English Version
This Site Is Available In English

خیرِ مستتر در اتفاقات

خیرِ مستتر در اتفاقات

دیده‌بان OT و روابط عمومی کنگره۶۰ مسافر بابک با آنتی‌ایکس مصرفی تریاک، شیشه، کوکائین و حشیش وارد کنگره شدند. سیزده ماه و بیست و چهار روز با متد DST و داروی OT به راهنمایی مسافر محمدصادق سفر کردند. اکنون چهارده سال و پنج ماه است که از دام اعتیاد رها شده‌اند؛ ایشان سفر نیکوتین خود را نیز با آقای مهندس دژاکام گذراندند و یازده سال است که از بند نیکوتین هم آزاد و رها هستند. به گفته خودشان از طریق یکی از روان‌شناسان با کنگره۶۰ آشنا شده‌اند. به علت تعدد در مصرف تخریب بسیار بالایی داشتند و در یکی از جلسات مشاوره‌ دو راه جلوی پایشان قرار دادند، یکی آن‌که به روان پزشک مراجعه کنند و یکی آن‌که وارد کنگره۶۰ شوند؛ ایشان که به دنبال راهی فراری از درمان می‌گشتند کنگره را بستر مناسبی دانستند و وارد کنگره۶۰ شدند، اما پس از سیزده ماه رها شدند. گفت‌و‌گویی با ایشان ترتیب دادیم که امیدوار هستیم به جان شما هم بنشیند.

با سلام و عرض خیر مقدم خدمت شما، تازه‌واردین که وارد کنگره می‌شوند پس از اطلاع از محتویات داخل داروی OT گارد و حس بدی نسبت به این دارو دارند، پیشنهاد شما برای ارتباط و برخورد با آنان چیست؟

به نظر من OT ابزار درمان است، مهم‌تر از OT هدف از مصرف آن است که رسیدن به رهایی از مصرف مواد مخدر و درمان قطعی است. بالاترین هدفِ ابتدایی یک فرد برای ورود به کنگره درمان است و برای رسیدن به آن هدف نیازمند متد DST هستیم. برای حرکت در مسیر درمان نیاز به ابزار یا سوخت داریم که می‌تواند داروی OT باشد؛ وقتی به این شکل به این قضیه نگاه کنیم، مسیر، روش و هدف بسیار مهم‌تر از ابزار می‌شود. می‌خواهیم به هدف قطعی برسیم آن‌ هم با روش امتحان پس داده‌ای که در دسترس داریم و باید بگویم اگر نامش را معجزه قرن بگذاریم گزافه‌گویی نکرده‌ایم؛ زمانی که هدف درمان است، OT دیگر مطرح نیست و قرار است از همان روش هر دارویی را استفاده کنم؛ پس قاعدتاً محتویات آن خیلی فرقی نمی‌کند. به همین علت باید اولویت‌بندی کنیم، اگر سؤال کنیم که چه چیزی را به عنوان دارو مصرف می‌کنیم؟ بسیار مهم می‌شود؛ اما زمانی‌که اولویت رسیدن به درمان قطعی اعتیاد باشد هر دارویی با هر محتویاتی را با حس خوب مصرف می‌کنم، زیرا مسئله مهم،  روش DST است که مورد اعتماد من است.

روابط عمومی شامل چه بخش‌هایی می‌شود و چه مسئولیت‌هایی بر عهده خدمتگزاران این قسمت است؟

روابط عمومی کنگره۶۰ حدوداً پنج سال است به صورت تخصصی شروع به کار کرده، با توجه به رهنمودهای بنیان کنگره۶۰ بخش روابط عمومی را تشکیل دادیم و سعی کردیم در این مدت چارت سازمانی را تکمیل‌تر و به روزتر کنیم. دو بحث مهم در روابط عمومی مطرح است؛ یکی ارتباطات بیرونی کنگره با وزارتخانه‌ها، ستاد مبارزه با مواد‌مخدر، ارگان‌ها و سازمان‌های دیگری که بر حسب نیاز با آن‌ها ارتباط داریم وجود دارد و بخش دیگر ارتباطی که در نمایندگی‌ها و در استان‌ها وجود دارد، مانند ارتباط با شهرداری‌ها و دانشگاه‌های علوم پزشکی که بحث سیاست‌گذاری و توزیع داروی OT را بر عهده دارند و زیر نظر وزارت بهداشت و شوراهای هماهنگی ستاد مبارزه با مواد مخدر در استان‌ها است. این ارتباطات را در تهران به طور مستقیم توسط روابط عمومی دفتر مرکزی با ارگان‌ها و سازمان‌های مربوطه داریم. در هر استانی یک نماینده روابط عمومی داریم که برای مدت یک‌سال به وزارت کشور به طور رسمی معرفی می‌شود و نماینده کنگره در مراجعه به ارگان‌های بیرونی است.
وظیفه دیگری که روابط عمومی دارد، مدیریت کردن درست و مطلوب حضور عزیزان مسئول در نمایندگی‌های کنگره۶۰ در سطح کشور است، یعنی زمانی‌که یک شهردار یا استاندار می‌خواهند به نمایندگی‌های ما مراجعه کند، روابط عمومی سعی می‌کند میزبانی از این عزیزان را با نمایندگانی که در آن استان‌ها دارد به نحو احسنت انجام دهد تا بازخورد حضور مسئولین مختلف در نمایندگی‌ها مطلوب و قابل قبول باشد. در حال حاضر صد و‌ سی نمایندگی و همچنین حدود هشتاد پارک ورزشی داریم که کلیه این ارتباطات با مسئولین به صورت گزارش ماهیانه توسط نمایندگی‌های استا‌ن‌ها به دفتر مرکزی ارجاع داده می‌شود و مجدد عزیزانی هستند که مسئول رسیدگی به این مسائل هستند و هرجایی نیاز به مدیریت بیشتر و ورود دفتر مرکزی داشته باشد برای آن‌که مطلوبیت لازمی که مدنظر بنیان کنگره۶۰ است را کسب کنیم سعی می‌کنیم قضیه را مدیریت کنیم.

سه مؤلفه برای در لحظه زندگی کردن فرمودید، امکانش هست کمی آن‌ها را توضیح دهید؟

آن‌چه من از آموزش‌های کنگره به اندازه ظرف کوچک خود برداشت کردم این است که برای آن‌که بتوانم زندگی در لحظه را تجربه کنم؛ باید قبل از هر چیزی به خداوند ایمان داشته باشم و بدانم که قدرت مطلق وجود دارد، در کائنات همه چیز را سر جای خودش قرار داده و هر اتفاقی که می‌افتد، اتفاقی است که باید بیفتد. اگر برای من خوشایند نیست؛ اما در ادامه ممکن است نتیجه خوبی داشته باشد یا آموزش خوبی برایم داشته باشد، من هم خیرِ مستتر در آن را نمی‌توانم تشخیص دهم، فکر می‌کنم ایمان می‌تواند بسیار کمک کننده باشد که مؤلفه اول است.
مؤلفه دوم عزت نفس است، آن‌که انسان باید خود را دوست داشته باشد و حس خوبی نسبت به خود با تمام ظرفیت‌های مثبت و منفی وجود خود داشته باشد، اگر بخواهم نسبت به توانمندی‌هایم بی تفاوت باشم یا این‌که احساس سرخوردگی شدیدی نسبت به گره‌هایی که در وجودم است یا نقاط منفی که در وجودم است داشته باشم، باز هم نمی‌توانم زندگی در لحظه را تجربه کنم این‌که در کنگره از آموزش‌ها استفاده کنم و بتوانم یاد بگیرم تا قسمت پر لیوان خود را ببینم نه که نسبت به قسمت خالی آن بی تفاوت باشم؛ اما احساس سرخوردگی نداشته باشم، همان‌طور که خداوند تمامی بندگان را با شرایط خاص خودشان می‌بخشد من هم در جایگاه کوچک‌تری و به عنوان یک انسان خود را ببخشم و برای برطرف کردن نقاط منفی از نقاط مثبت استفاده کنم، انرژی بگیرم تا نقاط منفی را برطرف کنم، شاید این توانمندی قابل قبولی می‌خواهد که فکر می‌کنم به راحتی از طریق آموزش‌های کنگره قابل کسب است و می‌توانم عزت نفس خود را تقویت کنم.
مؤلفه سوم هم برمی‌گردد به دریای بزرگ آموزش‌های کنگره که همه گره‌های منِ بابک را می‌تواند حل کند، قسمت سوم قدرت تشخیص است. برای آن‌که در هر لحظه و در شرایط مختلف بدانم چگونه در صلح و آرامش با خود و اطرافیانم و همچنین کائنات زندگی کنم نیاز به قدرت تشخیص درست دارم که بدانم در آن لحظه چه عکس‌العملی نشان دهم چه از نظر عاطفی، چه مادی و چه تصمیماتی که می‌گیرم برای نوع برخورد در بیرون و درون خود.

پیشنهاد شما برای کسب هر کدام از این مؤلفه‌ها چیست؟

برای کسب این سه مؤلفه پیشنهاد من توجه به آموزش‌های جهان‌بینی کنگره است، اگر به آموزش‌ها مراجعه کنم و سی‌دی‌های هر هفته را گوش کنم نه تنها این سه مورد را بلکه تمام‌ آن‌چه به عنوان ابزار نیاز دارم تا بتوانم به رشد و تعالی لازم برسم را به دست می‌آورم.

گاهی تصمیم‌گیری و انتخاب دشوار است پیشنهاد شما برای چنین لحظات دشواری چیست؟

فکر می‌کنم برای این‌که انتخاب‌های درستی داشته باشم و عکس‌العمل خوبی نشان دهم، نیازمند آگاهی هستم و برای کسب آگاهی باید دانایی‌ام را بالا ببرم و این‌ها همه به هم وصل است، اگر نگاه کنیم سر این نخ می‌رسد به آموزش‌هایی که می‌توانیم از آن‌ها استفاده کنیم. برای بالا بردن آگاهی و دانایی قطعاً باید آموزش بگیرم، اگر سی‌دی را گوش کنم و از آموزش‌ها به صورت کاربردی، حتی با درصد پایین و اندازه ظرف خود استفاده کنم فکر می‌کنم می‌توانم در انتخاب‌ها به صورت نسبی بهتر عمل کنم.

یک راهنما چگونه می‌تواند وارد مسائل جانبی رهجوها نشود؟

فکر می‌کنم چه راهنما و چه خدمتگزار دیگری، طبق چهارچوب‌ها و قوانینی که برای آن جایگاه تعریف شده عمل و حرکت کند قاعدتاً موارد حاشیه‌ای برای او پیش نمی‌آید و اگر هم بیاید قابل مدیریت است، من به عنوان یک راهنما اگر به وظایفی که در جزوه راهنمایی آمده و همچنین زمانی که پیمان می‌بندم مطالب را آویزه گوشم کنم قطعاً خیلی درگیر حواشی نمی‌شوم یا می‌توانم آن را مدیریت کنم. نکته دیگری که می‌تواند کلید باشد تا وارد مسائل جانبی رهجو‌ها نشوم این است که بدانم خودم همیشه نیاز به آموزش دارم، مسائل زیادی است که نمی‌دانم. رهجویی که در لژیون وجود دارد رهجوی کنگره است و رهجوی من نیست. درست است که من به عنوان راهنما کنار او هستم تا مسیر درمان را طی کند؛ اما نباید فراموش کنم زمانی راهنما بودن من یا هر جایگاه دیگری که دارم معنا پیدا می‌کند که در چهارچوب قوانین کنگره باشد اگر فکر کنم با بقیه فرق دارم و قوانین برای من نیست، قطعاً این حواشی که گفتید با درصد بالایی برایم پیش می‌آید.

در حال حاضر وضعیت کلی تازه‌واردین و استقاده از OT در چه حال است؟

وضعیت OT به نسبت گذشته بسیار بهتر است، نمی‌گویم شرایط خیلی بد بود؛ ولی در زمینه تهیه OT چالش‌های بسیار داشتیم و با توجه به اتفاقاتی که در بخش دارویی افتاد، این دارو سخت‌تر در اختیار ما قرار می‌گرفت؛ اما با توجه به درایت و رهنمود‌هایی که بنیان کنگره۶۰ داشتند و همچنین ارتباطات با وزارت بهداشت، علوم پزشکی و همچنین حمایتی که ستاد مبارزه با موادمخدر از ما داشت شرایط هم اکنون شرایط به نسبت بهتری است؛ اما همچنان نمی‌گوییم همه چیز عالی است. تعداد نفرات بیشتری را تحت پوشش قرار داده‌ایم؛ اما تا رسیدن به شرایط مطلوب قبلی مقداری فاصله داریم، فکر می‌کنم آن‌قدری مهم نیست که شرایط OT خوب است یا بد، می‌تواند در قسمت تازه‌واردین تأثیرگذار باشد؛ اما ملاک نیست. در یکی از استان‌ها برای مدت طولانی OT مشکل داشت، استاد جلسه نشسته بودم و به سفر اولی‌ها گفتم که می‌خواهید از این‌جا به تهران بروید، این‌که با چه ماشینی به تهران می‌روید مهم نیست، درست است اگر با یک سواری خیلی خوب بروید در مسیر چالش‌های کم‌تری دارید؛ اما با یک ماشین مدل پایین هم می‌توانید مسیر را طی کنید و به تهران برسید، اگر هدفتان به تهران رسیدن باشد‌. ما هدفمان رسیدن به رهایی مطلوب است آن هم در هر شرایط سخت و آسانی که وجود دارد، برگردیم به گذشته و به زمانی که OT نبود. با هماهنگی کنگره عزیزان از اوپیوم استفاده می‌کردند و مشکلی وجود نداشت، زیرا به عنوان دارو به آن نگاه می‌کردند و به نتیجه هم رسیدند، کیفیت درمانشان از نظر بحث رهایی و مطلوبیت درمان، فرقی با افرادی که با OT درمان شدند نداشت، درست است که OT بهتر است و همان ماشین مدل بالا است؛ اما اگر هدف درمان باشد آن هم در مسیر با روش درست، خیلی فرقی نمی‌کند. امیدوار هستم چالش‌هایی که در کشور در رابطه با مسئله OT وجود دارد حل شود.

در نهایت لطفاً درباره دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکه گیری» مطلبی را بفرمایید.

فکر می‌کنم اگر در مسیر کنگره قرار داشته باشم و از آموزش‌های کنگره به اندازه خود استفاده کنم و ذره‌ذره کاربردی کنم، به هر اندازه‌ای که توان دارم در قسمت اول دستور جلسه که بحث یادگیری است قرار می‌گیرم؛ اما اگر از آموزش‌ها استفاده نکنم و فقط آن‌ها را دریافت کنم و کاربردی نکنم حتی اگر خیلی چیزها را بلد باشم وارد بحث دوم یعنی معرکه‌گیری می‌شوم. اگر هرجایی حریم لازم را برای خود و بقیه حفظ کنم وارد معرکه‌گیری نمی‌شوم، گاهی ممکن است حریم را با خود حفظ نکنم و وارد معرکه‌گیری درونی شوم، گاهی ممکن است با هر نسبتی که دارم حریم را با بقیه افراد حفظ نکنم؛ در مجموع فاصله بین یادگیری و معرکه‌گیری برمی‌گردد به آن‌که بدانم هر لحظه نیاز به آموزش گرفتن دارم و هر چه‌قدر که بدانم دریایی وجود دارد و خیلی چیز‌ها هستند که نمی‌دانم. اگر این حقیقت را بپذیرم قاعدتاً در طول مسیر بسیار کمکم می‌کند که از مسیر یادگیری خارج نشوم و به بیراهه معرکه‌گیری وارد نشوم.

طراح سؤال: همسفر فاطمه خدمتگزار سایت
مصاحبه‌کننده: همسفر شیرین رهجوی راهنما‌ همسفر آتنا (لژیون یازدهم)
تایپ، ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .