روز مبادا، امروز است

چهارمین جلسه از دوره سی و چهارم کارگاه‌های آموزشی ویژه مسافران و همسفران کنگره ۶۰، نمایندگی ایمان با استادی ایجنت پهلوان همسفر اعظم، نگهبانی راهنما مسافر حسن و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه «گلریزان» در روز شنبه ۱۲ آبان‌ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خیلی خوشحالم که در این جایگاه در خدمت شما دوستان عزیز هستم. تشکر می‌کنم از ایجنت مسافر آبتین، نگهبان و دبیر جلسه که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا آموزش بگیرم و خدمت کنم.
دستور جلسه گل‌ریزان است و این هفته را خدمت شما تبریک عرض می‌کنم. خدا را شکر که جناب آقای مهندس برای تک تک ما یک بستری را فراهم کرده‌اند تا سهمی در این جشن داشته باشیم و واقعاً در بخش همسفران بسیار رضایت‌بخش است و عالی عمل می‌کنند؛ برای خودم نیز این هفته بسیار لذت‌بخش است و امروز خوشحالی‌ام دو چندان شده است؛ این شال گران‌بها که بر گردنم آویخته شده، توسط جناب مهندس عزیز صورت گرفته است و از خداوند خواستارم که این حال خوب نصیب همه شما شود و به آن دست پیدا کنید و این حس خوب و وصف‌ناشدنی را تجربه نمایید. جشن گلریزان هر سال به لطف خداوند در کنگره با توجه به شرایط بد اقتصادی جامعه بسیار باشکوه و قوی برگزار می‌شود و این به خاطر این است که تمام همسفران و مسافران به این آگاهی رسیده‌ایم که بخشیدن مال نه تنها باعث کم شدن مال نمی‌شود بلکه باعث افزایش آن نیز می‌شود و خیر و برکت آن چندین برابر به زندگی ما بر می‌گردد و من این را کاملاً حس کردم.

وقتی من در این مسیر قدم برمی‌دارم دست یاری خداوند به کمک من می‌آید علاوه بر مسائل معنوی باعث دفع بلاها از ما و خانواده می‌شود که این برای من ملموس بود. ما در لژیون سردار به نوعی بیمه هستیم امیدوارم همه قدر این خدمت مالی را بدانیم که هیچ خدمتی بالاتر از این نیست که یک انسان را از بند اسارت و گرفتاری نجات دهیم.

جناب مهندس و خانواده ایشان الگویی برای همه ما بوده و در بخش خدمت مالی هم جزو اولی‌ها هستند؛ همان‌طور که در لایو چهارشنبه دیدیم ایشان، دو میلیارد بخشیدند. امیدوارم ما نیز در این هفته، بی‌تردید آن چه که در توان ما است یا بیشتر از توان خود به جا بگذاریم و این توان را ما باید خودمان در خودمان به وجود آوریم. مثلاً یکی می‌گوید من توان مالی سردار یا دنور را ندارم در صورتی که توان آن را من باید در خودم به‌وجود بیاورم.

خود من سال اول می‌خواستم سردار شرکت کنم و چند سکه برای روز مبادا کنار گذاشته بودم درصورتی که با آموزش‌های کنگره، یاد گرفتم که روز مبادا، امروز است که ببخشم. آن زمان از نظر من روز مبادا روزی بود که گرفتاری پیش آید، مریضی پیش آید و پولی داشته باشم که خرج کنم، هر چیزی را که به هستی و کائنات بفرستیم قطعاً اتفاق می‌افتد چون هستی و کائنات برای خواسته ما ارزش قائل هستند. پس بهتر است خواست ما به سمت ارز‌ش‌ها باشد و از کائنات بخواهیم که به جایگاه پهلوانی، سرداری و دنوری برسیم.

در وادی نهم داریم که اگر خواسته‌ای داشته باشید دست یاری خداوند شما را کمک خواهد کرد و چگونگی آن مشخص نیست و اگر من در جهت آن خواسته تلاش و حرکت کنم قطعاً به آن می‌رسم. در کنگره ما به دانایی و آگاهی می‌رسیم و این باعث می‌شود با خدمت مالی، خود من رشد کنم و در حال حاضر پنجاه‌ میلیون برای من رقمی نباشد و به سمت پهلوانی حرکت کنم.

اگر کنگره‌۶۰ به من فرصت خدمت مالی را داده، به خاطر رشد من است. خدا را شکر که وضع کنگره خیلی خوب است و اگر من از قافله دنورها و پهلوان‌ها عقب بمانم ضرر کرده ام، امیدوارم که امروز تک‌تک ما تصمیم جدی بگیریم و ترس به دل خود راه ندهیم و با ایمان راسخ مطمئن باشیم خداوند به ما کمک خواهد کرد.

جناب مهندس در کتاب چهارده مقاله وقتی با آقای ویلیام صحبت می‌کنند، انسان را به درخت تشبیه می‌کنند و در آخر آقای ویلیام می‌پرسند که برگ‌های درخت به چه چیزی تشبیه می‌شود؟ مهندس می‌‌فرمایند: هنوز برای آن اسمی انتخاب نکرده‌ام شاید در ادامه کسانی باشند که خدمت مالی انجام می‌دهند و به اسم آن‌ها نامگذاری شود، ان‌شاءالله تک‌‌ تک ما برگ‌های درختی شویم که به آن زیبایی می‌دهد و بتوانیم گلریزان خیلی خوبی داشته باشیم. ان‌شاءالله امروز و این هفته قدر و اندازه خود را نشان دهیم.

جای شکر و سپاسگزاری دارد که هر کدام از ما اعضاء لژیون سردار یاد گرفتیم که در هم و غم دیگران نقش داشته باشیم و وضعیت اطرافیان برای ما مهم باشد. می‌توانیم در مقالاتی که جناب مهندس ارائه می‌دهد کمک کنیم، و با ارائه این مقالات بیماران سرطانی که در هیچ جای دنیا درمانی ندارد، درمان می‌شود و اعتیاد که در هیچ جای دنیا درمان نمی‌شود و بیماری ناشناخته است در کنگره درمان می‌شود. می‌توانیم در راستای آن قدم برداریم و ان‌شاءالله ما قدر این صندلی‌ها، خدمت‌ها و این مکان مقدس را بدانیم و بیهوده از آن نگذریم. امیدوارم بتوانیم به خوبی از سفره‌ای که خداوند پهن کرده و نعمت‌های رنگارنگ در این سفره نهاده است استفاده کنیم.

در پایان از مسافر عزیزم سپاسگزارم که من را حمایت کرد که این جایگاه را تجربه کنم.

تایپ: همسفر خدیجه رهجو راهنما همسفر طاهره (لژیون هفتم)

ویرایش: همسفر مرضیه رهجو راهنما همسفر طاهره (لژیون هفتم)

ویراستار و ارسال: مرزبان خبری همسفر رقیه

همسفران نمایندگی ایمان