سومین جلسه از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی جهانبین به استادی راهنما همسفر فریبا، نگهبانی همسفر لیلا و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «گلریزان» روز یکشنبه 13 آبانماه 1403 ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
این روز بزرگ را خدمت آقای مهندس و خانواده محترمشان و به تکتک اعضاء کنگره۶۰ بهویژه شما همسفران که با حضور گرم خود در این جشن باعث افزایش انرژی برای خودتان و ارسال انرژی به دیگران میشوید تبریک میگویم. گلریزان یک سنت نیکو و فرهنگی در آیین ما است. هفتهای در کنگره داریم که به جشن گلریزان نامگذاری شده و نیمه آبان درواقع شروع این جشن است. حال چه ارتباطی است بین گلریزان و کنگره۶۰؟ در سال 1376 آقای مهندس با روشی که ابداع کرده بودند به رهایی رسیدند و از بیماری اعتیاد رهایی یافتند و حلقه کوچکی را ازنظر تعداد افراد تشکیل دادند؛ برای اینکه این علم و راه درمان را به بشریت اعلام کنند و برای نجات بسیاری از کسانی باشند که فراموش شدند، آن حلقه کوچک روزبهروز زنجیرهاش اضافه شد، شعاع اضافه کرد و آن گردباد سبز کنگره وسعت پیدا کرد؛ بهنحویکه امروز ۱۴۰ نمایندگی در کشور عزیزمان ایران هستیم. تمام این افزایش شعاع به خاطر مهر و محبت عشق و آن دانشی بود که آقای مهندس به ارمغان آوردند. اگر کنگره امروز وسعت پیداکرده است، اگر ما امروز در کنگره هستیم و حال دلمان خوب است، به خاطر آن تفکر و فکر بکر آقای مهندس است که ساختاری را تشکیل دادند و این ساختار را منابع مالی و منابع آموزشی تقویت کردند؛ چراکه هیچ ساختاری بدون این منابع نمیتواند رشد کند و باقی بماند. درواقع امروز میخواهم بیشتر راجع به منابع مالی صحبت کنم که کنگره چرا به منابع مالی نیاز دارد؟ درواقع کسانی باید تأمینکننده منابع مالی باشند.
کنگره یکسری مخارج و هزینههایی دارد که هزینهها در سه گروه دستهبندی میشوند؛ مخارج روزمره یا یومیه که همین آب، برق، گاز، وسایل سرمایشی و گرمایشی که در نمایندگی وجود دارد و باعث آسایش و رفاه حال ما است که بتوانیم در این جلسات بنشینیم و بهراحتی از آموزشهای ناب کنگره بهرهمند شویم که هزینه این بخش از مخارج کنگره توسط قانون یازدهم یا سبد که بعد از مشارکتها در جلسه اعلام میگردد تأمین میشود. در زمینههای دیگر هم کنگره مخارجی دارد؛ در زمینه آموزشی، فرهنگی، ورزشی است. ورزشی خیلی ساده و مختصر مسابقاتی که در کنگره برگزار میشود؛ مسابقات جام سردار یا مسابقات عقاب طلایی تمام اینها هزینهبر است و وسایلی که در پارک استفاده میکنیم هزینهبر هستند؛ همچنین در قسمت آموزشی فرهنگی که قسمت تحقیقات را شامل میشود و مطالعاتی که در کنگره۶۰ انجام میشود.
شاید زمانی کنگره۶۰ به خاطر درمان اعتیاد شکل گرفت؛ ولی به قول آقای مهندس وقتی کتاب عبور از منطقه۶۰ درجه زیر صفر نوشته شد پرونده اعتیاد همبسته شد و پرونده بزرگتری باز شد این پروندهها شامل تحقیقات آقای مهندس در زمینه بیماریهای روانتنی یا سایکوسوماتیک مثل اسکیزوفرنی، توهم، دوقطبی، جنون یا بیماریهای صعبالعلاج و لاعلاج ازنظر علم پزشکی است. به قول آقای مهندس ما در علم پزشکی هنوز به نقطه صفر هم نرسیدیم؛ چراکه این بیماریها را بهصورت نگهدارنده با یکسری دارو نگهدارنده. در پی تحقیقاتی که انجامگرفته و درمانهایی که انجام میگرفت متوجه شدند افراد بسیاری که اکثراً بیماری داشتند و در ادامه پس از درمان اعتیاد آنها بیماریهای دیگر آنان نیز درمان شد؛ مثل آلزایمر، مثل پارکینسون، کولیک الستراتیو و بیماری اماس، بیماری سرطانهای سینه و سرطان خون وقتی آقای مهندس در مورد اینها صحبت میکند بغضی که در گلوی آقای مهندس پدیدار میشود، حسی به من دست میدهد که ایکاش راه درمان بیماریها شناختهشده را زودتر علم پزشکی بپذیرد. خدا را شکر تحقیقات آقای مهندس در معتبرترین مجمعهای علمی و تحقیقاتی جهان در آمریکا، انگلستان بریتانیا و دیگر کشورها همه آنها مقالات را پذیرفتهاند و اینها به خاطر این است که علم کنگره علم مستند بر اسنادی که تجربهشده و سند بدون نقص است که در کنگره وجود دارد. هنگامیکه میگوییم سرطان سینه درمان شده است خانمهای مسافری تحت درمان بودند که سیستم ایکس آنها به خاطر این بیماری نامتعادل شده بود؛ ولی با درمان اعتیاد سیستم ایکس آنها دوباره بازسازی شد و به حالت طبیعی برگشتند و این افراد سرطان آنها نیز درمان شد؛ شاید تابهحال دیدهاید که بیمار سرطانی در بین دوستان، آشنایان و فامیل باشند؛ ولی در بین جامعه امروزی حتماً اشک این بیماران را دیدهاید که از خدا میخواهند راه نجات از این درد را پیدا کنند؛ اینها مشکلشان این است که خدایا من درد نکشم! کنگره در این قسمتها نیاز به منابع دارد بهخصوص در قسمت سوم ساختمان و تشکیل نمایندگیها، برای آکادمی، برای دانشگاه قشم که حدود هزار مترمربع در چهار طبقه وجود دارد و همه هزینهبر هستند؛ گاهی این سؤال پیش میآید که این منابع از کجا تأمین میشوند؟ این منابع را چه کسانی باید تأمین کنند؟
همسفران عزیز لطفاً برای چند ثانیه فقط فکر کنید به آن زمان که هنوز به کنگره نیامده بودید! آن زمان که دردی داشتیم که بیدرمان بود؛ تاریکی در زندگیمان آمده بود و تمام زندگی ما را غرق خود کرده بود و هیچ راه نجاتی نداشتیم؛ ترس داشتیم، ناامیدی داشتیم، از همهچیز، از همهکس میترسیدیم؛ ولی فکر نمیکردیم راهی باشد که ما از این درد نجات پیدا کنیم. خدا را شکر که چراغ کنگره برای ما روشن شد و اذن ورود ما به کنگره صادر شد، آمدیم به کنگره و آغوش باز کنگره ما را در خودش گرفت، لبخند کنگره به روی ما زده شد، روی این صندلیها نشستیم، در کمال آرامش و آسایش بدون اینکه هیچ هزینهای پرداخت کنیم آموزش گرفتیم و از آن تاریکیها نجات پیدا کردیم. کنگره همه تلاش خود را کرد تا من فریبا را نجات بدهد و از تمام افرادی که در کنگره حرکت کردند تا من نجات پیدا کنم، مسافر من نجات پیدا کند، بهویژه از آقای مهندس، دیدهبانان، ایجنتها، اسیستانتها، مرزبانها، راهنماها، سفر دومیها، سفر اولیها از تکتک آنها از صمیم قلب سپاسگزار هستم و همانطوری که کنگره به اتمام وجودش تلاش کرد تا درد بیدرمان من را درمان کند امروز من چه وظیفهای دارم؟ مسلماً من هم وظیفهدارم با تمام وجودم و به اتمام تواناییم تلاش کنم که قدرشناس باشم، شکرگزار باشم و سپاسگزار نعمتی باشم که خداوند به من داده است. من آمده بودم به کنگره که فقط درمان شوم و بروم؛ ولی کنگره آنقدر انرژیاش قوی بود، آنقدر آموزشش ناب و خاص بود؛ اما اکنون منِ فریبا ناجوانمرد نبودم که چشمم را به روی این نعمت ببندم و بروم. حال بر من واجب شد که آن حال خوب و خوشی که کنگره به من داد من هم بمانم و با خدمت خودم به کنگره بدهکاریم را بدهم.
در مورد گلریزان صحبت خیلی زیاد هست؛ ولی فرمایشات استاد امین عزیز به ذهنم آمد که میفرمایند: «باید در کنگره برای اینکه حالت خوب باشد خدمت کنید و برای خدمت کردن حتماً باید تلاش کنید و حرکت کنید در جهت ارزشها تا به رشد برسید و انسانی به رشد میرسد که بداند هر چیزی که کائنات و هستی به او داده از مال، املاک، خانه، زندگی و فرزند و هر چیز دیگر که به او دادهشده است اینها همه تنها برای خودش نیستند». زندگی دیگران در زندگی من ِفریبا هم هست. من وقتی به رشد میرسم که سهم دیگران را پرداخت کنم؛ آن موقع است که به قول استاد سردار انسانی آباد میشوم که میتوانم ویرانهها را آباد کنم. آخرین کلامم را از پروفسور ویلیام میگویم؛ «وقتی در یکجایی خرابهای اتفاق میافتد، همه مردم جمع میشوند تا آن ویرانیها را بازسازی کنند و از میان آن ویرانهها دوباره زندگی زاده میشود». امیدوارم همگی ما همه تلاشمان را بکنیم که زندگیهای نو را رقم بزنیم و به زایش درآوریم.
در ادامه شما را به دیدن تصاویری از جشن با شکوه از گلریزان امسال در نمایندگی جهانبین شهرکرد دعوت میکنیم.
مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر رضا
تایپ: همسفر امالسادات رهجوی راهنما همسفر ندا (عضو لژیون سردار) و همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فریبا (عضو لژیون سردار)
عکاس، ویراستاری و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر سودابه (عضو لژیون سردار)
همسفران نمایندگی جهانبین شهرکرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
1148