تفاوت دیسپ و سرکه سیب

سومین جلسه از دور بیست و چهارم کارگاه‌های آموزشی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران شعبه تخت جمشید شیراز، با استادی مسافر سعید ،نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر محمود با دستور جلسه (وادی نهم و«D.SAP») در روز پنجشنبه دهم آبان ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ اغاز به کار نمود

سلام دوستان سعید هستم یک مسافر:

این جلسه راجع به دیسپ هست چند نکته  که حالا در لژیون تغذیه برداشت کردم و از صحبتهای آقای مهندس فهمیدم؛ یکیش تفاوت دیسپ و سرکه سیب هست ، 
می شود گفت که دیسپ نوعی سرکه سیب هست ،اما خود همون سرکه نیست خیلی تفاوت ها دارد تفاوتش هم در فرایند ساخته شدن و به دست آمدن دیسپ هست که چهارده مرحله دارد و حدوداً ده ماه زمان می برد اما سرکه بیرون خواص دیسپ را ندارند. دیسپ نوعی سرکه سیب هست اما خود آن سرکه ای که داخل بازار هست، نیست  

سه دلیل که ما تو کنگره از دیسپ استفاده می کنیم ،دلیل اول:دیسپ تنها ماده خوراکی ضد التهاب وضد عفونت هست که تا الان کشف شداست  یکی از عناصری که در دیسپ هست در شیر شتر هم موجود هست که اون هم ضد التهاب و ضد عفونت هست . دلیل دوم :دیسپ برای تحریک روده ها هست معمولاً عزیزانی که در سفر اول هستن وچه بسا سفر دومی ها یا همسفرها با عرض پوزش عرض می کنم ما سه بار غذا می خوریم، باید در طول روز سه بار دفع بزرگ داشته باشیم. دیسپ به محض اینکه با زبان و بزاق دهان

تماس برقرار می کنه سریعا مغز به قسمت روده ها فرمان می دهد که عمل دفع رو بهتر و سریعتر انجام بدهند.دلیل سوم این هست که به قول آقای مهندس ما زمانی که غذا  مصرف می کنیم بسیار بسیار فقیر هستن، بخاطر همین بدن های ما ضعیف شده و ویتامین کافی در بدن وجود ندارد دیسپ غنی ترین مواد خوراکی و در دسترس ترین هست ،روش استفاده از دیسپ و مقدار مصرف همانطور که آقای مهندس مطرح می کنند هر ماده غذایی اگر کم استفاده بشود دارو، اگر به اندازه استفاده بشود غذا و اگر بیش از اندازه استفاده بشود سم

و باعث بیماری می شود.  طبق فرموده آقای مهندس ما دیسپ را صبح ها استفاده می کنیم به اندازه ی یک مشت گره کرده آب را با یک لیوان پیمانه می کنیم نهایتا یک در دیسپ یعنی تقریبا پنج سی سی  توی آب ولرم می ریزیم و صبح ها به محض اینکه از خواب بیدار شدیم بیست دقیقه تا نیم ساعت قبل از صبحانه استفاده می کنیم.

خب راجع به گلریزان هم کمی صحبت می کنم  ما گلریزان رو از دو زاویه می تونیم بهش نگاه کنیم عاقلانه و حسابگرانه عاقالنه بخواهم نگاه کنم من بدهکار هستم به واسطه تخریبهای که به هستی زدم به خانواده زدم به جسم و جامعه زدم و نمی توانم دیگه به عقب برگردم چون بعضی هاش قابل جبران نیست هزینه و مشارکت مالی که اینجا انجام می

دهم ،چراغ اینجا ر ا روشن نگه می دارم تا به یک نفر کمک کنم. حسابگرانه، من حساب می کنم سه سال و خورده ای هست رها شدم ،اگر این کنگره نبود قطعا الان من مصرف کننده بودم و ماهیانه چقدر هزینه مواد من بود، حسابگرانه هم بده کارم . ما یک قوانینی داریم در هستی ،به گفته آقای مهندس ما هر چیزی از هستی می خوایم باید یک چیزی به هستی ببخشیم تا زمانی که ما یک دانه گندم به خاک ندیم آن خاک از بهترین نوع هم که باشد چهل دانه گندم به من نمی دهد.

تایپ: مسافر کامران لژیون سوم
تنظیم‌وارسال:مسافرابوالفضل لژیون یازده
عکس:مرزبان خبری مسافر حسین