English Version
This Site Is Available In English

کسانی که می‌بخشند اجرشان نزد خداوند است

کسانی که می‌بخشند اجرشان نزد خداوند است

چهارمین جلسه از دوره چهارم گل ریزان کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی صادق قم با استادی راهنما همسفر لیلا، نگهبانی همسفر ایران و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه «گل‌ریزان» روز دوشنبه ۱۴ آبان‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
این‌که امروز همه شما عزیزان توانسته‌اید در جشن گل‌ریزان سال 1403 در نمایندگی صادق حضور داشته باشید را به شما و به آقای مهندس دژاکام تبریک عرض می‌کنم، انرژی و حس خوب خودم را به صورت دعا برای ایشان می‌فرستم بهترین‌ها را برایشان آرزو دارم. جا دارد ابتدا تشکر کنم از تمام دوستانی که برای برقراری این جشن زحمت کشیده‌اند، همچین از نگهبان لژیون سردار همسفر ایران که به من اجازه خدمت دادند، از ایجنت و مرزبانان نمایندگی صادق تشکر و قدردانی می‌کنم.

جشن گل‌ریزان یک سنت ایرانی و قدیمی است، همان‌طور که همه ما می‌دانیم کشور ایران یک کشور متمدن و از نظر علم پیشرفته بوده و ریشه کهن داشته است. این جشن که اصولا به صورت گل‌ریزان در زورخانه‌ها برگزار می‌شد در کشور ما دیرینه بوده است و از آنجا نشأت گرفته و آقای مهندس دژاکام هم این سنت را در کنگره۶۰ جاری کرده‌اند. به این دلیل که این کمک‌ها جمع بشود تا یک اتفاق بزرگ و زیبا رقم بخورد. در زورخانه اهدافشان کارهایی دیگر بود؛ ولی اینجا هدف ما احیاء یک انسان است. یک روز همسر من بوده و روز دیگر همسر، فرزند و پدر کسی دیگر که هرکدام عزیز یک انسان هستند که در کنگره۶۰ احیاء می‌شوند.

اگر من رسالت خود را در زندگی  پیدا کرده باشم و بدانم که در کنگره۶۰ برای احیاء انسان‌ها باید تلاش کنم؛ پس اینجا هم یک قسمتی از تلاش من است. در پیام استاد سردار که در اول جلسه لژیون سردار خوانده می‌شود می‌فرمایند: اگر بنایی آباد باشد؛ اما ساکنین آن آباد نباشند آن بنا را نابود می‌کنند، مثل این است که اگر یک چیز خوبی را به دست فردی بسپاریم که دانایی ندارد به راحتی آن را از دست می‌دهد و خراب می‌کند؛ ولی ساکنین آباد حتی خرابه‌ها را هم آباد می‌کنند. آن ساکنین آباد من و شما هستیم که برروی این صندلی‌ها نشسته‌ایم، روزی در پارک هفتاد و دوتن در سالن آنفی تئاتر بود که جلسه برگزار می‌کردیم و جایی از خودمان نداشتیم بعد از آن به نمایندگی امین رفتیم و مستاجر بودیم و با کمک‌هایی که بچه‌ها در همین جشن‌های گلریزان انجام دادند توانستیم این زمین را بخریم و آن صحبتی که همسفر ایران در سال گذشته فرمودند که دلم می‌خواهد یک آجر در ساختمان جدید سهم داشته باشم همین ساختمان است آجرهایی که در سال گذشته بچه‌ها روی هم چیدند تا ساختمان ساخته شد و ما امروز در اینجا حضور داریم؛ پس این بخشش‌ها است که کار به اینجا رسیده است و این خیلی قشنگ است.

صحبت‌های آقای مهندس همیشه برگرفته از کتاب آسمانی است من در این مورد فکر می‌کردم این آیه برای من آمد که در یکی از سوره‌ها نشانه‌های مومنین را می‌گوید «الذین ینفقون اموالهم» اموالشان را می‌بخشند «سر و علانیت» چه مخفی چه آشکار «فی اللیل و النهار» چه در شب و چه در روز نتیجه چه می‌شود؟ «فلهم اجرهم عند ربهم» اجرشان نزد خداوند است. چیزی که جالب است در آخر آیه به این نکته اشاره می‌شود که «و لا خوفا علیهم و لا هم یحزنون» هیچ ترس و حزنی به دلشان راه نمی‌دهند؛ چون لحظه‌ای که قرار است من بیایم ببخشم انواع و اقسام نیروهای بازدارنده به سراغ من می‌آیند و تمام مشکلات را به من یادآوری می‌کنند که خودت در زندگی خیلی چیزها را نیاز داری چراغی که به خانه روا است به مسجد حرام است و هزاران فکر دیگر؛ ولی قبل از تمام این افکار منفی خداوند که من را آفریده است در کتاب آسمانی خطاب به من می‌گوید:«و لا خوفا علیهم و لا هم یحزنون» نترسید و هیچ حزنی به دلتان راه ندهید؛ چون خودش سیستم را راه‌اندازی کرده است می‌داند که اگر من توانستم این بخش از مالم را ببخشم هزاران برابر آن را به من برخواهد گرداند. این خداوند است که راهبری می‌کند و آن بخش از مال که در دستان من به صورت امانت است و مسئول بخشش آن هستم اگر ببخشم، بخشیدم اگر نبخشم سیستم از من پس می‌گیرد به صورتی که در من دردی شکل خواهد گرفت؛ ولی اینجا می‌توانم به شکلی شیرین و با حس خوب ببخشم.

وقتی همه این‌ها را درون ذهن خود در کنار هم می‌چینم می‌بینم که بچه‌های کنگره۶۰ چه قلب‌های وسیعی دارند، آنجایی که خداوند می‌فرمایند: من از روح خودم در درون انسان دمیدم در کنگره۶۰ به صورت بخشش نمایان است. قرآن با «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز می‌شود تفسیر تمام قرآن را می‌توان در «بسم الله الرحمن الرحیم» جای داد اگر من یاد بگیریم به نام همان خدایی که بخشنده و مهربان است دیگر هیچ خطایی نمی‌کنم و پایم نمی‌لغزد همان خدا اولین صفت از خودش را می‌گوید. به نام من که بخشنده هستم تو اگر ذره‌ای از وجود من هستی و من تو را آفریده‌ام در قدم اول بخشندگی را از من یاد بگیر؛ چرا خداوند این را به من بنده می‌گوید اگر یک فلش‌بک بزنیم آنجایی که با خداوند پیمان بسته‌ایم در روز الست و حتی به خاطر نمی‌آوریم به این دلیل که صلاح بندگی این است که فراموش کند این‌قدری را می‌دانیم که در روز الست خداوند به ما گفت آیا من پروردگار شما هستم؟ ما همه گفتیم قالوا بلی و خداوند را به پروردگاری پذیرفتیم؛ ولی فراموش کردیم و به این جهان آمدیم.

اصلا نیازی نیست که من بخواهم بگویم که چه میزان از آن مال برگشته است همه این را بلد هستیم؛ ولی در رابطه با برکات معنوی آن خیلی دلم می‌خواهد برای شما صحبت کنم. بخشی از برکات معنوی که من از این لژیون بابرکت دریافت کردم این است که مسافری را که همه از درمان او قطع امید کرده بودند در همان سالی که من عضو لژیون سردار شدم به کنگره۶۰ وصل شد و امسال با نیت دنوری که برای او  کرده بودم سفر نیکوتین را آغاز کردند عضویت در لژیون سردار زندگی من را غربال کرده است. می‌دانید که چرا اسم این لژیون به «لژیون سردار» نامگذاری شده است؟ استاد سردار یکی از استاتید مهم آقای مهندس دژاکام بودند که در طول تمام سال‌هایی که با ایشان صحبت می‌کردند و آموزش می‌‌دادند به استحکام پایه‌های مالی آقای مهندس دژاکام بسیار تاکید داشتند، لذا لژیون مالی که تشکیل دادند به «لژیون سردار» نامگذاری شد.

این‌که همسر من مصرف‌کننده شد و زندگی‌ام با کنگره۶۰ رقم خورد حالا قرار است چه چیزی را یاد بگیرم؟ خداوند در دوران مصرف‌کننده بودن مسافرم  بخشندگی را به من یاد داد و این زندگی را به من داد. همه‌ ما می‌دانیم که زندگی دنیا در برابر زندگی گذشته و زندگی آینده ما به اندازه یک چشم برهم زدن است. مثل یک خواب است و امام علی علیه السلام در نهج‌البلاغه خیلی به این مسئله اشاره کرده‌اند. تعابیر مختلفی برای این کوتاهی زندگی وجود دارد. حال این چشم بر هم زدن را در نظر بگیرید. این چشم بر هم زدن به عنوان یک سکوی پرش برای ما است. این‌که من بیایم به این جهان و از این فرصت ۷۰ یا ۸۰ ساله که به عنوان یک چشم برهم زدن است استفاده کنم تا رسالت خود را به انجام برسانم نه این‌که برای خوردن و خوابیدن به این دنیا آمده باشم.

این رسالت قرار است من را یک لول به سمت بالا هدایت کند. به دلایلی در زندگی پیشینم با خداوند قرار گذاشته‌ام که به این دنیا بیایم و با یک مصرف‌کننده زندگی کنم و آن را احیاء کنم. خب آمدم و توانستم یک انسان را احیاء کنم. حالا از این سکوی پرش دوباره باید استفاده کنم، برای این‌که زمانی که ترخیص می‌شوم پشیمان نباشم؛ چرا کم گذاشته‌ام. این‌که اولین صفت خداوند که بخشندگی است و در قرآن در مورد آن صحبت شده را امروز می‌توانم اجرا کنم. اگر توانستم ببخشم آن‌قدری که دردم گرفت تا حدودی موفق شده‌ام.

بخشیدن مراتب دارد. برای یک نفر بخشیدن ۶ هزار تومان ارزشمند است. برای یک نفر ۶ میلیون سردار، برای دیگری ۶۰ میلیون دنور و برای دیگری  ۶۰۰میلیون پهلوانی و برای یک نفر هم نشان در بی‌نشانی. آقای مهندس که این پهلوانی‌ها را پرداخته‌اند و امسال هم دو میلیارد کارت کشیدند برای احیاء همسر من، احیاء همسر شما وگرنه خودشان که دیگر درگیر نیستند. آقای مهندس می‌فرمایند: چه‌قدر زرنگ هستند کسانی که به درجه‌ای رسیدند که به جای این‌که مالشان را در این دنیا بگذارند و بروند با خودشان می‌برند. جلوتر از خودشان می‌فرستند؛ یعنی آن چیزی که من بخشیدم جلوتر از من رفت به جهان بعد و ذخیره شد و این بخشندگی خیلی حال دل من را خوب می‌کند و این اندازه ندارد.

استاد امین در سال‌های گذشته می‌فرمودند: آن‌قدری ببخشید که دردش را احساس کنید. این درد در بین انسان‌ها متفاوت است در هرکسی به اندازه توان خودش است. از این سکوی پرش استفاده کنیم، برای این‌که قد بکشیم، رشد کنیم و زیباتر شویم. برای این‌که حال خوشمان بیشتر شود. همواره تلاش می‌کنیم که به حال خوش برسیم و چیزهایی را جمع می‌کنیم که الان دلمان نمی‌آید از آن‌ها دل بکنیم همه‌ آن‌ها برای این است که به حال خوش برسیم. ما تجربه نکرده‌ایم که این بخشیدن چه‌در شیرین است و به دل آدم می‌نشیند و چگونه به جان آدمی آرامش می‌دهد که بچه‌ها الان برای این‌که بیشتر ببخشند با خودشان و حتی مسافرانشان در رقابت هستند‌. ما در منزل توان یک دنوری داشتیم و خب من آن را به مسافرم بخشیدم که ایشان هم طعم شیرین آن را بچشند تا متوجه شوند که چرا کنگره۶۰ برای من عزیزترین بخش از زندگی‌ام است. این‌که بداند چرا کنگره۶۰ را ترجیح می‌دهم به مهمانی رفتن این لذت‌ها را باید بچشم تا بدانم.

در ادامه تصاویری از برگزاری جشن گل‌ریزان

تایپ و نگارش: همسفر زهرا و همسفر مهناز، رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم)
عکس: همسفر اکرم (مرزبان خبری)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم)

همسفران نمایندگی صادق قم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .