آن چیزی را که میبخشیم با خود به آن دنیا میبریم

اولین جلسه از دور اول کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه جشن گلریزان با استادی ایجنت محترم مسافر رضا، نگهبانی پهلوان حسین و دبیری مسافر روح ال... با دستور جلسه«گلریزان» روز سه شنبه ۱۵ آبان ماه سال ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان رضا هستم یک مسافر
خداوند رو شاکرم بخاطر حیات مجدد و بودن در کنگره و حضور در جشن گلریزان دیگری در کنگره و همچنین از آقای مهندس،خانواده محترمشون، دیده بانان عزیز سپاسگزار و قدردان هستیم که اگر نبودند ماها هم نبودیم از راهنمای گرانقدر آقا بهنام عزیز بسیار سپاسگزارم که من تمام حال خوبمو تو زندگیم مدیون این عزیز هستم و هیچوقت خوبیهاشو یادم نمیره انشاالله که پاینده پیروز و سربلند باشند .

خب امروز جشن گلریزان رو داریم توفیق میخواد تو این جشن بودن، به همتون تبریک میگم بابت این قضیه که هستیم و حضور داریم؛ من حالا زیاد در مورد مادیات صحبت نمیکنم و بیشتر دوست دارم در مورد صور پنهان امروز صحبت کنم، حالا این چند روزه خیلی از عزیزان صحبت کردند در مورد گلریزان که چی هست. گلریزان مراسمی هست که از قدیم الایام بوده و در زورخانه ها انجام میشده، توی بازار انجام نمیشده با اینکه پول تو بازار هست ولی گلریزان توی زورخانه انجام میشده چون اصلا بخشش ربطی به پول داشتن یا نداشتن نداره.

داستان حاتم طایی رو فکر میکنم همتون شنیده باشید که پادشاهی به اشتباه یجوری شب مهمان این عزیز میشه و کل زندگی حاتم فقط یه بز بود و همون شب اون بز رو کباب میکنه و به مهمانش میده، خب مهمان هم پادشاه بوده تیز بین بوده وقتی میخواسته بره میبینه  که اون هیچی نداشت وقتی که به قصر میره به یکی از وزرا میگه برید فلانی رو بیارید. بعد ماجرا رو به اونها میگه و ازشون میپرسه که من در ازای کارش چی بهش بدم که در شأن و منزلتش باشه یکی از وزیرا‌ش بقول معروف که وزیر تاریکی ها باشه بهش میگه یه گوسفند بهت داده حالا ده تا بهش بده جبران میشه دیگه، ولی اون وزیر روشنایی ها برمیگرده بهش میگه پادشاه اون مرد کل زندگیش یه بز بود و همشو داد به شما که میهمانش بودی، تو اگه بخوای جبران کنی نمیتونی چون باید کل تاج و تختت رو بدی.

پس امروز نگران مبلغ و میزان اصلا نباشید، این که چقدر میکشی خجالت نداره که من یه تومن میکشم پونصد تومن میکشم  یا شیشصد میلیون میکشم، فقط خود خداوند هست که میدونه کی چقدر بخشیده و خود اون شخص. توی بحث گلریزان بقول آقای زرکش ما بدنبال فهم انسانها هستیم نه دنبال پول انسانها. این که من بدونم برای چی دارم میبخشم، توی سی دی تشخیص آقای مهندس ا‌شاره میکنه که بشناسم تشخیص بدم و بعد عمل کن؛ باید پول رو بشناسم، انسان رو بشناسم، آیا انسان بعد مرگش وجود داره یا نداره؟ اگه اینا رو بشناسم، جنس مادیات رو بشناسم راحت میبخشم و به اون فهمه میرسم. اونور اوضاع خیلی خرابه ها خیلی وحشتناک تر از اونیه که فکرشو بکنید، هیچی برای ما نمیمونه بچه ها، انسان لخت میاد تو این دنیا و لخت هم میره هیچی با خودت نمیبری، ولی من میگم تو صور پنهان انسان میتونه ببره.

مادیات خوبه ولی هر چیزی اندازه داره بازم توی سی دی تشخيص مهندس فرمودند یکی هست اندازه سی سال چهل سال پنجاه سال جمع کرده مگه چند سال زنده ای که انقدر جمع کردی هفت نسلتو میخوای سیر کنی. چرا من نمیتونم ببخشم؟ بخاطر اینکه شناخت ندارم؛ نه از انسان نه از پول. انسان با بخشیدن میتونه با خودش ببره به جهان بعد. جهان بعد همین جاست چون دوباره میای ولی با چه حالتی بیای مهمه، یسری الان کارتن خوابن یسری در بدترین وضعیت دارن زندگی میکنن چون نتونستن سری قبل درست زندگی کنن. زندگی کلا یه بازیه، اگه من بتونم نقشمو درست بازی کنم سری بعدی حالم خوبه و سربلندم.

از آدم یروزی میپرسن که چکار کردی؟ این سفره ای که باز شده خود خدا بازش کرده. من اعتقاد قلبیم اینه که روزهایی مثل امروز که روز گلریزان تو کنگره هست، روزایی که زندانی رو آزاد میکنن و در کل روزایی که از این بخشش ها هست، خود خدا با تمام لشکریانش میاد پایین و از اونورم ابلیس با تمام لشکریانش میاد، اون کسی که اون پایین میره کارت بکشه ابلیس سمت چپ اون هستش و داره بهش میگه و اینورم خود خداست فرمانده نمیفرسته خودش میاد پایین داره بهت میگه! یکی میگه بکش یکی میگه نکش، یکی میگه ماشینت، خونت، لباس بچت، یکی میگه بکش نترس درست میشه، دیگه اینجا منم که به کی گوش میدم منم که توی این بازی برنده ام یا بازنده ام.

پارسال گلریزان و همچنین سال های قبل خیلی ها پول دادند در حداکثر توانشون پول دادند و بودند افرادی که شاید چهار پنج درصد پول ندادند، امسالم هستند ولی چرخ کنگره خوابید مگه، اونایی که پارسال ندادند الان کجا هستند؟ توانستن کار کنگره را بخوابانند یا کنگره لنگ اونا مونده؟ اونایی که پول دادند الان کجان؟ این سفره ایه که باز شده من سهممو بردارم. عزیزان اشتباه نکنید یوقت بگید  میخوایم یه چیزی تو این سفره بزاریما، من خودمو میگم من در اندازه ای نیستم که چیزی تو این سفره بزارم. این سفره مال خداست گذاشته من چقدر بر میدارم، گفتم مبلغ هم مهم نیست ها، برا یکی یه میلیون کل زندگیشه یکی شش میلیون میکشه، از نظر خود خداوند اون پهلوانه اصلا نگران مبلغ نباشید، من میگم فقط درست بازی کنید، حداکثر توان یعنی چی!؟

مثلا امروز عروسی بچته و میگن اگه تا غروب صد میلیون نریزی براش اتفاق بدی میفته و توی جیبتم یه میلیون بیشتر نیست، تا کی جورش میکنی؟ حداکثر توان اینجوری برا من تعریف شده نه اینکه تو جیبم چقدر هست، توی قلبم چقدر هست، چقد اون شخص رو دوست دارم، چقدر خودمو دوست دارم، آیا دوست دارم خودم نجات پیدا کنم از این پایین؟ از اون بالا که نگاه کنید پایین همش آتیشه، چقدر میدی که نجات پیدا کنی؟ انشاالله ما بتونیم نقشمونو درست بازی کنیم و تمام این بخشش ها از همون فهمه میاد و از اینکه من دارم با خود معامله میکنم و اگر چیزی با خودت نبری به خودت مدیونی پس سعی کنید اونور رو بسازید با بخشیدن، اومدیم که ببخشیم فقط همین.
امروز روز عقل هست، روز عشق هست، روز ایمان هست، روز جنون هست، هر چی بگید امروز توی این گلریزان کنگره پیدا میشه. یکی میگه آقا عاقلانه نیست تو ماشینت خرابه داری پنجاه تومن کارت میکشی، اتفاقا عاقلانه همینه چون تو ماشین رو با خودت نمیبری ولی این بخشش رو میبری،این عاقلانه ترین و عاشقانه ترین کاریه که من میکنم و آخر کلامم هم پیامی هست از استاد که میفرمایند: «ما مسافران کشتی شکسته ایم که به ساحل رسیده رقص و پایکوبی میکنیم، دیگران به گمانشان که ما دیوانه ایم! آری اما ندیدند طوفانی را که ما دیده ایم»
ممنون.

در ادامه مراسم جشن گلریزان با حضور هفت لژیون و لژیون مرزبانی انجام شد.

لژیون مرزبانی

لژیون اول

لژیون دوم 

لژیون سوم 

لژیون چهارم 

لژیون پنجم

لژیون ششم 

لژیون هفتم

ادامه مراسم گلریزان سال ۱۴۰۳ 

خوانندگی و اجرای زنده توسط مسافر ابوالفضل راهنمای لژیون دوم

با تشکر از همه دوستان بابت این روز زیبا

تایپ:مسافر ایمان

عکس:مرزبان خبری مسافر مهدی، همسفر یاسین 

تنظیم و ویراستاری:همسفر یاسین 

نمایندگی امیر اراک