کنگره یک باغ است. زمانیکه یک باغ شروع به رشد کردن میکند؛ آرامآرام آفت هم در آن ظاهر میشود. دو مثال وجود دارد که به هم مرتبط هستند؛ باغ و ساختار، چه زمانی در یک باغ آفت ظاهر میشود؟ چه چیزهایی آفت پیدا میکنند؟ اگر دقت کنیم میبینیم در یک نهال آفت اندک است و یا وجود ندارد. به کودکان که نگاه میکنیم عموماً همانطور که هستند خودشان را نشان میدهند اما وقتی آرامآرام سن آنها بالاتر میرود و به بلوغ نزدیکتر میشوند، سیستم خمر آنها شروع به ترشح کردن میکند، جسم آنها رشد میکند و مثلث نفس واحده ظاهر میشود و وقتی تواناییهای فرد ظاهر میشوند رفتار او شروع به عوض شدن میکند؛ در این زمان آفت ظاهر میشود. اصولاً زمانی آفت ظاهر میشود که میوه باشد چون آفت از میوه تغدیه میکند و درخت بدون میوه آفت ندارد. دقیقاً انسان هم همینطور است؛ انسان زمانیکه توانایی ندارد و ضعیف است آفتی در او ظاهر نمیشود. تواناییها، قدرت و پتانسیلها که ظاهر شدند، آنوقت آفتها که بهقولی نیروهای بازدارنده و منفی هستند میآیند و وارد میشوند تا بتوانند از میوهای که بهوجود آمده است استفاده کنند. شاید یکی از حکمتهای هستی این است که انسان در ناتوانی و ضعف فرو رود و میوهای نداشته باشد تا آفتها از او دور شوند و بتواند خود را بازسازی کند تا اینبار توان محافظت از خودش را به دست آورد مثلاً انسانی که صبح تا شب ریاضیات تدرس میکند، نه زن و بچهای دارد، نه دوستی و نه کار دیگری، این خود یک آفت است؛ یعنی او نمیتواند از توانایی خود محافظت کند.
در سیدی گره قدرت در رابطه با این موضوع صحبت میشود. توان متقارن یعنی توان انجام دادن کار و توان انجام ندادن کار و این یعنی انسانی متعادل و توانمند است که خود تعیین کند چه زمانی از تواناییاش استفاده کند و چه زمانی استفاده نکند. قدرت، زور، پول و در کل توان انجام دادن خیلی از کارها و رفتارها را داشته باشد اما انجام ندهد؛ این انسان کسی است که آفت در او اثر نمیکند و قدرت محافظت از تواناییاش را دارد. به دست آوردن مهم است اما محافظت کردن از داشتهها، مهمتر است. آیا من توان محافظت کردن از چیزهایی که به دست میآورم را دارم؟ با تفکر، ساختارها آغاز میشود؛ بدون تفکر، آنچه هست رو به زوال میرود. کنگره یک ساختار است؛ چطور آفتها در آن ظاهر میشوند؟ ساختار از یکسری اجزا تشکیل شده است. ساختمان یک ساختار است که سه عامل به وجود آورندهی آن هستند؛ اول اجزاء ساختمان مثل: آجر، بلوک، تیرآهن و ... دوم، اتصالات هستند که اجزا به وسیلهی آنها به هم وصل میشوند و اگر نباشند با یک اتفاق کوچک سقف فرو میریزد و سوم تفکری است که میگوید با چه معماری این ساختمان به وجود آید که بهترین حالت خود را پیدا کند. کنگره هم یک ساختار است که از اجزائی تشکیل شده است؛ راهنما، ایجنت، مرزبان، راهنمایتازه واردین و ... که بین آنها ارتباطی وجود دارد و بعد معمار آن که آقای مهندس هستند و گفتند با این مهندسی باید ساخته شود تا بتواند کار خود را که احیای انسانها است در بهترین حالت ممکن انجام دهد.
اجزا ساختار باید چه خاصیتی داشته باشند؟ خاصیت ذرّهای. تمام ذرّات هستی دارای خاصیت ذرّهای و موجی هستند یعنی هر موجود زنده در هستی یک خاصیت، شخصیت و ظرفیتی برای خود دارد که خاصیت ذرّهای او است و با نور، صوت و حس با دیگر اجزاء هستی در ارتباط است. این ارتباط همان خاصیت موجی آنها میباشد. تبادل انرژی انسان با هستی امکان ادامه حیات او را امکانپذیر میکند. برای ساختن یک ساختمان، مهندس ساختمان محاسبه میکند که هر جزء چه وزنی را تحمل میکند. اگر اجزا پوک و خراب باشند، قادر به تحمل وزن نیستند. مسئلهی دیگر این است اگر اجزا از مقاومت بالایی برخوردار باشند ولی خوب به هم وصل نشده باشند و اتصالات نتواند وزن را تحمل کند اجزا بدون اینکه خود خراب شوند از هم جدا میشوند و سقف فرو میریزد. اتصالات، یعنی خاصیت موجی، یعنی ارتباط ایجنت با قسمت مرزبانی اگر این ارتباط و اتصالات خوب نباشد یعنی ایجنت خوب، مرزبان خوب ولی اتصالات ضعیف و ساختار کارایی خودش را از دست میدهد. پس ما برای اینکه نتیجه بگیریم باید بدانیم هر کدام از اینها در جای خود مهم هستند، یعنی اول: اجزاء ساختار باید قدرتمند باشند؛ دوم: قدرت ارتباط اجزاء به اندازه قدرت اجزاء باشد یعنی اگر اجزاء میتوانند ۱۰۰ تن بار را تحمل کنند، اتصالات هم توان تحمل ۱۰۰ تن بار را داشته باشند و سوم: معماری ساختار که تفکری است که آقای مهندس برای به وجود آوردن کنگره داشتند. ساختار کنگره کار میکند و تولیداتش انسانهای سالمی هستند که حال خوشی دارند و میوهی این ساختار، رهایی است. میوهی آن انسانی است که مصرفکننده سیگار بوده و الآن بدون نیاز به مصرف نیکوتین به زندگی خود ادامه میدهد. انسانی که پنجاه کیلوگرم اضافه وزن داشته است و اضافه وزن او همراه با بسیاری از بیماریهایش از بین رفته است. انسانی که مواد مختلف مصرف میکرده و الآن بدون مصرف حتی یک قرص، صبح سر کار میرود و شب سرش را میگذارد و میخوابد.
حالا این باغ یا ساختار چون میوه دارد، طبق تعریف اول باید آفت هم داشته باشد. آفتها چه کاری انجام میدهند؟ آفتها که همان نیروهای بازدارنده هستند، خود تولید ندارند، صبر میکنند تا میوه تولید شود تا دست رنج و میوهی آماده شده را مصرف کنند. آفت به کدام قسمت حمله میکند؟ به هر سه قسمت، یعنی یا به خاصیت موجی حمله میکند یا به خاصیت ذرّهای و اگر زورش رسید ترکیب را عوض میکند. مثلاً در کنگره هرطور که خواستند جلسه را برگزار کنند، هندسه ساختار را عوض کنند و مدل جدیدی بهوجود آورند که با مدل اصلی فاصله دارد و این باعث میشود آفت بتواند وارد شود و اثر بگذارد. آموزش روی خاصیت ذرّهای اثر میگذارد. راهنما به کسی که دیر آمده، میگوید طوری نیست تو فقط بیا، سیدی نوشتی یا ننوشتی طوری نیست، فقط در جلسه حضور داشته باش؛ این باعث میشود کیفیت آموزش پایین بیاید و با این آموزش مندرآوردی و غلط خاصیت ذرّهای ضعیف میشود. این آجر، باید در کوره پخته شود. مقاومت خشت با آجر فرق میکند. یکبار گِل را در خشت میگذاری و جلوی آفتاب خشک میکنی و یکبار آن را در کوره خشک میکنی. مقاوت خشت که جلوی آفتاب خشک میشود ۲۰۰ کیلوگرم است و مقاومت آجر که در کوره خشک میشود ۲۰۰۰ کیلوگرم است. کسیکه سیدی مینویسد، به موقع میآید، در پارک حضور دارد و خدمت میکند، در کوره میرود و میتواند ۲ تن بار را تحمل کند و یک نفر دیگر همینکه خواست در کوره برود شما به او گفتهاید اشکال ندارد؛ بگذار کمی هوا بخورد و اذیت نشود، شما آن خاصیت را از او گرفتهای. بنابراین آموزش، خاصیت ذرّهای را درست میکند. قوانینی که در کنگره به وجود آمدند برای این است که شرایطی را به وجود آورند تا ما به مقاومت نهایی ساختار برسیم.
نحوه اجرای قوانین خیلی مهم است. ما میگوییم تنها پیوند محبت، ما را به هم متصل نگاه داشته است؛ یعنی خاصیت موجی و آن چیزی که در کنگره۶۰ اجزا را به هم متصل کرده، محبت است. اگر ما آن را از دست بدهیم کار تمام است و اتصالات از بین رفته است و دیگر مهم نیست کادر چقدر قوی باشد. اگر قانون طوری اجرا شود که محبت از بین برود قویترین راهنما میگوید، دوست ندارم شعبه بروم. باید مهر مادری و جذبهی پدری با هم باشد، یعنی همانقدر که رهجو باید از راهنمایش حساب ببرد، همانقدر هم باید دوستش داشته باشد. همهی انسانها اشتباه میکنند، اگر از آن اشتباه استفاده کردی و شخصی را کنار دیوار چسباندی، کار نیروهای منفی را انجام دادهای. اگر انسان بخواهد پیوند محبت برقرار باشد، تنبیه او باید در جهت اصلاح باشد. ممکن است تنبیه این باشد که سه ماه از کنگره دور باشد؛ برای اینکه قدر درمان و لژیون را بفهمد و وقتی آمد سفر خوبی را داشته باشد. وقتی کسی اشتباه میکند و شما به او آموزش میدهید و او را میبخشید، اصلاح میشود ولی اگر همیشه او را پس بزنید، عقدهای میشود؛ آجر محکمی میشود که دوست ندارد به جایی وصل شود چون حس او را خراب کردهاید. اگر شما مسئلهای داشتید باید ابتدا به راهنما بگویید؛ اگر راهنمای شما نتوانست حل کند؛ به ایجنت و اگر او نتوانست حل کند به دیدبان بگویید. برای اینکه هرکس از هر نمایندگی پیش دیدبان نرود؛ چون همه چیز از تعادل خارج میشود. سختگیری ناآگاهانه، یعنی سختگیری که مهر در آن نیست؛ سختگیری باید همراه با احترام باشد.
اجرای قوانین عادلانه، با محبت و به جهت اصلاح انسانها، خاصیت موجی را درست میکند. اگر در کنگره با کسی مسئلهای دارید یا آن را با خودتان حل کنید و یا با آن شخص مطرح کنید تا خاصیت موجی درست شود؛ البته این مختص رابطهی بین راهنما و رهجو نیست، منظور مثلاً بین دو مرزبان است. اگر ارتباط موجی درست باشد، شما وقتی وارد یک نمایندگی میشوید احساس میکنید فضا عطرآگین است. در وادی چهاردهم، در خطابهی امواج میگوید: اگر کسی از عصاره جان خودش ببخشد، فضا عطرآگین میشود ولی اگر بخواهد قانون را به صورت ابزار استفاده کند که انرژی افراد را بگیرد و آنها را زیر سلطه خود ببرد ضد محبت و ضد قانون عمل کرده است و فضا تیره و ناخوشایند خواهد شد. باید حواسمان باشد؛ گاهی خودِ ما تبدیل به آفت میشویم و ساختار را به هم میریزیم. جهانبینی، فنی است که انسان باید به خود بزند اگر این فن را روی خود اجرا کند، برنده خواهد شد. اِنشاءالله انسان بتواند با یادگیری این مسائل مانند یک باغبان از باغ خوب خود محافظت کند و از میوههای باغ خود بهترین استفاده را داشته باشد.
نویسنده: همسفر فاطمه.م رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
گردآوری: رابط خبری همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
ویراستار: همسفر فاطمه.م رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر رقیه مرزبان خبری
همسفران نمایندگی ارگ کرمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
26