جلسه سیزدهم از دوره چهارم لژیون ماهشهر، به استادی مسافر سهراب، نگهبانی مسافر محمد صادق و دبیری مسافر عارف با دستور جلسه « وادی نهم و تاثیر آن روی من ( D.SAP ) » جمعه ۱۱ آبانماه ۱۴۰۳ ساعت ۸ صبح در پارک فردوس ماهشهر آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان سهراب هستم یک مسافر
از نگهبان جلسه تشکر میکنم که به من فرصت دادند در این جایگاه قرار بگیرم، هنگامی که در بین استادان خودم باشم مشارکت کردن و صحبت کردن در برابر این اساتید محترم برای من سخت میشود.
هفته گلریزان را به همه اعضای کنگره تبریک میگویم، من امکانات مالی و رفاهی که هم اکنون در اختیار دارم، همه از برکات گلریزان میباشد، من قبل از اینکه وارد کنگره و لژیون سردار شوم، شغل و حرفه خوبی از نظر درآمد و جایگاه داشتم و با اینکه گردش مالی بالایی داشتم نتوانستم به درستی از آن استفاده کنم و آن را از دست دادم. بعد از این اتفاق چیزی که باعث شد به خودم برگردم و آن امکاناتی را که از دست داده بودم دوباره به دست بیاورم، شرکت کردن در گلریزان کنگره بود. من متوجه کسانی که وارد لژیون سردار شده بودند میشدم، روزهای اول حالشان خوب نبود و بعد از مدتی که در جشن گلریزان شرکت میکردند حال آنها خوب میشد، قیافههای آنها شاد شده بود. من افرادی را دیدم که از نظر مالی مشکل داشتند اما در جشن گلریزان شرکت میکردند و از آنچه در توان داشتند میگذشتند و آن را میبخشیدند، برای من سوال شده بود که این افراد به چه نقطه تفکری رسیدند که دارند میبخشند و نمیترسند که جیب آنها خالی شود، جالبتر اینکه بعد از مدتی از نظر مالی پیشرفت میکردند!.
این موضوع باعث شد که من به این باور برسم که انسان برای اینکه بتواند کمک کند باید پول و درآمد خوبی داشته باشد و در واقع یک نیروی محرکه میباشد که باعث حرکت کردن من میگردد. بعد از دیدن الگوها و یاد گرفتن کمک کردن به دیگران از آنها من شخصیت واقعی خودم را یافتم و امروز خدا را شکر میکنم که از نظر شغل و درآمد در وضعیت خوب و مناسبی قرار دارم. من که یک زمانی قدرت نداشتم مبلغ بسیار کم برای شرکت در جشن گلریزان پرداخت کنم.
از زمانی که وارد لژیون سردار شدم یاد گرفتم که برای کمک کردن ظرفیت خودم را بیشتر کنم و برای رسیدن به آن کافی است که من قدم اول را بردارم، من فکر نمیکردم که یک روزی برسد وضع مالیِ خوبی داشته باشم و پول در حساب من موجود باشد، وقتی کمک مالی میکردم انتظار نداشتم که چند برابر آن به عنوان پاداش به من برگردد، دوست داشتم در این کار شرکت کنم که حال من هم خوب شود و به آن تصویری برسم که در کتاب شصت درجه افراد مصرف کنندهای که به درمان رسیدند در حال اسکی بازی کردن روی برفها میباشند.
در مورد نقطه تحمل که دستور جلسه امروز هم میباشد، از صحبتهای اساتید من در کنگره شنیدم که میگویند انسان هنگامی که چیزی را میبخشد باید رنج آن را حس کند تا بداند از چه چیزی میبخشد، آدمهای بزرگ از بخشیدنهای کوچک بوجود میآیند با کمکهای کم شروع میکنند و با تکرار این کار یاد میگیرند که کمکهای بزرگی کنند.
یک مصرف کننده در ابتدا که وارد کنگره میشود و سفر خود را شروع میکند نباید عجله کند و به یازده ماه سفر فکر کند چون باعث ترس در او میشود، قدم به قدم حرکت کند و با حرکت راه برای او نمایان میشود، کمکم این توان در او ایجاد خواهد شد تا خود را با شرایط سفر اول هماهنگ کند.
گروه سایت نمایندگی ماهشهر
تایپ و تنظیم مطلب: مسافر فضیل از لژیون ماهشهر
عکس: مسافر اسماعیل
ارسال مطلب: مسافر محمد صادق
- تعداد بازدید از این مطلب :
206