جلسه سوم از دوره پنجاه و دوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی البرز کرج، با استادی راهنمای محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر یعقوب و دبیری مسافر مجید، با دستور جلسه؛ «وادی نهم و تاثیر آن روی من D.SAP» در روز پنجشنبه سوم ماه ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد؛
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر؛ از نگهبان جلسه سپاسگزارم که مسئولیت اداره جلسه را به من واگذار نمود تا خدمت کنم.
خدا را شکر می کنم که امروز در جمع شما هستم تا بتوانم آموزش بگیرم هفته گلریزان را به همه عزیزان تبریک میگویم و به پهلوان های شعبه آقا مهدی، حسین آقا و آقا حمید که شال خود را دریافت کرده اند تبریک عرض مینمایم. انشاالله خیر و برکت آن در زندگیشان جاری باشد.
اگر بخواهم در مورد کمک یا بخشش صحبت کنم سه سوال برای من پیش می آید که چرا باید کمک کنم، چقدر و کجا بخشش داشته باشم؛ که پاسخ به این سوالات میتواند به من کمک کند که در این راه قدم بردارم، چون به آن نیاز دارم.
جملهای که جناب مهندس میگویند؛ کنگره به کمک ما نیازی ندارد؛ بلکه ما نیاز داریم که به آن کمک کنیم؛ من اگر بخواهم به یک کشور خارجی سفر کنم باید دلار تهیه کنم چون در آنجا پول من قابل استفاده نیست و در آنجا نمیتوانم بگویم من در کشور خودم پول دارم ملک دارم و چیزهای دیگر چون آنجا به درد نمیخورد.
وقتی به کنگره آمدم به این باور رسیدم که زندگی ادامه دارد، از قبل بوده، هست و خواهد بود. این تغییر نگرش باید تغییر رفتار هم داشته باشد و این را می دانم که من در این بعد در جهان ماده هستم ولی مادیات در بعد غیر مادی به درد من نمیخورد، من باید اینها را به انرژی تبدیل کنم. همان کوله باری که با خود میبریم؛ این کوله بار چیست؟ چگونه میتوانم این کوله بار را پر کنم؟
باوری را از کودکی به زور به ما تحمیل کردند که میگفتند علم بهتر است یا ثروت؛ فکر نمیکنم در نسل ما کسی حداقل یکبار این موضوع انشا را نداشته است و همیشه هم باید علم را انتخاب میکردیم تا انشاء مورد قبول واقع شود.
اما من این موضوع را درون کنگره متوجه شدم که حتی معنویات ما نیز نیاز به مادیات دارد؛ تا زمانی که از لحاظ مالی قوی نباشم نمی توانم به دیگران کمک کنم.
چرا باید ببخشم؟ من تا قبل از کنگره فکر میکردم حق الناس یعنی من به شخصی آسیب رساندهام و باید از این شخص جبران خسارت کنم ولی در کنگره این موضوع را فهمیدم که حق عدهای در مال و اموال من است و من باید از آن ببخشم و از آن بگذرم.
خدا اگرقرار است به بندگانش کمک کند از طریق دیگر بندگانش این کمک را انجام میدهد.
من زمانی مستاصل بودم که فقط برای چند ساعت مواد مصرف نکنم. زمانیکه من اینچنین مستاصل بودم خداوند درهای رحمتاش را بهوسیله کنگره بر روی من گشود، به وسیله جناب مهندس، به وسیله راهنما این در برای من باز شد و اکنون نوبت من است که از این مال بگذرم و بتوانم این بخشش را داشته باشم؛ برای رسیدن به این بیداری و آگاهی.
چه مقدار باید بخشش کنم؟ استاد امین در سی دی جمع کنندگان به خوبی به این سوال جواب دادهاند. ما در سفر اول یک پنجم از داروی مصرفی خود را کم می کنیم، این مقدار به اندازه ای هست که من هم کم شدنش را حس کرده و هم سیستم ایکس من میتواند آن را جایگزین کند. اگر بخواهم مقدار کمی از آن را کم کنم؛ اصلا کاهش آن را حس نمیکنم و اگر بخواهم مقدار زیادی از آن را کم کنم جای خالی آن را نمیتوانم پر کنم.
در بخشش هر کس توان خود را به خوبی میداند و فقط کافیست من با تمام توانم بازی کنم.
کجا کمک کنم؟ جناب مهندس بارها در صحبتهایشان گفتهاند به هر کجا که احساس اطمینان دارید کمک کنید. ولی آیا هر کدام از ما جایی مطمئن تر از کنگره 60 سراغ داریم؟
من به علت اینکه در بخش های مالی در بیرون از کنگره مشغول به کار هستم ریخت و پاشها را در بیرون به خوبی مشاهده کردهام. ما در کنگره برای اعلام پهلوانی زانو میزنیم و درخواست میکنیم. درخواست میکنیم که مبلغی را ببخشیم. من شخصا در هیچ کجای دیگر اینچنین چیزی را ندیدم.
جناب مهندس به دنبال این هستند که ما به آن بیداری و آگاهی برسیم که بتوانیم بگذریم. در کنگره اعضا یاد میگیرند با آنچه که دارند و با تمام توانشان پا در این مسیر بگذارند. از اینکه به صحبت های من توجه کردید، از همه شما عزیزان سپاسگزارم.
تایپ متن: مسافر حسین و مسافر مسعود
ویرایش و بارگزاری: مسافر صدرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
260