تعدادی از همسفران لژیون چهارم با راهنمایی همسفر اعظم در مورد دستور جلسه هفتگی: «رابطه یادگیری و معرکهگیری» بیان کردند:
سلام دوستان مریم هستم همسفر روح اله
یادگیری و معرکهگیری با هم رابطه معکوس دارند، فرد معرکهگیر نمیتواند آموزش بگیرد، من هرگز نباید فراموش کنم که برای چه به کنگره آمدهام؟ من آمدهام تا یاد بگیرم. یکی از معرکهگیریهایی که من همسفر خیلی به آن دچار میشوم (معرکهگیری ذهنی) است؛ یعنی در ظاهر و در کلام هیچ اتفاقی نمیافتد؛ اما در ذهن چرا، این امر به ناتوانیهای من بر میگردد ترس و منیت من و...
بیشتر اوقات این معرکهگیری در مورد مسافر اتفاق میافتد، قضاوتهایی که در موردش میکنیم حتی اگر به زبان نیاوریم همه و همه از نوع معرکهگیری ذهنی است. هیچوقت به خودت اجازه قضاوت در مورد هیچکسی را نده تو گذشته او را نمیدانی از آینده او هم بیخبری فقط زمان حال او را میبینی آن هم فقط صور آشکارش را، پس قضاوت نکن.
کنگره خودم را به خودم واگذار کرد، پس تو هم هر کسی را به خودش واگذار کن. بهترین قاضی هر انسانی٬ خود اوست. هر کسی خودش باید به خودش نمره بدهد. همسفرانی که به کنگره میآیند گاهی قضاوت میکنند و میخواهند معلم مسافرشان باشند که کار بسیار اشتباهی است. کنگره ای بودن من باید در رفتار و عمل من متجلی باشد آن زمان است که حرفم تأثیر خود را خواهد گذاشت.
سلام دوستان مینا هستم همسفر
معرکهگیری؛ یعنی دورشدن از مرکز و به حاشیه رفتن. یقیناً کسانی که در کنگره ۶۰ خدمت میکنند خیلی کمتر وارد معرکهگیری میشوند. معرکهگیری در اثر کمبود دانش، خودخواهی، منیت، حسادت، شکستخوردن به وجود میآید. یادگیری؛ یعنی قادر باشیم سه مؤلفه مثلث دانایی: تفکر، تجربه و آموزش، را به تعادل برسانیم.
معرکهگیری نقطه مقابل یادگیری بوده و ریشه آن به جهل و ناآگاهی انسانها برمیگردد و در واقع تغییر یک موضوع و تبدیل آن به مسئله دیگر به نام معرکهگیری میشود. زمانی که انسان اشتباهات خود را در نظر نگرفته و دیگران را مقصر قلمداد میکند وارد معرکهگیری میشود. در معرکهگیری سه صفت، ترس، منیت و ناامیدی وجود دارد.
فردی که معرکهگیر است به دلیل وجود منیت نمیتواند اشتباهات خود را قبول کند؛ زیرا ترس آن را دارد که دیگران او را مقصر دانسته و از خواستههایش دور شود؛ بنابراین همیشه در حاشیه قرار گرفته و همیشه ناامید بوده و اکثر اوقات در حال نقزدن است.
علم و دانایی و بهکارگیری آن باعث میشود تا فرد از حوزه و کشش بسیار قدرتمند اعتیاد و مواد مخدر خارج شود و بر نیروی آن فائق آید، تا این علم و دانایی نباشد نمیتوان حتی یکقدم مفید و مؤثر برداشت. با تفکر ساختارها آغاز میشود و بدون تفکر هرچه هست رو به زوال میرود.
سلام دوستان عاطفه هستم همسفر علی
معرکهگیری به این معناست که من با جهل به اشتباهات خود پر و بال میدادم و فکر میکردم کاری که میکنم درست است و از دیگران میخواستم در این باور غلط مرا یاری کنند، افرادی که مانند من در جهل و ناآگاهی بودند یار من میشدند و من فکر میکردم برای خود کسی هستم.
اما اینجا در کنگره ۶۰ آموختم معرکهگیری و ناآگاهی من دقیقاً نقطهای است که مرا از پیشرفت باز میدارد و به سمت تاریکیها سوق میدهد. کنگره ۶۰ با آموزش صحیح به من یاد داد که اگر میخواهم تغییر کنم باید از معرکهگیری بهدور باشم؛ زیرا معرکهگیری دقیقاً مقابل یادگیری است.
سلام دوستان کیانا هستم همسفر محمد
افرادی هستند که نیروهایشان را صرف آموزش و یادگیری و خدمت نمیکنند. این افراد بهصورت خودکار جذب مسائل منفی و حاشیهای میشوند، غیبت میکنند و دیگران را نقد و بررسی میکنند و در امور شخصی دیگران دخالت میکنند.
معمولاً نقزدنها و وارد حاشیه شدن ابتدا در ذهن و تفکر ایجاد میشود ازآنجاییکه به هر چه فکر کنیم همان اتفاق هم برایمان میافتد در عمل نیز این مسئله جریان پیدا میکند و شخص عملاً از مسیر خارج میشود.
تجربه نشان میدهد افرادی که در کنگره ۶۰ در چرخه آموزش و خدمت قرار دارند کمتر جذب مسائل حاشیهای میشوند و آنهایی که بازیگر هستند آموزش میبینند و خدمت میکنند و تغییرات را در تفکر، اندیشه و جهانبینی آنها بهوضوح میبینیم اینگونه مسائل برایشان معنا و مفهوم ندارد.
خصوصیت کسانی که خدمت نمیکنند و بازیگر نیستند همین مسئله ایراد گرفتن از خدمت دیگران، ایراد گرفتن از همه کارهایی که در کنگره انجام میشود و نقزدن همیشگی است. در مسلم رابطهای که بین یادگیری و معرکهگیری میتوانیم ایجاد کنیم این است که هر زمان از آموزش و خدمت فاصله بگیریم به سمت مسائل منفی از جمله معرکهگیری کشیده میشویم.
ویرایش متن و ارسال مطلب: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی خیام نیشابور
- تعداد بازدید از این مطلب :
126