جلسۀ چهاردهم از دورۀ ششم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60 ویژه مسافران نمایندگی پرند، با استادی مسافر حسین، نگهبانی مسافرحسین و دبیری مسافرابوالفضل با دستورجلسه "رابطه یادگیری و معرکهگیری" روز شنبه تاریخ 26 آبان ماه 1403 ساعت 17:00آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر، خداوند را شکر میکنم که امروز در خدمت شما در نمایندگی پرند هستم، حس خیلی خوبی در شعبه پرند هستش و تشکر میکنم از آقای علی عاطفی که بنده را دعوت کردند تا در حضور شما خدمت کنم همچنین از نگهبان عزیز متشکرم.
دستور جلسه این هفته رابطه یادگیری و معرکهگیری هستش که متاسفانه افرادی که خواسته صد در صد ندارند این معرکهگیری را دارند، چند تا نکته وجود دارد که سفر اولیها از این موضوع آسیب زیادی دیدهاند، در این سالهایی که در کنگره حضور داشتم و خدمت کردم اتفاقات زیادی افتاده است و من هم یک زمانی مانند شما سفر اولی بودم، دوستانی که وارد کنگره میشوند به چند دسته تقسیم میشوند یک دسته از آنها خواسته واقعی دارند که درمان بشوند یکسری از افراد از روی اجبار خانواده، همسفر، موقعیت شغلی و.. میآیند و اینها باعث میشود که توجیحی داشته باشند که من دارم درمان میشوم، یکسری آنقدر در عمق تاریکیها فرو رفتهاند که جنگ افکار شدیدی دارند تا بیایند در مسیر درمان قرار بگیرند کمی طول میکشد.
فردی که وارد کنگره میشود و میخواهد درمان بشود فرمانبردار است، کسی که گوش به فرمان باشد سریع یاد میگیرد، در کنگره میگوییم از فرمانبرداری تا فرماندهی، من اگر فرمانبردار خوبی نباشم به مقام فرماندهی نمیرسم، کسی که یاد میگیرد، حرمتهای کنگره را حفظ میکند.
شخص به کنگره میآید تا درمان شود، من یک عمر دنبال راهی بودم که آرامش پیدا کنم پس اگر در مسیر کنگره باشم و هرچیزی که راهنما و حرمت کنگره میگوید را گوش کنم به آرامش میرسم، اشخاصی که میآیند و از سر اجبار میخواهند سفر کنند و یا دوست ندارند سفر کنند، من عقیدم بر این است که اینها از موادمخدر خسته نشدهاند و دوست دارند هنوز مصرف کنند شاید به زبان بگوید که من خسته شدهام ولی در وجودش این خواسته نیست و این اشخاص وارد معرکهگیری میشوند.
معرکهگیری در گذشته به این شکل بوده که شخص زنجیر پاره میکرد و انسانها دور او جمع میشدند و این افراد دنبال همحسهای خودشان میگردند و این افراد در کنگره هم وجود دارد و اینها نیامدند که درمان شوند و بخاطر مسائل خاصی آمدند، در لژیون راهنما وقتی فرمان میدهد آن شالی که بر گردن دارد را از دستان مبارک جناب آقای مهندس دریافت کرده است و جناب مهندس بارها فرمودهاند که من اگر این شال را بر روی چوب هم بیندازم همه باید به آن احترام بگذارید یعنی شخص باید در این حد از راهنمای خود فرمانبردار باشد، کسی که به درستی سفر کند و فرمانبردار باشد در کنگره حتمأ به درمان میرسد و این از معجزات خداوند است که به جناب مهندس و خانواده محترمشان داده شده، انشاالله همه قدر این صندلیهایی که بر روی آن نشستهاند را بدانند، از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همه شما ممنونم.
تایپ: همسفر فرهاد از لژیون دوم
تنظیم و بارگذاری: مسافر هادی از لژیون یکم
مرزبان خبری: مسافر حجت
- تعداد بازدید از این مطلب :
205