شرکت در جشن گل‌ریزان ادای دین به کنگره

جلسه دوم از دوره اول جشن گل‌ریزان نمایندگی یوسف‌آباد ویژه همسفران با استادی دنور همسفر هما، نگهبانی دنور همسفر اکرم و دبیری همسفر ناهید با دستور جلسه «گل‌ریزان» روز سه‌شنبه 15 آبان‌ماه 1403 ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
تمام کسانی که وارد کنگره60 می‌شوند مثل ستاره‌های پرنور در آسمان هستی می‌درخشند و درواقع انتخاب شده از طرف خداوند هستند. ما به‌واسطه تاریکی‌هایمان انتخاب شده‌ایم تا بیاییم در اینجا بنشینیم و زیر باران رحمت آموزش‌ها و علم کنگره درس بگیریم. کسانی هستند که غرق در تاریکی‌های خود هستند، با اعتیاد زندگی می‌کنند و با اعتیاد از دنیا می‌روند؛ ولی اذن ورود آن‌ها به کنگره داده نمی‌‎شود؛ اکنون که ما اذن ورود به کنگره را پیدا کرده‌ایم باید از خداوند سپاسگزاری کنیم و برای این سپاسگزاری چه فرصتی بهتر از گل‌ریزان. گل‌ریزان؛ یعنی سپاس از خداوند به‌خاطر نعمت‌هایی که در زندگی داشته‌ام و نمی‌دیدم؛ ولی در حال حاضر به‌‎واسطه آموزش‌هایی که می‌گیرم، می‌توانم آرامش وجودی خود را دریافت کنم.

آقای مهندس در صحبت‌های خود می‌گویند ما به هستی آمده‌ایم که آموزش بگیریم، به دیگران خدمت کنیم و زندگی نماییم. کنگره60 جایی است که ما در آن به‌واسطه آموزش‌هایمان نور دریافت می‌کنیم و به درختی تنومند تبدیل خواهیم شد. فقط کافی است که این نور را ببینیم و از این آموزش‌ها استفاده کنیم. جشن گل‌ریزان جشنی است که من باید دینی را که به کنگره دارم ادا کنم. در کنگره ما با یکدیگر هم‌درد و هم‌زبان هستیم و بدون پرداخت هزینه‌ای به ما آموزش و آرامش داده می‌شود. کنگره به من یاد داد قدر نعمت‌هایی که دارم را بدانم و به داشته‌های خود بیاندیشم. ما در کنگره می‌آموزیم که صفات خداوند را در خودمان متجلی نماییم و یکی از صفات بزرگ خداوند «بخشش» است. در جشن گل‌ریزان می‌توانیم این صفت را در خودمان بارز کنیم؛ همچنین چون ما آموزش و آرامش خود را مدیون کنگره هستیم شایسته است که کمک مالی خود را به کنگره اهداء کنیم.

در ادامه اگر از تجربه خود در خصوص عضویت سردار بخواهم بگویم؛ در مقطعی ما قصد خرید مغازه‌ای را داشتیم، جالب اینجا است که آقای فروشنده عضو کنگره بودند و شرط فروش مغازه‌شان به ما عضویت در لژیون سردار بود و بیان کردند: در حال حاضر هر چه‌قدر در توانتان هست پرداخت کنید و بقیه را به صورت قسطی بدهید. زمانی که ما عضو لژیون سردار شدیم به لحاظ مالی در حد صفر بودیم و فقط تعهد کردیم که شرکت کنیم؛ اما با ورود به لژیون سردار سطح و فرکانس وجودی ما به گونه‌ای تغییر کرد و نفس ما را آن‌قدر بزرگ کرد که انسان‌های بخشنده در مسیر زندگی ما قرار گرفتند. درست بعد از ورود به لژیون سردار کرونا در کشور فراگیر شد و تمام کسب و کارها با رکورد مواجه شد؛ ولی افراد خیر و بخشنده از نزدیکان ما را یاری رساندند تا بتوانیم چک‌های مغازه و اقساط خود را پاس کنیم. در انتها می‌خواهم بگویم وقتی اسم لژیون سردار بر روی انسان ثبت می شود فرکانس و سطح انرژی انسان هم ارتقاء می‌یابد و دست‌های بخشنده خداوند به هر طریق ممکن به کمک انسان می‌شتابد.

مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر علی
عکاس: همسفر افسانه (لژیون مرزبانی)
تایپ، ویراستاری و ارسال: همسفر نرگس نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یوسف‌آباد