زندگی خودش یادگیری است

مشارکت همسفران لژیون هفتم در مورد دستور جلسه: «رابطه یادگیری با معرکه گیری» 

همسفر فرشته:

کنگره‌۶۰ این‌ آموزش‌ را به‌ من‌ داد که‌ یادگیری با سه‌ مؤلفه‌ مثلث دانایی (تفکر، تجربه و آموزش) صورت‌ می‌گیرد و با کاربردی اضلاع این مثلث می‌توانم هر مسئله یا مشکلی که دارم برطرف کنم؛ مثلا اگر فرزندم‌ پرخاشگر یا لجبازی‌ می‌کند‌ بتوانم‌ با تفکر، تجربه و آموزشی‌ که‌ دریافت کردم فرزندم‌ را‌ در آغوشم آرام‌ کنم‌ تا‌ آن‌ مسئله‌ ذره‌‌ذره‌ برطرف شود. معرکه‌ گیری‌ زمانی‌ صورت‌ می‌گیرد که‌ با‌ سه مؤلفه‌ مثلث جهالت؛ یعنی ترس، منیت و ناامیدی همراه باشد که‌‌ در‌ گذشته‌ من به‌ دلایل‌ مختلفی‌ برای‌ فرار از مشکلاتم‌ خودم را توجیه می‌کردم و معرکه‌ گیری‌ راه‌ می‌انداختم تا مقصر‌ را‌ کسی‌‌ دیگر جلوه‌ دهم و بیشتر وقت‌ها به‌ دلیل‌ مصرف‌ موادی که مسافرم داشت‌، او را مقصر‌ تمام‌ مشکلاتم می‌دانستم‌ در صورتی‌که خودم‌ را‌ پشت‌ ترس، منیت و ناامیدی‌ پنهان‌ می‌کردم که این عمل باعث‌ می‌شد تا نگرانی‌ و اضطراب‌ بر من‌ غلبه‌ کند و بیشتر‌ در ظلمت‌ فرو‌ بروم. خداوند را شاکر‌ و قدردانم که مسیری برایم نمایان شد و مرا به خودم نشان داد که برای بهتر زیستن بایستم و حرکت‌ کنم و ارزش‌‌ها را دریابم از این بابت خیلی خوش‌حالم که الآن خودم را با گذشته‌ام قیاس می‌کنم و تغییر را درون خودم حس می‌کنم و این تغییر مثبت را دوست دارم.

همسفر فریده:

در رابطه با این دستور جلسه باید بگویم که آموزش، همان یاد‌گیری است و ما باید بدانیم برای یادگیری اول باید آموزش بگیریم. من قبل از این‌‌که وارد کنگره شوم همیشه به مسافرم می‌گفتم که تو اراده نداری ترک کنی؛ ولی وقتی وارد کنگره شدم فهمیدم که تنها اراده کافی نیست بلکه به زمان و آموزش هم نیاز دارد تا بتواند از دام اعتیاد رها شود. من همسفر قبل از کنگره آموزش کافی در مورد اعتیاد نداشتم و همیشه دنبال راهی می‌گشتم که یک زندگی آرام داشته باشم و همیشه دیگران را مقصر می‌دانستم. به‌ قول آقای مهندس دژاکام معرکه گیری می‌کردم و می‌گفتم: فلانی مقصر است که من چنین زندگی دارم. در مورد معرکه گیری بگویم که معرکه گیری از کمبود آموزش، حسادت، کینه و خود‌خواهی می‌آید. یادگیری و معرکه گیری مخالف یکدیگرند. معرکه‌ گیری از جهل و نادانی است و اگر به سمت یاد‌گیری حرکت کنیم از جهل و نادانی فاصله می‌گیریم و برعکس هر چقدر به سمت معرکه‌ گیری حرکت کنیم از آموزش گرفتن فاصله می‌گیریم.

همسفر طیبه:

در جهان‌بینی ما به دنبال فراگیری قوانین زندگی‌ هستیم. با توجه به این‌که این‌ دستور جلسه یکی از مباحث جهان‌بینی است؛ بنابراين ما باید پایه اصلی خود را یادگیری و آموزش بگذاریم. یادگیری؛ یعنی فراگرفتن آموزش و اطلاعات مفید؛ ولی در معرکه‌ گیری یک‌سری اطلاعات رد و بدل می‌شود که‌ منفی هستند. اگر کنگره۶۰ بنا و سیستم مستحکم و آبادی است‌، به دلیل خدمتگزاران این بنا است که مراحل آموزشی زیادی را طی کرده‌اند و به دانایی بالایی رسیده‌اند، دور از حسادت و خودخواهی و حس‌های منفی قرار دارند؛ بنابراین من همسفر مواظب باشم اگر نق زدم و به حاشیه رفتم به ضرر خودم است. یادگیری نشان از آگاهی دارد و معرکه‌ گیری نمونه بارز جهل و نا‌‌آگاهی است؛ پس به امید روزی که با آموزش‌های جامع و کامل کنگره پله‌های علم و پیشرفت را طی کنیم.

همسفر آرزو:

کنگره۶۰ مکانی است که مصرف‌کنندگان مواد مخدر و سیگار را به درمان و رهایی می‌رساند و اعتقاد دارد رسیدن به سلامتی تنها با کم کردن و قطع مواد میسر نمی‌شود بلکه فرد باید آموزش ببیند و به یک جهان‌بینی برسد تا کاملاً متقاعد شود که، مواد مخدر فرماندهی شهر وجودی‌اش را می‌گیرد؛ بنابراين او باید با دانش و آگاهی مواد خود را کم کند. همان‌طور که شخص سالم با گرفتن آموزش‌های منفی در جهت تخریب خود قدم برداشته است حالا باید آموزش‌های مثبت را دریافت کند تا نردبانی را که آرام‌آرام بالا رفته است دوباره برگردد. کنگره۶۰ علم زندگی کردن را آموزش می‌دهد و به ما یاد می‌دهد انسان تا زمانی‌که زنده است باید یاد بگیرد و هر روز بر علم و آگاهی خودش بیافزاید. اگر انسانی راکد بماند و دانسته‌های خودش را افزایش ندهد، مانند آبی که راکد است می‌گندد و در صورتی‌که آب جاری باشد همیشه زلال و شفاف است و مایه حیات موجودات می‌شود. در مقابل یادگیری از کلمه معرکه‌ گیری استفاده شده است، این نشان می‌دهد این دو می‌توانند رابطه معکوس با هم داشته باشند؛ یعنی به هر میزان که دانایی و آگاهی ما که از طریق آموزش و یادگیری به ما منتقل می‌شود کاهش پیدا کند در مقابلش معرکه‌ گیرتر می‌شویم و به جای این‌که مشکلات و اشتباهات خود را بپذیریم سعی می‌کنیم دیگران را مقصر بدانیم. در این صورت اولین کسی که فریب می‌خورد خود ما هستیم؛ زیرا چشمان خودمان را می‌بندیم تا نبینیم و این ندیدن‌هاست که آغاز زوال عقل و تفکر است.

همسفر ربابه:

برداشت من از این موضوع این‌گونه است که انسان موجودی است که نیازمند آموزش و فراگیری دانش است که این آموزش و یادگیری را باید از خودمان شروع کنیم و بعد مراحل بعدی را طی کنیم. وقتی‌ انسان‌ در مسیر آموزش‌ قرار می‌گیرد موانعی هم همیشه است که گاهی برطرف می‌شود و گاهی این موانع خودشان را به شکل معرکه‌ گیری نشان می‌دهند. انسانی که آموزش را کاملاً فرا گرفته‌ باشد و در مسیر درست قدم بگذارد، هیچ‌وقت دچار معرکه‌ گیری نمی‌شود؛ چون در صراط مستقیم حرکت می‌کند؛ ولی انسانی که آموزش را درست و کامل دریافت نکرده به هر دلیلی دچار لغزش و عدم تعادل می‌شود و زمینه این را دارد که در دام معرکه‌ گیری بیافتد. حدیثی خواندم از یک معصومی بود که نوشته بود؛ غیبت کردن کار انسان ناتوان است. این حدیث بی‌ربط با معرکه‌ گیری نیست؛ چون انسانی دچار معرکه‌ گیری می‌شود که دستش خالی است و چیزی برای عنوان کردن ندارد و برای اثبات موضوع دست به هر کاری می‌زند که معرکه‌ گیری بهترین حالت ممکن است. چقدر قشنگ بنیان کنگره گفتند: «زندگی خودش یادگیری است و این یادگیری و فراگیری باید در تمامی شئونات زندگی باشد.» 

همسفر زینب: 

معرکه‌ گیری از کمبود آموزش، داشتن حسادت و خودخواهی است‌. معرکه‌ گیری از جهل و نادانی است و اگر به سمت یاد‌گیری حرکت کنیم، از جهل و نادانی فاصله می‌گیریم و هر چقدر به سمت معرکه‌ گیری حرکت کنیم درست برعکس از آموزش فاصله می‌گیریم. حاشیه انسان را از اصل مطلب دور نگه می‌دارد اگر هرجا که باشیم دنبال معرکه گیری و در حاشیه برویم نمی‌توانیم پیشرفت آن‌چنانی داشته باشیم؛ بنابراين همان‌طور نادان می‌مانیم و فرصت یادگیری را از دست می‌دهیم و مدام بهانه می‌گیریم. من در مسیر زندگی گاهی وارد معرکه‌گیری می‌شدم، ایراد می‌گرفتم و دنبال مقصر می‌گشتم آنجا بود که حس کینه و نفرت به سراغم می‌آمد. خدا را شکر می‌کنم که کنگره۶۰ را بر سرراه زندگیم گذاشت تا بتوانم درست زندگی کنم و حال دلم خوب باشد.

ویرایش: رابط خبری همسفر هانیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) و همسفر معصومه دبیر سایت رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه نگهبان سایت رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم) 
همسفران نمایندگی پاکدشت