English Version
This Site Is Available In English

قطعه‌ای از بهشت روی زمین

قطعه‌ای از بهشت روی زمین

همسفر زهرا عضو لژیون سردار 

خدا را شاکرم که یک‌سال دیگر، در کنگره حضور دارم و از راهنمایان عزیزم کمال تشکر را دارم که من را عاشق کنگره کردند و راه‌ و‌ رسم عاشقی را به من آموزش دادند. دستور‌جلسه این هفته گلریزان است که شباهت زیادی به وادی عشق دارد؛ زیرا بخشش از افرادی سر می‌زند که عشق و محبت در درونشان وجود داشته باشد و غیر از خودشان را هم ببیند.

خدا را شکر می‌کنم که این توفیق شامل حال من هم شد. از مسافرم تشکر می‌کنم که من را کمک کرد پس از چشیدن طعم عضویت لژیون سردار، بتوانم جایگاه دنوری را هم تجربه کنم تا من هم در این جشن و این بخشش سهیم باشم. امیدوارم کسانی که خواهان رهایی و درمان هستند، این راه برای آن ها هموار و حال خوش نصیب آن‌ها شود.

همسفر سکینه عضو لژیون سردار 

خداوند را هزاران بار شکر می‌کنم که کنگره ۶۰ را در مسیر زندگی من قرار داد و از آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم که بخشش واقعی را برایمان انجام‌ می‌دهند و ما از آن‌ها الگو می‌گیریم. من سال ۹۸ وارد کنگره شدم. وقتی می‌دیدم حرف از لژیون سردار یا خدمت‌های دیگر می‌زنند با خودم می‌گفتم، چه دل خجسته‌ای دارند! اینجا که جای این حرف‌ها نیست؛ من بیرون از کنگره این کار را انجام می‌دهم و برای کار دیگری به اینجا آمده‌ام و باز فکر می‌کردم ۵ یا ۶ میلیون تومانِ من به چه درد کنگره می‌خورد؟ اینجا خیلی‌ها این کار را انجام می‌دهند و نیازی به من ندارند. بعدها که دیدگاهم تغییر کرد هر کاری می‌کردم اذن ورود به لژیون سردار برای من صادر نمی‌شد، تا اینکه پیمان وادی هشتم را اجرا کردم؛ بعد از آن توانستم این خدمت را انجام دهم و بالاخره در سال ۱۴۰۲ عضویت لژیون سردار روزی من شد. قبل از ورود به لژیون سردار در این چند سال که در کنگره بودم این حس و حال خوش و آرامش را تجربه نکرده بودم و تازه فهمیدم این بخشش، جنس و حسش کاملاً متفاوت است. نگاهی به قبل از ورودم به کنگره انداختم، قبلاً فکر می‌کردم همه چیز دارم؛ ولی در واقع هیچ چیز نداشتم، چون حال دلم اصلاً خوب نبود و راضی به این بودم که هر روزم را با یک تکه نان سر کنم؛ ولی در زندگی حال خودم و خانواده‌ام خوب باشد. تمام این‌ها را مدیون آموزش‌های پربرکت آقای مهندس و استاد امین هستم. اینجا هم رایگان آموزش می‌گیری و هم به حال خوش می‌رسی؛ پس من مسئولم در برابر چیزی که دریافت کرده‌ام، بهایش را بپردازم و آن چیزی بهتر از خدمت بلاعوض نیست. این را هم می‌دانم در کنگره هر کاری انجام دهم برای خودم کرده‌ام. من اگر از عصاره‌ جانم هم بگذرم در مقابل کاری که کنگره برای من و زندگی‌ام کرده است، به اندازه سر سوزن هم نیست ...

تمام این حرف‌هایی که گفتم به نظرم باز هم بازی با کلمات است؛ ولی چیزی که از اعماق وجودم را حس کردم می‌گویم که خداوند بخشنده ما را در قطعه‌ای از بهشتش قرار داده، وارد این بازی کرده و قوانین آن را هم به ما آموزش داده تا بهترین استفاده را از آن بکنیم و در این بازی برنده شویم. یک سفردومی باید خیلی آگاه و هوشیار باشد، زمان خیلی زود می‌گذرد، نکند این فرصت را که در اختیار ما قرار داده شده از دست بدهیم و روزی که پرده‌ها کنار می‌روند، حسرت بخوریم و دستمان خالی باشد و بگوییم چرا برنده این بازی نشدیم؟!

امیدوارم همه ما قدر و اندازه واقعی خودمان را بدانیم. در انتها از مسافر عزیزم تشکر می‌کنم که باعث شدند وارد این قطعه‌ای از بهشت روی زمین شوم و از نعمت‌های آن استفاده کنم. همچنین از راهنما همسفر فریده و خدمتگزاران سایت هم بسیار سپاسگزارم.

رابط خبری: همسفر مریم رهجوی لژیون یکم 

عکاس: همسفر پرنیا رهجوی لژیون چهاردهم 

ویراستار و ثبت: دبیر سایت همسفر سمیرا ( لژیون بیست‌وششم) 

همسفران نمایندگی شادآباد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .