اولین جلسه از سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی بروجن؛ ویژه جشن گلریزان با استادی راهنمای محترم مسافر وحید و نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر داریوش با دستور جلسه «گلریزان» روز یکشنبه ۱۳آبانماه ساعت ۱۷ برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان وحید هستم یک مسافر؛
هفته گلریزان را به همه تبریک میگویم به خصوص به آقای مهندس دژاکام و همه خدمتگزاران کنگره ۶۰. گلریزان یکی از سنتهای ایران باستان است. در کنگره به واسطه آقای مهندس دژاکام دائماً این سنتها زنده میشوند. ایشان به واژهها اعتباری که داشتند را برگرداندند. یکی از این واژهها واژه گلریزان است که در فصل پاییز و فصل ریزش و سبک شدن و کندن است. در مورد کنگره، همه در جریان هستند که ساختار کنگره یک ساختاری است که بر اساس انفاق شکل گرفته و وقف عام است، مثل مسجد و مدرسه که وقف عام هستند و مردم نهاد.
در کنگره ما هزینههای سبک و سنگین زیادی داریم از قند و چای گرفته تا هزینههایی مثل خرید زمین و هزینه تحقیقات. با خودم فکر کردم این اتفاق چه شکلی است، هدفم فقط زدن مثال است، در خیلی از کشورهای پیشرفته که به امنیت و صلح هم رسیدهاند عامل اصلی آن انفاق است مثلاً همین بیمههای تامین اجتماعی که به شخص خدمات رایگان ارائه میدهد. آیا میدانید در آلمان چند n.g.o وجود دارد؟ ۷۰ هزار. جمعیت آلمان ۷۰ میلیون نفر است یعنی اگر هر هزار نفر عضو یک n.g.o باشند کل جمعیت عضو n.g.o هستند و کارهای عام المنفعه انجام میدهند.
چند سال پیش سازمان بهداشت جهانی گفت که یکی از شاخصهای سلامت روان کار عام المنفعه انجام دادن است. خداوند در کلامش می فرماید؛ سهم مال دیگران در مال شما است. من هر کاری بکنم این پول مال من نیست من این پول را بهتر است در جایی که میتواند مفید باشد خرج کنم تا مثلاً خدای نکرده این پول را خرج دارو و درمان و دادگاه و پاسگاه بکنم.
در سفر اول از گلریزان سال ۹۷ در نمایندگی لویی پاستور دو تا صحبت در ذهن من مانده است. یکی از نگهبان جلسه و یکی از استاد جلسه. نگهبان صحبت کرد و گفت وقتی من آمدم به کنگره، کنگره دو تا نمایندگی داشت یکی آکادمی و دیگری نمایندگی انقلاب. رفتم بعد از تحقیق درباره کنگره دوباره برگشتم. کنگره به ۳۵ نمایندگی رسیده بود و امروز که من الان در اینجا نشستهام به ۱۳۵ نمایندگی رسیده است و این نشان دهنده حقانیت کنگره است. یک صحبت دیگر هم که استاد جلسه گفت این بود که از بخشش و گلریزان صحبت میکرد یک دفعه سکوت کرد و گفت: اگر کنگره نبود چی؟ اگر کنگره نبود ما اینجا نشسته بودیم؟ اگر کنگره نبود من اینجا نشسته بودم و میتوانستم از بخشش صحبت کنم؟ مسیرها چقدر عوض میشد، چقدر تقدیرها و سرنوشتها عوض میشدند.
پارسال یکی از بچهها آمد دنور شد و ۵۰ میلیون داد و گفت من با پول کارگری این پول را دادم و امسال رفته پیش آقای مهندس اجازه پهلوانی گرفته است. پهلوان شدن به قول آقای مهندس دل میخواهد، پول هم میخواهد ولی اصل کار آن دل داشتن است. در مورد بخشش سه مطلب میگویم؛ یکی در مورد آموزشهای کنگره است. اینکه خودم قوی شوم و دیگری اینکه در کنگره آموزش میگیرم که انجام عمل با معرفت ارزش دارد، چرا برای وارد شدن به کنگره از ما پول نمیگیرند؟ چون تمام سعی کنگره بر این است که آن فهم و درک ایجاد شود و بعد آن عمل انجام شود.
بحث دیگر در مورد بخشش، مسئله «دیگران»است. من سعی کردم دیگران را از خودم بدانم و فرق قائل نشوم مثلاً حسن اعتیاد دارد چه فرقی میکند من اعتیاد داشته باشم یا حسن اعتیاد داشته باشد.
و قسمت آخر «خداوند» است در پیام میگوید: «خوشا به حال آن کسی که میدهد و دنبال بازپس گرفتن نیست بی دریغ چون قدرت مطلق الله». امیدوارم این اتفاق رخ دهد و بدون چشم داشت ببخشم و نکته اینکه من اگر در کنگره نبخشم آیا جایی دیگر میتوانم ببخشم؟ کنگره جایی است که به من حیات داده اعتبار و شخصیت داده و حتی حرف زدن یاد داده است.
این عید کنگره را به همه بچهها تبریک میگویم و انشاالله که دگرگونی اتفاق بیفتد و اصلاً میزان و رقم مهم نیست میزان وزن عمل است و اینکه من دگرگون شوم.
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از شما متشکرم.
نگارنده: مسافر مهدی لژیون دوم
ویرایش و تنظیم: مسافر امین
ارسال: مرزبان خبری مسافر محمد
مسافران لژیون بروجن
- تعداد بازدید از این مطلب :
865