English Version
This Site Is Available In English

بخشیدن دل بزرگی می‌خواهد (نمایندگی آکادمی)

بخشیدن دل بزرگی می‌خواهد (نمایندگی آکادمی)

کارگاه آموزشی- خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی آکادمی، با استادی مسافر زهرا، نگهبانی همسفر الهام و دبیری مسافر عاطفه، روز یکشنبه 13 آبان 1403 با دستور جلسه "گلریزان" راس ساعت 14:00 آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:
سلام دوستان زهرا هستم یک مسافر
خیلی خوشحالم که امروز در این جایگاه قرار دارم، از همه عزیزان، خصوصا از راهنمای عزیزم سپاسگزارم. ابتدا می‌خواهم یک پیام از آقای مهندس بخوانم؛ "اگر بنایی آباد باشد اما ساکنین آن خراب باشند، بنا هم کم‌کم رو به خرابی و نابودی می‌رود. اما ساکنین آباد بناهای خراب و ویرانه را می‌توانند آباد کنند ".
من روزی که وارد کنگره شدم نمی‌دانستم اینجا چه جای مهم و مقدسی است. خدا را شکر می‌کنم به خاطر روزی که وارد این سیستم شدم و توانستم خودم را و راهم را پیدا کنم. راهنمایم از همان روزهای اول به ما می‌گفتند؛ اگر می‌خواهی همیشه حال خوش داشته باشی و پایه‌های مالی‌ات مستحکم شود، باید پس‌انداز کنی، دو تا قلک برای خودت بگذار، یکی برای پس‌انداز و دیگری برای کنگره. من هم از ابتدا این کار را انجام دادم. آن زمان قلک نگرفتم، وی همیشه مبلغی را پشت کمدم می‌گذاشتم، هم برای کنگره و هم برای پس‌انداز.
روزی که وارد کنگره  شدم، هیچ‌چیز نداشتم، حتی پول شربت و رفت‌وآمدم را هم به‌سختی تهیه می‌کردم. کنگره به من همه‌چیز داد. هر زمان برای کنگره پولی واریز کردم، خداوند چندین برابرش را به من برگرداند.
من متوجه شدم کنگره درست‌ترین جای ممکن است برای اینکه پولی بپردازم، تنها جایی است که پول می‌دهی و حال خوب می‌گیری. بعضی مکان‌ها یا نهادها هستند که شما پول می‌دهید، ولی هیچ حال خوبی دریافت نمی‌کنید، فقط از روی دلسوزی مبلغی می‌پردازید.
من در اینجا حال جسم و روان و جهان‌بینی‌ام خوب شده، پس باید بهای آن را بپردازم. بیرون از اینجا اگر یک جلسه نزد روانشناس بروید، 20 دقیقه صحبت می‌کنند و مقدار زیادی پول از شما می‌گیرند. ولی در کنگره 10 یا 11 ماه به ما خدمت می‌کنند به صورت رایگان، این ناشکری است که به کنگره بیایم، رها ‌شوم، به حال خوش برسم و هیچ پرداختی نداشته باشم، فقط علم و خدمت کسب کنم ولی هیچ پرداختی نداشته باشم. هر چیزی که ورودی دارد ولی خروجی ندارد، گنداب می‌شود. آبی که یکجا راکد می‌ماند بوی گند می‌گیرد.
پس وقتی من ورودی دارم، باید خروجی هم داشته باشم. به اینجا می‌آیم، آموزش می‌گیرم و حالم خوب می‌شود، باید خدمت هم انجام بدهم. خدمت هم می‌تواند مالی باشد و هم خدمت به تازه واردین و سفر اولی‌ها و ... وقتی کسی به رهایی برسد، می‌بینید چقدر حالتان خوب می‌شود.
من وقتی عضو لژیون سردار می‌شوم، یعنی توانسته‌ام قسمت کوچکی از دِینم را ادا کنم. به نظر من دنور و پهلوان شدن هم دِین مرا به طور کامل ادا نمی‌کند، باز هم بدهکار کنگره هستم. اینجا هرچه می‌دهید، چندین برابرش را پس می‌گیرید. شما خدمت مالی می‌کنید، خداوند از لحاظ معنوی به شما بازمی‌گرداند.
من قبل از اینکه به کنگره بیایم، فقط برای مصرف کردنم کار می‌کردم. هیچ‌چیز نداشتم، ولی الان هشت سال است در کنگره هستم و شکر خدا توانسته‌ام پایه‌های مالی خودم را محکم کنم. توانسته‌ام عضو کوچک سردار یا دنور باشم. خوشحالم که می‌توانم خدمت کوچکی انجام دهم  و هزینه یک صندلی یا هزینه درمان یک نفر را بپردازم، با این کار حالم خوب می‌شود.
از استاد عزیزم خانم میترا خیلی تشکر می‌کنم، اگر من در این جایگاه قرار دارم، به خاطر آموزش‌ها و راهنمایی‌های ایشان است. خدا را شکر می‌کنم که در کنگره هستم، از آموزش‌های اینجا استفاده می‌کنم و می‌توانم ببخشم. بخشیدن دل بزرگی می‌خواهد. کوه را انباشته می‌کنی، ولی هیچ استفاده‌ای از آن نداری.
امیدوارم امسال گلریزان خیلی خوبی داشته باشیم و بتوانیم از آنچه به دست آورده‌ایم ببخشیم.

گردآوری و تایپ: مسافر عاطفه- نمایندگی آکادمی
ویرایش و ارسال: مسافر خاطره

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .