English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده - جشن گل‌ریزان یک نوع شکر‌گذاری است

گروه خانواده - جشن گل‌ریزان یک نوع شکر‌گذاری است

جلسه اول از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی رازی با استادی راهنمای تازه واردین همسفر لیلا، نگهبانی همسفر مهدیه و دبیری همسفر زهره با دستور جلسه «گل‌ریزان» روز سه‌شنبه ۱۵ آبان‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

از نگهبان تشکر می‌کنم که به من اجازه خدمت دادند. خدا را شکر می‌کنم که همگی اجازه داشتیم و دعوت شدیم تا در این جشن شرکت کنیم. جشن گل‌ریزان جشنی است که سالی یک بار در تمام نمایندگی‌های کنگره‌۶۰ برگزار می‌شود. این جشن به معنای این است که به من لیلا یاد بدهد که با چه حالی آمدی و الآن چه حالی داری؟ جشن گل‌ریزان یک نوع شکر‌گذاری است برای من لیلا که در زمان ورودم اگر از من هر مبلغی می‌خواستند برای درمان مسافرم من قطعاً قبول می‌کردم و حتی با فروش طلا و ... این مبلغ را فراهم می‌کردم؛ چون از اعتیاد خسته شده بودم و چیزی نبود که کمکم کند و فکر می‌کردم تیر آخر همین جا است. کنگره که آمدم نه تنها هزینه‌ای از من نخواست بلکه یک راهنمای رایگان به من داد که تمام هم و غم او شدم طوری بود که حس می‌کردم راهنما از مادر و خواهر به من نزدیک‌تر است. راهنما اولین چیزی که به من یاد داد محبت بود و بعد بخشش را یاد داد و گفت لیلا تو اگر خودت را نبخشی مطمئن باش چیزی به دست نخواهی آورد.

مشکلات زیاد باعث شده بود با همسرم، خانواده‌ام  فرزندانم و حتی با خدا هم به اختلاف افتاده بودم؛ ولی کنگره کاری کرد که این فاصله از من دور شد فاصله‌ای که بین من و خودم، من و خدای خودم افتاده بود حال خوب میسر نمی‌شد مگر این که من بخشندگی را در کنگره یاد بگیرم و خودم را ببخشم. بعد از این که وارد سفر دوم شدم و شروع به خدمت کردم دیدم که به جز خدمت جانی و گذاشتن وقت این اجازه را به من می‌دهند که خدمت مالی هم بکنم. این خیلی برای من جذاب بود به من اجازه می‌دهند که در جای بزرگی به اسم کنگره حتی به اندازه یک آجر خدمت مالی کنم با صد هزار تومان با یک میلیون تومان و ... کمک کنم و شاید این اجازه به هر کسی داده نشود. نقطه‌های تاریکی زیادی داشتم و فکر می‌کردم با خدمت درست می‌شود و یک مقدار آن هم با خدمت کردن درست شد. تمام خدمت‌های کنگره را دوست داشتم، صندلی جا به جا کردن، چایی دادن، شست و شوی سرویس و ... در ادامه مرزبانی، دبیری، راهنمای تازه واردین و ... را تجربه کردم و خدا را شکر که چیز‌های زیادی را هم به دست آوردم؛ ولی خدمت مالی از همه آن‌ها شیرین‌تر بود.

پول حکم انرژی را داشت که من همیشه زمانی که دریافت می‌کردم حالم خوب می‌شد؛ ولی در کنگره یاد گرفتم که زمان پرداخت انرژی دارد و آن انرژی قابل توصیف نیست. در جشن‌های گل‌ریزان سال‌های قبل ۵۰۰ تومان، یک میلیون تومان و ... پرداخت می‌کردم؛ ولی دلم می‌خواست که وارد لژیون سردار شوم. در جشن مرزبانی به لطف دوستان پاکت‌های زیادی برای من جمع شد و من دلم نمی‌خواست آن‌ها را خرج کنم با خود می‌گفتم این‌ها را با حس‌های خوب و دلنوشته‌های خوب به من داده‌اند؛ ولی تنها جایی که آن پول را استفاده کردم لژیون سردار بود. با آن پول برای اولین بار عضو لژیون سردار شدم و این خیلی برای من لذت بخش بود و من از هدیه‌هایی که جمع شده بود گذشتم، کجا گذشتم؟ جایی که می‌دانستم چه گذشته‌ای دارد. گذشته کنگره خیلی سخت بوده الآن زمانی که لیلا وارد می‌شود صندلی‌ها آماده، میکروفن آماده، چراغ‌ها روشن و ... اگر گذشته کنگره را شنیده باشید متوجه می‌شوید که به سختی به اینجا رسیده است. کنگره از بیرون پول قبول نمی‌کند؛ پس چگونه شد که کنگره این همه نمایندگی اضافه کرده است؟ این همه می‌تواند تحقیقات انجام بدهد، این همه در مسئله اعتیاد خودش را جلو ببرد در جواب می‌توان گفت کمک من و شما من که دریافت کردم حالا باید پرداخت کنم.

به هر چیزی که در زندگی می‌خواستم در کنگره به آن رسیدم، حتی به چیزی که قرار است در آینده برسم. الآن در ذهن به آن پر و بال دادم بارها و بارها چشمانم را بستم و به این فکر کردم که آقای مهندس شال پهلوانی را به گردن من می‌اندازد و من این حس را دارم و می‌دانم که به آن خواهم رسید. می‌خواهم این را بگویم که حداقل در ذهن که می‌توانیم وارد لژیون سردار شویم، می‌توانیم دنور شویم، پهلوان شویم یا نشانی در بی‌نشان شویم و این چیز سختی نیست کنگره وقتی سلامتی من و مسافرم را به من برگرداند همان‌ جا به من یاد داد که باید سالی یک بار شکرگزار کنی؛ باید بدانم کنگره به من چه چیزی داده و الآن از من چه می‌خواهد. از همه چیز قشنگ‌تر این که خود استاد سردار راهنمای لژیون سردار است و به من که تازه وارد لژیون شده بودم یک نگاه ویژه‌ای داشت و اجازه نداد جای پولی که پرداخت کرده‌ام خشک شود و دو برابر آن را به من برگرداند. برکت پول همیشه مال نیست خیلی چیزهای دیگر به من برگرداند و این را قطعاً می‌دانم که هر کسی وارد کنگره‌۶۰ می‌شود حال خوب را پیدا می‌کند حالا حال خوب یا رهایی است یا اگر رهایی فعلاً اتفاق نیفتاده حال خوب خودشان است. برای این که حال همدیگر را خوب کنیم من لیلا باید صد خود را بگذارم؛ باید به این فکر کنم که باید کاری کنم نمی‌خواهم من را شور بگیرد شاید صد من یک میلیون باشد و شاید صد من صد میلیون باشد و شاید هم صد یک نفر ۵۰۰ هزار تومان باشد؛ ولی من لیلا باید حس کند که چیزی به دست آورده و نباید کسی بگوید که چه‌قدر بدهد باید خودم بدانم که چه‌قدر بدهم نسبت به دریافت‌هایم.

چه‌قدر آقای مهندس بزرگ هستند واقعاً باید شکرگذار باشیم که در زمانی زندگی می‌کنیم که خود ایشان حاضر هستند و می‌فرمایند که با ۵۰۰ هزار تومان هم می‌توانید وارد لژیون سردار بشوید؛ چون می‌دانند که خیلی‌ها دوست دارند وارد این لژیون شوند و این خواسته خیلی‌ها است و خدا را شکر که می‌توانند. قبل از کنگره پولی که به دست می‌آوردم می‌گفتم حالا یک دستی به اوضاع خانه بکشم، حالا یک طلایی اضافه کنم یا یک لباسی بخرم و ...؛ ولی کنگره به من یاد داد که تمام این‌ها سرجایش است و تو می‌توانی همه این‌ها را با هم داشته باشی و شد، برای همه ما پیش آمده است دلمان می‌خواهد که در این حال و هوای کنگره کسانی که نتوانستند مسافر باشند یا کسانی که نتوانستند همسفر باشند الآن باشد. خواهر من نشد که همسفر باشد؛ ولی خدا را شکر که به من اجازه داد تا امروز او را وارد لژیون سردار کنم. کنگره یک مثلث خدمت دارد که یک قسمت آن خدمت مالی است و یک قسمت آن خدمت علمی است که خدا را شکر همگی در حال یادگیری آن هستیم.

من چیز‌هایی را در اینجا یاد گرفته‌ام که قبلاً کسی به من یاد نداده بود؛ حتی دانشگاه ولی کنگره واقعاً برای من یک دانشگاه بود. گاهی به تازه وارد‌ها نگاه می‌کنم که در یکی دو جلسه اول آن‌قدر حالشان خوب می‌شود که از چهره آن‌ها مشخص است که چیزی به دست آورده‌اند قطعاً چیزی به آن‌ها داده شده که دوست دارند هر جلسه حاضر باشند. باید یادم باشد که کنگره به سه نوع خدمت نیاز دارد برای آیندگان، برای کسانی که هنوز اسم کنگره را نشنیده‌اند؛ ولی مسافر دارند. امیدوارم امروز در دل خودمان وارد لژیون سردار شویم، دنور شویم، پهلوان شویم و حتی نشانی در بی‌نشان شویم با هر چیزی که داریم. نمایندگی رازی اولین سالی است که حس و حال خوب را تجربه می‌کند. یادمان باشد که ایجنت چه‌قدر زحمت کشید که ما بیاییم و اینجا بنشینیم؛ پس من هم باید تلاش کنم که برای سال بعد همسفران بیشتری، رهایی بیشتری داشته باشیم تا بتوانیم جشن باشکوه‌تری را برگزار کنیم.

تایپ: همسفر زهرا رهجوی همسفر سارا (لژیون سوم)
عکس: راهنمای تغذیه سالم همسفر مهدیه
ارسال و ویراستاری: راهنمای تازه واردین همسفر رقیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رازی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .