ترس اجازه بخشش را به انسان نمی‌دهد

جلسه ششم از دوره نهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی حافظ با استادی راهنمای ویلیام همسفر زهرا و نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر اکرم با دستور جلسه « وادی نهم و تاثیر آن روی من، وقتی نیرویی از کم شروع شود و به درجه بالا و بالاتر برسد نقطه تحمل پیدا می‌شود و تکرار D.SAP » روز سه‌شنبه مورخ ۸ آبان ماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

از همه خدمتگزاران نمایندگی حافظ کمال تشکر را دارم و ممنونم که اجازه خدمت در این جایگاه رو به بنده دادید، هرجایگاهی که تجربه می‌کنم و این حال خوش را مدیون همسفر سمانه راهنمای سفر جهان‌بینی خود هستم، در ادامه از راهنمای سفر نیکوتین همسفر شهره ممنونم که با راهنمایی‌های ایشان و با قرار دادن من در مسیر ارزش‌ها باعث شد که مسیر برای من نمایان شود.

دستور جلسه امروز درباره وادی نهم و تمدید دستور جلسه D.SAP می‌باشد که این داروی معجزه‌گر برگرفته از دانش کنگره۶۰ می‌باشد، اهمیت آن در این است که آقای مهندس مجدد این دستور جلسه را تمدید کردند، این نشون دهنده این است که این دستور جلسه از اهمیت خیلی بالایی برخوردار است. هفته گذشته درباره D,SAP صحبت شد که اسیدها و املاح مانند کلسیم، سدیم، پتاسیم، روی، مس، اهن و ویتامین های دیگر در  D.SAP موجود است، اگر اشتباه نکنم جناب استاد امین یا آقای مهندس فرمودند: ما هنوز به آن اندازه در کشف محتویات و موادی که در D,SAP وجود دارد، کامل نشده‌ایم و بسیار باارزشمندتر از این حرف‌ها می‌باشد، انشاالله بتوانیم از برکاتی که در دانشگاه کنگره۶۰ فراهم شده استفاده کنیم.

دستور جلسه دوم وادی نهم و تاثیر آن روی من می‌باشد، وادی‌ها زنجیره‌وار به یکدیگر متصل هستند مانند یک تسبیح؛ در واقع هر وادی به وادی چهاردهم و وادی تفکر متصل می‌باشد که اگر عشق و محبت نباشد تفکر درست را نخواهیم داشت، در وادی هشتم با حرکت راه نمایان می‌شود، زمانی که عشق باشد مسیر درست برای شما نمایان می‌شود.

ما وارد کنگره شدیم و عشق و محبت را درک کردیم، ذره ذره این آموزش‌ها را وارد زندگی خود کردیم، نقطه تفکر توأم با عشق و‌ محبت افزایش پیدا کرد. رفتار ما در خانواده و در اجتماع تغییر کرد، به خویش خویشتن فکر کردیم، در کنگره آموزش گرفتم که من باید به جسم‌ خود بها بدهم اما؛ به جسم خود چگونه بها بدهم؟ ابتدا وارد لژیون ویلیام شدم و درمان نیکوتین را آغاز کردم، وارد لژیون تغذیه شدیم و جسم خود را از وزن اضافه و اشتباه غذا خوردن اصلاح کردیم.

مسئله دوم روح می‌باشد، سی‌دی‌ها بسیار کمک کننده می‌باشد، هر فردی برداشتی از دستور جلسه‌ها دارد. من زمانی که برای استادی در این جایگاه انتخاب شدم، مجدد شروع به خواندن وادی نهم کردم، نقطه تحمل به خوبی در این کتاب شکافته شده رذائل و فضائل را عنوان کرده اما؛ پیامی که برای من داشت این بود که فکر می‌کنم صفحه۷۰ این وادی است، فرمان‌ها به ما می‌گوید که دزدی نکن، غیبت نکن، دست نوازش روی ایتام بکش و بدانید که مال بهر آسایش عمر است و نه عمر بهر گرد آوردن مال

هفته آینده عید کنگره و اعضای آن است. این استادی برای من یک پیام داشت که قبل از زمانی که وارد کنگره۶۰ شوم حتی کرایه ماشین خود را نداشتم، به دلیل طرز فکری اشتباهی که داشتم خواسته‌های جهان ذهن بسیار در زندگی ما تاثیرگذار می‌باشد، با آموزش‌های کنگره یاد گرفتم که ابتدا بر روی طرز تفکر خود کار کنم، تفکرم این بود که اگر زمان چک نزدیک شود و آن مبلغ جمع نشود چکار کنم و چرا پول من برکت ندارد ذهن من درگیر این مشکلات بود و این باعث می‌شد که ذهن من بسته شود؛ در واقع داشتم زندگی می‌کردم و میخواستم همه چیز را به‌دست بیارم که زندگی کنم اما؛ کنگره به ما یاد داد زندگی کنیم و تلاش کنیم تا بتوانیم همه چیز را به دست بیاوریم.

اگر عنوان دنوری برای مرحله دوم به لطف کنگره گرفتم، دلیل آن این است که من از سبد حمایت کردم، حقیقتا من کرایه ماشین نداشتم اما؛ ترجیح دادم یک مسیرهایی را پیاده بروم و با مبلغ کرایه ماشین خود از سبد حمایت کنم، حمایت سبد بسیار تاثیر گذار می‌باشد و برکاتی در این پرداخت‌ها است شاید اکنون ساده از کنار آن عبور کنیم و حتی نبینیم، من اگر روزی نتوانم به سبد کمک کنم فکر میکنم که چه اتفاقی افتاده که راه برای من بسته شده تا من نتوانم کمک کنم.

اکنون اگر جایگاه دنوری را تجربه می‌کنم، به دلیل این است که سبد را حمایت کردم و روزی من شد تا مسیر برای من روشن شود و عضو لژیون سردار شوم و بسیار هم برای من سخت بود این عضویت بسیار سخت وارد لژیون سردار شدم زیرا؛ باید پول همراه من بود، ترس عجیبی داشتم، این حس‌ها را اکنون نیز دارم و از قسط به شدت وحشت دارم ترجیح میدهم وارد بازی نشوم که فشارهایی را متحمل نشوم اما؛ برکتی که لژیون سردار برای من به همراه داشت باعث شد از ترس‌های خود عبور کنم و به صورت اقساط این‌کار را انجام بدهم.ترس‌ اجازه بخشش به ما نمی‌دهد و اما و اگرهای بسیاری را در ذهن من به‌جود می‌آورد، اگر نتوانستم؟ اگر همسرم فهمید؟ این افکار مسیر را به روی ما می‌بندد، اما زمانی که از ترس‌ها گذر می‌کنید مسافر شما نیز مشوق این عمل می‌شود.

عضو لژیون سردار بودن را مانند یک آیینه می‌بینم که روبروی آیینه بایستی و به خود چیزی را تقدیم کنید، آن بخششی که نسبت به خودتان دارید قطعا کائنات نیز این بخشش را در حق شما انجام می‌دهد، اگر دست من بلرزد، اگر دل من بلرزد و بخواهم دو دوتا چارتا کنم، آن پیام را دریافت نخواهم کرد. نیروهای الهی در زمین وجود دارند که واسطه ما با قدرت مطلق می‌باشند، بنابراین با کارهایی که می‌کنیم و با جهان‌ذهنی‌ای که داریم و آن حرکت‌هایی که در مقابل خود انجام می‌دهیم؛ در واقع آن را از اکوسیستم می‌خواهیم.

امیدوارم که هفته آینده جشن گلریزان خیلی خوبی داشته باشیم، این لژیون برکات مادی و معنوی بسیاری را به همراه دارد و تا زمانی که عضو آن نشوید، نمی‌توانید درک کنید.

مرزبان‌کشیک: همسفر ربابه، مسافر شهریار
تایپ: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون‌سوم)
عکاس: همسفر مریم مرزبان خبری
تنظیم و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون‌سوم)
همسفران نمایندگی حافظ