هشتمین جلسه از دوره اول سری کارگاههای آموزشی عمومی ویژه مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی غزالی با استادی مسافر مسعود، نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر اکبر با دستور جلسه «وادی نهم و تأثیر آن روی من، D.SAP» پنجشنبه ۱۰ آبانماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز شد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مسعود هستم یک مسافر؛
خدا را شاکرم که قسمت و روزی من شد تا امروز در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. از نگهبان عزیز، لژیون مرزبانی و سرپرست محترم شعبه همچنین راهنمای خودم آقا امین و راهنمای لژیون چهارم آقا داریوش سپاسگزارم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم. به گروه همسفران نیز که امشب اولین جلسه حضور ایشان در نمایندگی غزالی است خوش آمد میگویم.
هفته گلریزان را در پیش داریم و این هفته را به تمامی رهجویان نمایندگی غزالی تبریک عرض میکنم. إن شاء الله بتوانیم یک هفته و جشن خوبی را در کنار یکدیگر داشته باشیم.
به نظر من هر آنچه که در این دو هفته درباره D.SAP شنیدیم درصد بسیار کمی از خواصی است که در این محلول معجزهآسا و شفابخش وجود دارد؛ چون هنوز بخش زیادی از خواص آن کشف نشده و در آزمایشگاهها در حال بررسی است.
به نظر من همین استفاده از D.SAP نیز نوعی خدمت است؛ زیرا با استفاده از آن به جسم خود خدمت میکنیم، برخی بیماریها را از خودمان دور میکنیم و به تعادل میرسیم و این تعادل در جسم، سبب تعادل در روان میشود.
این که آقای مهندس این محلول را فقط در کنگره ۶۰ عرضه کردهاند نشان از بزرگواری و بخشندگی ایشان دارد. من هم باید این بخشندگی را از ایشان یاد بگیرم. در وادی نهم نیز این موضوع بخشندگی و جوانمردی مورد تأکید قرار گرفته است. در این وادی یاد میگیریم که چگونه با خانواده و جامعه اطراف خود رفتار نماییم و بتوانیم در برابر سختیها و ناملایمات بخشش و گذشت داشته باشیم تا در نتیجه کمکم نقطه تحمل در ما ایجاد شود.
هدف از همهی آموزشهای کنگره ۶۰ رسیدن به حالت تعادل است و اولین قدم در این راه ایجاد نقطه تحمل و بخشش است.
من پارسال در گلریزان با اینکه پولی نداشتم تعهد دنوری دادم؛ اما در طول ماههای پس از آن اتفاقات بسیار خوبی برای من افتاد. متأسفانه من متوجه این نبودم که این اتفاقات نیک همه ناشی از همان بخششی است که من انجام داده بودم. پس از تسویه مبلغ دنوری بسیاری از مشکلات مالی من حل شد که یکی از آن گره بسیاری عجیبی بود که به طرز شگرف و عجیبی خاتمه یافت.
من بخشندگی را در لژیون سردار یاد گرفتم. امروز در جلسه هماهنگی لژیونهای سردار خراسان که در نمایندگی رضوی برگزار شد، پهلوانانی حضور داشتند که از ابتدای ایجاد لژیونهای سردار مشارکت مالی کردهاند و اکنون از روزی که جایگاه پهلوانی ایجاد شد در این جایگاه خدمت میکنند و سال گذشته و امسال نیز در جایگاه نشان بینشانی مشغول به خدمت شدهاند. این افراد به چه چیزی رسیدهاند که اینگونه مشتاقانه بدون هیچ چشمداشتی و بدون اینکه چیزی در قبال این بخشندگی به آنها برسد در این جایگاه خدمت میکنند؟
آقای مهندس تأکید دارند که نباید از مایحتاج زندگی بفروشیم و در گلریزان یا سردار شرکت کنیم؛ زیرا هدف از لژیون سردار اندوختن پول نیست؛ بلکه همان حسی است که با مشارکت مالی در فرد ایجاد میشود و آموزشی که در آن جایگاه میگیرد. پس باید این مشارکت به هر مبلغی که هست به نحوی باشد که آن را حس کنیم.
ما باید بدانیم که هدف از خلقت ما مالاندوزی نیست؛ بلکه آنچه را که میبخشیم دارایی ما محسوب میشود. بخشندگی مالی باعث میشود که از بند مادیات رها شویم و بتوانیم اوج بگیریم و در مسائل بزرگتری مشارکت کنیم.
حرف زیاد است و من سخنور خوبی نیستم؛ اما دوست داشتم هر آنچه را که درک کردهام به شما نیز انتقال دهم. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید ممنونم.
پیادهسازی، نگارش و ارسال: مسافر آرش از لژیون پنجم
- تعداد بازدید از این مطلب :
140