English Version
This Site Is Available In English

در کنگره خیلی از بیماری‌هایمان درمان شدند

در کنگره خیلی از بیماری‌هایمان درمان شدند

چهارمین جلسه از دوره بیست و سوم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی اسبیکو، با استادی مسافر راهنما حمید، نگهبانی مسافر مجید و دبیری همسفر سعید با دستور جلسه «سیستم ایکس » پنجشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.

 

خلاصه سخنان استاد:

 

سلام دوستان حمید هستم یک مسافر، سپاسگزار خداوند هستم که در جمع شما و در کنگره ۶۰ هستم خلاصه گزارش جلسه قبل را که خواندند از اتفاقات میمون و مبارک که در شعبه اتفاق می‌افتد صحبت نمودند، خب من هم زحمات ایجنت و مرزبانان عزیز و همه اعضای شعبه را تبریک می‌گویم و خبر نقشه زمین را که به آقای آرمین ایجنت محترم تحویل داده‌اند و ان‌شاءالله که به‌تازگی کار ساخت شعبه شروع می‌شود، تشکر می‌کنم از نگهبان و دبیرشان به‌خاطر فرصتی که به بنده دادند و آقا رضای عزیز که کار پیش آمد تشریف نیاوردند و به بنده امر نمودند که اینجا بنشینم و در خدمت شما باشم، جلسه امروز دو قسمت است قسمت اول سیستم ایکس که راجع به آن صحبت می‌نماییم و قسمت دوم تولد یک سال رهایی مسافر مهدی است، در مورد دستور جلسه و سیستم ایکس، ما شاهد این هستیم که هر روز در کنگره ۶۰ مهندس به یافته‌های جدید دست پیدا می‌نماید، خب ما در خرم‌آباد در زمان لژیون بودن و در پارک شروع کردیم و بنده خودم بیماری‌هایی را در آن زمان داشتم اما نمی‌دانستم که در آینده‌ای نه‌چندان دور همه این بیماری‌ها درمان می‌شود بدون اینکه قرص یا دارویی را مصرف کنم، یکی از بیماری‌های من دیسک کمر بسیار شدید داشتم که راه‌رفتن هم برایم مشکل بود و در سرما در زمان لژیون در پارک لباس‌های زیادی را می‌پوشیدم که سرما باعث درد استخوان‌های من نشود، اما با روش DST و اجرای فرامین راهنما، البته فرامین دقیق راهنما، من خودم را می‌گویم که در زمان دارو خوردن حتی به‌اندازه یک‌سرسوزن از دارویم کم یا زیاد استفاده نمی‌نمودم و این باعث شد که ما اول به‌سلامت جسمی برسیم و با رشدکردن جهان‌بینی توانستیم در مسیر کنگره ۶۰ خیلی از مشکل‌هایمان را درست کنیم این را می‌خواهم بگویم که ما آمدیم اعتیاد را درمان کنیم؛ اما خیلی از بیماری‌هایمان درمان شدند، نزدیک به ۴ سال پیش در جلسه اعلام کردم که دیری نمی‌رسد که مهندس بیماری M.S را درمان می‌نماید چرا که رهجوی خودم در آن زمان بیماری M.S داشت، در ایام عید بود که رهجو به من زنگ زد که در وضعیت بدی هستم و دکتر به من دارو داده است این در حالی بود که ۵ نوع داروی کورتنی را که مصرف می‌کند را قطع نموده بودیم و من گفتم که اگر جای شما باشم از آن دارو استفاده نمی‌نمایم، اما امروز خدا را شکر در زمین والیبال آن مسافر ورزش می‌کند این نشان از روش DST و درست‌شدن سیستم ایکس است.

در مورد مهدی هم تبریک می‌گویم به خودشان و همسفرشان به راهنمای همسفرشان به آقا رضا عزیز و همه اعضای کنگره ۶۰ مهدی یک سری آمدند موفق نشدند و رفتند؛ اما همسفرشان نرفتند و در کنگره ماندند تا اینکه مهدی را دوباره به کنگره بازگرداندند و این بار درست سفر نمود و گوش‌به‌فرمان بود و نتیجه آن را هم گرفت هم خودشان و هم همسفرشان در مسیر کنگره ۶۰ هستند و در ادامه یک بیماری کلیوی برایشان پیش آمد که با مصرف D.sap خدا را شکر حل گردید، برای خودشان و همسفرشان آرزوی موفقیت می‌کنیم و ان‌شاءالله که در ادامه بتوانند از شال‌های کنگره ۶۰ به گردن خودشان بیندازند.

خلاصه سخنان مسافر مهدی: سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر، می‌گویند همسفر یک بال پرواز است اما برای من هر دو بال پروازم همسفرم بودند، خیلی از ایشان ممنونم و تشکر می‌کنم، در زندگی من ایشان ستون زندگی بوده است، ما در یک زمانی نقل‌مکان کردیم به شهر اندیمشک و برای اینکه به کلاس برسیم ساعت ۱۲ ظهر حرکت می‌کردیم و ساعت ۱۲ شب به خانه برمی‌گشتیم، یکی از برکات کنگره این بود که ما در این راه سالم و سلامت می‌آمدیم و باز می‌گشتیم، تشکر می‌کنم از آقای مهندس خانواده محترمشان از آقا رضا که دیگر نمی‌دانم با چه زبانی و چگونه باید تشکر نمایم، ما باید بدانیم که آقا رضا در این استان چه کاری برای ما به انجام رسانده است و به آن ادامه می‌دهد، از آقا حمیدم تشکر می‌کنم چرا که یک مدت هم زحمت بنده را کشیدند، از هم‌سفرهای کوچولوی خودم هم ممنونم که کنارم ایستاده‌اند، و در آخر ان‌شاءالله که همگی با هم با هم همت کنیم تا هرچه زودتر شعبه جدیدمان را بسازیم ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید.

 

خلاصه سخنان راهنما‌ی همسفر هدی: منت خدای را عزو وجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت، هر نفسی که فرو می‌رود  ممد نعمت است و چون بر می‌آید مفرح زاد، پس در هر نعمتی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب، از دست و زبان که برآید، که از عهده شکرش برآید. خداوند بزرگ را شاکر هستم که سعادت داد در این جایگاه قرار بگیرم. تولد یک سال رهایی مسافر مهدی را خدمت خودشان و همسفران گران‌قدرشان و راهنمای گران‌قدرشان مسافر رضا و مسافر حمید که قبول زحمت کردند جشن تولد آقای مهدی را برگزار کردند و به همه عزیزان حاضر در مجلس و آقای مهندس و خانواده آقای مهندس تبریک می‌گویم. اما همه تولدها شبیه به همدیگر هستند و فرقی با همدیگر ندارند، به‌جز یک فرق که با یکدیگر دارند. یک تفاوت بزرگ بین تولدها است، ما یک سی‌دی داریم به عنوان تولدها شبیه یکدیگر است و خیلی قشنگ است، تفاوتی که بین تولدها است، تجربیات و خاطرات شخصی است که خانواده کسی که برایش تولد گرفته می‌شود مطرح می‌کند، برای هر کسی آن امتحانات و تفاوت‌ها خاص خودشان است. برای این تولد گرفته می‌شود که اشخاصی که در جلسه نشسته‌اند از تجربیات این خانواده به عنوان الگو برداشت کنند و با اعلام کردن تجربیات و خاطراتشان فقط یک شعار را می‌خواهند بگویند؛ این که ما خواستیم و حرکت کردیم و در نهایت توانستیم، شما هم می‌توانید این کار را انجام بدهید. خانم سمیرا دیگر نیازی به تعریف ندارند، ایشان از ابتدای ورود به کنگره، کنگره را دریافت کردند و یکی از پایه‌های قوی سفر آقای مهدی بودند. در همان ابتدا سردار شدند و بعد از آن دنور شدند، در هر جایگاه خدمتی که نیاز به خدمت باشد ایشان همیشه حاضر هستند، اگر حمایت‌های دو تا همسفرشان در خانه نبود ایشان نمی‌توانستند به این راحتی به کنگره بیایند. ما خودمان هم در خانه، بچه داریم و اگر بچه‌هایمان در خانه با ما همکاری نکنند، ما نمی‌توانیم اینجا ۴ ساعت بدون دغدغه بنشینیم، نقش این همسفرها شاید خیلی مهم‌تر از ما باشد که ما اینجا هستیم و با آرامش کارمان را انجام می‌دهیم. ان‌شاالله در ادامه از خدمت‌گزاران کنگره باشند. امیدوارم این تولدها برای همه رقم بخورد.

خلاصه سخنان همسفر سمیرا: من در ابتدا از راهنمای تازه واردین همسفر ایران تشکر می‌کنم، از راهنمای سفر اولم همسفر آرزو تشکر می‌کنم، امیدوارم که هر کجا هستند حالشان خوب باشد، از راهنمای سفر اول مسافرم، مسافر حمید تشکر می‌کنم، از راهنمای سفر دومم همسفر هدی که خیلی زحمت مرا کشیدند خیلی تشکر می‌کنم. از مسافر رضا خیلی تشکر می‌کنم پهلوان شعبه اسبیکو، که خیلی زحمت کشیدند در طی این چندین سال که شعبه خرم‌آباد را تأسیس کردند از ایشان تشکر و سپاس‌گزاری می‌کنم.از مسافرم تشکر می‌کنم که اجازه دادند این چند سال در کنار ایشان به کنگره بیایم و آموزش بگیرم. واقعاً از خداوند می‌خواهم که چه در این بعد زندگی که الآن هستیم و چه بعدهای دیگر بتوانیم در کنار همدیگر با تمام وجودمان به هم‌نوعانمان خدمت کنیم.

 

رهایی مسافر شاهرخ لژیون پنجم

رهایی نیکوتین مسافر شاهرخ لژیون دوم سیگار

 

تایپ و ویرایش: مسافر حمید لژیون یکم
عکس و ارسال: مسافر محمد لژیون دوم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .