
منیت، ترس و ناامیدی مشخصه انسان جاهل است و برای اثبات خود به دیگران به دنبال حاشیه میگردد معرکه گیری میکند، این افراد از مسیر اصلی دور میشوند و همین معرکهگیری آنها مانع از آموزش این افراد میشود. انسان برای اینکه از معرکهگیری به دور باشد باید ظرف یادگیری خود را پر نماید و مانند یک کف ترازو هر چه کفه یادگیری او بیشتر شود کفه معرکهگیری او پایین میرود.
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر
شخصی که وارد کنگره میشود، برای حال خوش نیاز به خدمت دارد و اگر خدمت نکند وارد حاشیه میشود، حاشیههایی که منطبق بر ضدارزشها هستند، معرکهگیری رأس این اعمال است. شروع معـرکه ¬گیری چندعنصر اساسی دارد، حسـادت، مـنیت، حـقارت و احسـاس شکست همه اینها دست به دست هم میدهد تا من شکستهای پی¬درپی را تجربه کنم.
سلام دوستان الهه هستم یک همسفر
معرکهگیری نقطه مقابل یادگیری هست و ریشه آن به جهل و ناآگاهی انسانها بر میگردد. در واقع تغییر یک موضوع و تبدیل آن به موضوعی دیگر به نام معرکهگیری است. زمانی که انسان اشتباهات خود را در نظر نگرفته و دیگران را مقصر قلمداد میکند، وارد معرکهگیری میشود. درمعرکهگیری سه صفت وجود دارد، ترس، منیت و ناامیدی.
سلام دوستان اعظم هستم یک همسفر
منشاء معرکهگیری در اثر کمبود دانش، حسادت و خودخواهی به وجود میآید. کسانی که کار یا سخنی را انجام میدهند و با شکست مواجه میشوند، معرکهگیری آنان شروع میشود و دائم در حال نق زدن هستند، چرا؟ چون درست یاد نگرفتهاند که چه زمانی برای حرف زدن و چه زمانی برای کار کردن مهم است.
معرکهگیری اولین قدم خروج از عمل سالم است و به همین دليل است که اگر ساکنین انسانهای آبادی باشند، جلوی خرابیها را میگیرند؛ ولی اگر هوشیار نباشند، خود هم همراه شخص معرکهگیر نابود خواهند شد. معرکهگیری در تمام سطوح خلقت وجود دارد، در خانواده، دانشگاه، اداره و حتی کنگره؛ پس باید حواسمان به افراد و اطرافمان باشد که ناگهان با یک سخن نامربوط نخواهند تشنجی در درون ما ایجاد کنند و باعث شروع معرکهگیری شوند.
سلام دوستان راضیه هستم یک همسفر
مسئله یادگیری و فراگیری به نظر من تنها متخصص به درس مشق و امتحان نیست؛ بنابراین همه ما به دنبال یادگیری هستیم. یادگیری، یعنی قادر باشیم، مثلث دانایی را به تعادل برسانیم. مسئله دیگر معرکهگیری است که ریشه آن به جهل و ناآگاهی انسانها برمیگردد. زمانی که انسان اشتباهات خودش را در نظر نگرفته و دیگران رامقصر میداند، وارد معرکهگیری میشود. در معرکهگیری سه صفت ترس، ناامیدی و منیت وجود دارد. فردی که معرکهگیر است به دلیل وجود منیت نمیتواند اشتباهات خود را قبول کند.
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر
درک این مطلب بسیار حائز اهمیت است که بدانیم معرکهگیری چگونه و از کجا به وجود میآید و عناصر تشکیل دهنده آن چیست؟ اصولاً انسان در اثر کمبود دانش، حسادت، خودخواهی، منیت و یا زمانی که در کار و هدفش شکست میخورد بر سر یک دوراهی قرار میگیرد که یک راه آن ورود به دروازه معرکهگیری است. درک این مطلب مهم است تا انسان بتواند، حتی اگر شکست خورد و یا از دیگران عقب ماند راه درست را انتخاب کند و از دوراهی که بر سر راه آن قرار گرفته است از صراط مستقیم حرکت کند، یعنی دلایل شکست را مورد بررسی قرار دهد، نقاط ضعف خود را بیابد و آن را مورد ساخت و ترمیم قرار دهد تا بتواند به موفقیت برسد.
بعضی افراد با پیدا کردن راه درست از دیگران جدا شده و سبقت میگیرند و به موفقیتهای چشمگیری میرسند؛ اما مخالف این نیز وجود دارد که اگر راه درست انتخاب نشود و به جای اینکه علت شکست را بررسی نماید تا به دیگران برسد تلاش میکند که دیگران نیز حرکت نکنند و مانع حرکت دیگران میشود و در نهایت میخواهد بقیه را به مسلخ بکشد؛ اما میداند که خودش بیشتر و بیشتر قربانی میشود. ساکنان آباد بناهای خراب یا ویرانهها را میتوانند احیا کنند. انشاالله که همه ما بتوانیم جز ساکنان آباد باشیم و خدمتگزاران واقعی در مسیر ارزشمند و انسانساز کنگره باشیم.
سلام دوستان مهری هستم یک همسفر
من اول فکر می کردم که معرکه گیری، یعنی همان شکلی که در قدیم وجود داشت و هست؛ ولی در کنگره آموزش گرفتم که چقدر خودمان در زندگی معرکهگیری کردهایم. معرکهگیری به جهل و نادانی انسان بر می گردد. هر چه انسان در نادانی و جهل بیشتری باشد، وارد معرکهگیری میشود. اگر انسان آگاهی و جهانبینیاش را بالا ببرد آن موقع وارد مرحله معرکه گیری نمیشود؛ پس باید آموزش ببینیم و آگاهی خود را بالا ببریم و این هم زمان میبرد. من قبل از اینکه وارد کنگره بشوم، این مراحل را طی کردهام؛ ولی الان با آموزشهای کنگره آگاهی و دانایی خود را بالا بردهام.
سلامدوستان زهرا هستم یک همسفر
یادگیری، یعنی قادر باشیم سه مولفه مثلث دانایی که تفکر، تجربه و آموزش است را به تعادل برسانیم. معرکهگیری نقطه مقابل یادگیری بوده و ریشه آن به جهل و ناآگاهی انسانها برمیگردد. معرکهگیر کسی است که یک اشتباهی را مرتکب شده است و شجاعت ندارد که بتواند آن اشتباه را درست کند؛ ولی باید خود را اصلاح کند. غیبت، قیاس و تجسس معرکه است و ما باید این آگاهی را داشته باشیم که اگر جایی چند نفر معرکه گرفته بودند وارد معرکه نشویم.
ویرایش: همسفر طیبه رهجوی راهنما همسفر یگانه (لژیون بیست و یکم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوازدهم)
ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر هاجر (لژیون هفتم) نگهبان سایت
نمایندگی همسفران میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
295