جلسه چهارم از دوره دوم کارگاههای آموزشی مجازی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی صبا به استادی راهنما همسفر نرگس با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکهگیری» روز شنبه 26 آبانماه ۱۴۰۳ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
دستور جلسه این هفته رابطه «یادگیری و معرکهگیری» است. در ابتدا به مفهوم هرکدام از این صفتها میپردازیم. یادگیری نیاز به آموزش دارد؛ برای کسب دانایی به دنبال آن تفکر است و آموزش و تفکر را خود شخص تجربه میکند خود را به تعادل میرساند و تجربه را مدام تجربه نمیکند؛ بلکه به صحتوسقم آن کار دانا میشود و در زندگی کاربردی میکند. نقطه مقابل یادگیری، معرکهگیری است که به جهل و نادانی شخص برمیگردد. در معرکهگیری سه صفت ترس، منیت و ناامیدی ریشه دارد. شخص معرکهگیر به خاطر منیتی که دارد اشتباه خود را نمیپذیرد و میترسد که دیگران او را مقصر بدانند و از خواستههای خود دور شود؛ همیشه در حاشیه است و گاهی ناامید میشود شروع به نق زدن میکند.
بین یادگیری و معرکهگیری تضاد وجود دارد؛ اگر شخص خود را با یادگرفتن عجین کند و همیشه در حال آموزش باشد و صفت دانایی خود را بالا ببرد از معرکهگیری دور میشود، کمتر نق میزند و گلایه میکند، هر چه فرد از یادگیری و آموزش دور شود در دنیایی پر از حاشیه، کینه، ترس و خشم فرو میرود و به دنبال حل مشکلات نمیگردد و راهحل را جستوجو نمیکند و در برون هم به آن دست نمییابد پذیرش اشتباه در فرد معرکهگیر تبدیل به بازی کردن و محکوم کردن افراد دیگر میشود؛ مثلاً در کنگره نوشتن سیدی الزامی است، راهنما سؤال میکند که چرا ننوشتی؟
شغل خود را بهانه میکند یا خانواده و کمبود وقت را و پاسخ راهنما را چنین میدهد؛ اما اگر تفکر کند چقدر زمان را از دستداده تا بتواند این سناریو را طراحی کند و تحویل راهنما بدهد؛ میتواند همین زمان را برای نوشتن سیدی صرف کند و درون خود را از آشوب و مکر و حیله اشباع نکند. انسانهایی که در مسیر یادگیری حرکت میکنند همیشه آرام و مورداحترام دیگران هستند و در همه شرایط سازگار هستند و نیاز به توجیه و مقصر کردن دیگران نیستند. انسانهای معرکهگیر در هر جمعی که وجود دارند بهمرورزمان براثر این صفت ضد ارزشی از جمع، ناخواسته دور میشوند؛ چون اعتماد و دوستی در آن جمع را از دست میدهند.
انسان معرکهگیر شاید دیگران را نردبان کند و برای رسیدن به جایگاه بالاتر از آنها استفاده کند؛ اما هیچگاه در آن جایگاه ماندگار و خدمت دلچسبی نخواهد داشت و یک روزی این نقاب از چهره فرد برداشته میشود و به حال خوش نمیرسد. بههرحال چون به انسان اختیار دادهشده است و میتواند هر چیزی را حال مسیر یادگیری و حال مسیر معرکهگیری را انتخاب کند؛ اگر انسانی اشتباه خود را بپذیرد ۵۰ درصد از آن مشکل را حل نموده و برای رفع مابقی مشکل از افراد کارآزموده مشورت میگیرد و آموزش گرفتن از انسانهای صالح را در سرلوحه کار خود قرار میدهد فرد معرکهگیر از آموزش دور میشود و مدام برای خود مشکل تراشی میکند و جهانی پر از ترس و اضطراب را برای خود به وجود میآورد؛ پس آن کنیم که فرمان است.
نویسنده: راهنما همسفر نرگس (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون اول)
همسفران نمایندگی صبا
- تعداد بازدید از این مطلب :
1015