بهتر است جسم خودمان را بشناسیم

ما در بدنمان میلیاردها میلیارد سلول داریم که هر سلول کمتر از یک شهر نیست، یک سلول آن‌قدر عظمت و بزرگی دارد که به تصور ما نمی‌آید، این‌ها زندگی می‌کنند، تولیدمثل می‌کنند، زیاد می‌شوند و هرکدام یک وظیفه خاص بر عهده دارد. ما با یک موجود دیگر طرف هستیم که یک ساختار دیگری دارد که دست ما نیست، ما فقط در آن ساکن شده‌ایم، ما این را نمی‌شناسیم و بعضی‌اوقات از طرف آن تصمیم‌گیری می‌کنیم؛ مثلاً شما می‌گویید: تا قزوین می‌دوم. تو می‌گویی: می‌دوم؛ ولی جسم که نمی‌تواند بدود، آن‌یک چیز دیگر است. ما بهتر است جسم خودمان را بشناسیم و ارزشش را بدانیم. بعضی‌اوقات خیال می‌کنیم که همه‌چیز در اختیار ما است خصوصاً در مورد اعتیاد، درمان و ترک اعتیاد می‌گوییم: من اراده‌اش رادارم، من می‌توانم تحمل‌کنم، من قادرم این کار را انجام بدهم، وقتی‌که شناخت داشته باشیم و بدانیم که جسم ما چه هست، می‌توانیم از آن نگهداری کنیم و در مسئله اعتیاد، اگر بخواهیم اعتیاد را درمان کنیم؛ باید آن را خوب بشناسیم.

علوم از یک نقطه آغاز شدند و گسترش یافتند، شاخه‌شاخه شدند و حرکت کردند و پس از حرکت توقف کردند؛ بایستی اکنون با یک برگشت به یک نقطه برسند و آن نقطه در علم پزشکی به اعتقاد من همان تئوری ایکس است. مثلاً ۵۰ سال پیش یک طبیب داشتیم، شما برای هر دردی پیش طبیب می‌رفتید، همان یک طبیب شمارا ویزیت می‌کرد و فقط اگر دندان‌درد داشتید، مداخله نمی‌کرد، تازه آن‌هم یک مسکن به شما می‌داد، بعد می‌گفت: بروید پیش دندان‌ساز؛ ولی الآن این‌طور نیست، برای هر دردی باید به متخصص آن درد مراجعه کنیم. مثلاً برای چشم‌درد حتماً باید پیش متخصص چشم برویم؛ بنابراین دوباره علوم چند شاخه شده است و باید یک سیستمی بشود که دوباره برگردند و به یک نقطه برسند؛ یعنی برای انواع و اقسام بیماری‌ها فقط یک روش درمان داشته باشند. ساختمان جسم به یک ساختمان بیرونی تشبیه شده است.

وقتی‌که یک ساختمان ساخته شد، برای چندین سال یا چندین قرن ثابت است؛ مگر اینکه اشکالات جزئی و تعمیرات کمی لازم داشته باشد که آن‌هم باید توسط انسان‌های مجرب صورت گیرد، درصورتی‌که ساختار جسم به‌گونه‌ای است که هرلحظه در حال ساخت‌وساز خودش می‌باشد و جسم چون دائماً در حال بازسازی و ترمیم است؛ بنابراین نیازمند مواد اولیه برای ساختار خود می‌باشد. حال این سؤال پیش می‌آید که آیا این مواد اولیه برای ساختمان جسم ما یا شهر وجودی ما از کجا تأمین می‌شود؟ چون ۱۰۲ عنصر در طبیعت وجود دارد، از همان ۱۰۲ عنصری که در طبیعت وجود دارد خودش را می‌سازد؛ مثل سبزی‌ها، عناب. گیاهان را نگاه کنید مثلاً ما اگر کلسیم نگیریم، بافت‌های استخوانی نیاز به کلسیم دارد و اگر نباشد، پوکی استخوان می‌گیریم و اگر این عناصر به بدن نرسد ما دچار بیماری می‌شویم؛ پس مواد اولیه برای ساختمان جسم ما یا شهر وجودی ما از خاک تأمین می‌شود؛ زیرا کالبد و یا شهر وجودی ما از خاک تشکیل‌شده است و چون ما مستقیماً قادر نیستیم مواد موردنیاز جسم خود را از خاک جذب کنیم، لذا از گیاهان این مواد را تهیه می‌کنیم و ما با تغذیه گیاهان و یا از طریق گوشت حیوانات می‌توانیم مواد موردنیاز جسم خود را دریافت کنیم. تمام ساختارهایی که بکار رفته در جسم، همه بر مبنای علم است. غذا خوردن در قدیم به غذاهای سرد و گرم تقسیم‌بندی می‌شد. یکی از عواملی که باعث چاقی می‌شود، خوردن غذاهای سرد است. اگر دقت کنید، می‌بینید آن‌هایی که غذای گرمی می‌خورند البته باید عادت کنند ذره‌ذره این کار را انجام دهند، این است که در سیستم فرق می‌کند و برمی‌گردد به این‌که ساختمان را چگونه حفظ کنیم تا بالاترین راندمان را داشته باشیم.

منبع: سی دی ساختمان جسم(١)
نویسنده: همسفر معصومه لژیون سوم تغذیه سالم
ویرایش: همسفر رخساره رابط لژیون تغذیه سالم و سایت
ویراستاری: رابط خبری همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون پنجم)
ارسال: نگهبان سایت راهنما همسفر سهیلا (لژیون دهم)
همسفران نمایندگی تخت جمشید