چهارمین جلسه از دوره دوم کارگاه آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی امیر به استادی راهنما همسفر شهلا، نگهبانی همسفر سمیه و دبیری همسفر معصومه، با دستور جلسه «وادی نهم (وقتی نیرویی از کم شروع شود و به درجه بالا و بالاتری برسد نقطه تحمل پیدا میکند)، تأثیر آن روی من و D.SAP » روز دوشنبه ۷ آبانماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از اینکه یکبار دیگر شما را میبینم بسیار خوشحال هستم و خدا را شکر میکنم، قطعأ از شما آموزش میگیرم و امیدوارم جلسه خوبی در کنار شما داشته باشیم.
امروز دستور جلسه دو قسمت است که اگر بخواهم صحبت کنم « D.SAP و وادی نهم » است. از آنجایی که D.SAP از اهمیت و خواص بالایی برخوردار است، آقای مهندس حسین دژاکام بار دیگر دستور جلسه را به D.SAP اختصاص دادهاند و این دو دستور جلسه را در کنار هم قرار دادهاند.
در مورد D.SAP همه شما با آن آشنایی نسبی دارید و میدانیم که املاح و مواد معدنی زیادی دارد که D.SAP را تبدیل به یک مولتی دارو کرده است که ما میتوانیم آن را جایگزین بسیاری از قرصها قرار دهیم، برای مثال در حال حاضر مصرف بسیاری از قرصها بالا رفته و به صورت نقل و نبات استفاده میشود که میتوانیم این محلول را جایگزین آن داروها کنیم و در نتیجه از جسم سالمتری برخوردار باشیم.
بدن ما به دو ماده نیاز دارد که یکی را در درون خودش، به صورت خودکار تولید میکند که مرتبط با سیستم ایکس یا همان خمر درونی ما است و در عین حال بدن ما به مواد دیگری هم مانند؛ ویتامینها و پتاسیم، منیزیم، آهن، روی و املاح معدنی متعدد دیگری نیاز دارد که باید توسط خود ما برای بدن تأمین شود و ما با استفاده از D.SAP میتوانیم آنها را به بدن خود برسانیم.
یکی از بزرگترین کارهایی که این محلول انجام میدهد این است که ما با مصرف این اکسیر میتوانیم از سکتههای قلبی و مغزی جلوگیری کنیم و از آنجایی که D.SAP یک چربیزدای خیلی قوی است با ورود به رگها میتواند آن چربیها را از بین ببرد و با خونرسانی بهتر از خیلی سکتهها جلوگیری میکند.
اما در مورد «وادی نهم» اگر بخواهم صحبت کنم وادی نهم میگوید: «وقتی نیرویی از کم شروع میشود و به درجه بالا و بالاتری میرسد نقطه تحمل پدیدار میگردد» من ابتدای وادی را خیلی دوست دارم که پیامی را میگوید: این پیام برای کسانی است که به دنیای تازه قدم میگذارند و به خویش خویشتن توجه میکنند. همه ما وقتی به کنگره آمدیم وارد یک دنیای جدید و یک دنیای تازه شدیم، میخواهیم به خویش خویشتن خود توجه کنیم و یا بیشتر حواسمان به خود باشد، یا خصوصیات و یا ویژگیهای خود را تغییر بدهیم.
یکی از آن ویژگیها این است که میخواهیم نقطه تحمل خود را بالا ببریم در مقابل مسائل مثبت و یا درمقابل مسائل منفی نقطه تحمل خود را پایین بیاوریم. نقطه تحمل هم مانند تمام مسائلی که در کنگره۶۰ است دو وجهه دارد، هم در صور آشکار نقطه تحمل وجود دارد، هم در صور پنهان.
در قسمت صور آشکار اگر بخواهم بگویم یکسری آدمها نقطه تحملشان در مقابل نقاط سرد جهان پایین است و یا یکسریها هم میتوانند در نقاط سرد جهان به راحتی زندگی کنند و یا در نقاط گرم جهان هم میتوانند زندگی کنند و خیلی از انسانها وقتی در ارتفاعات میروند اکسیژن خون آنها پایین میآید که این در قسمت صور آشکار اتفاق میافتد، اما چیزی که ما با آن سر و کار داریم و ما را خیلی اذیت میکند در قسمت صور پنهان است.
من خودم خیلی وقتها از حرف دیگران زود آشفته میشدم و از رفتارهای اطرافیان که انجام میشد و یا اتفاقاتی که میافتاد خیلی زود به هم میریختم که دیگران با حرفها و یا با کارهای خود خیلی زود میتوانند ما را به هم بریزند. این نقطه تحمل و یا آن نقطه آشوب که در یک لحظه میتواند اتفاق بیفتد و باعث شود من عکسالعمل و یا واکنشی از خود نشان بدهم که این نشان میدهد تعادل من به هم ریخته است، یعنی خیلی راحت میتوانم متوجه شوم که کجا تعادل من بهم ریخته و کجا بهم نریخته است.
اما در وادی نهم آمده است که با تمرین و تکرار میتوانید نقطه تحمل خود را بالا ببری، یعنی اگر حرفی میشنوید و یا اتفاقی اطراف شما میافتد و یا اگر رفتارهایی و یا نیروهایی در محیط اطراف تو وجود دارد و برای تو اتفاق میافتد که تو به هم نریزی یعنی بتوانی دیرتر عکس العمل نشان بدهی و یا دیرتر از تعادل خارج بشوید. ولی به چه شکلی برای من این اتفاق میافتد همان که در کنگره۶۰ به عنوان جهانبینی خیلی از آن یاد میشود که من به آن سوپاپ جهانبینی میگویم.
جهانبینی در کنگره۶۰ با بالا بردن آگاهی و بینش من را به بیداری میرساند، در نتیجه واکنشهای من نسبت به محیط اطرافیان خود پایین میآید، دقیقاً مثل آن زودپزی که همه ما در خانههای خود داریم و از آن استفاده میکنیم و به واسطه سوپاپ مرتب بخار از آن خارج میشود.
من انسان هم همینطور هستم وقتی که جهانبینی و آگاهی دارم باعث میشود که مثل سوپاپ عمل کنم و کمتر دچار انفجار و نقطه آشوب بشوم.
چیزی که در این وادی به من کمک کرد این بود که صبر و تحمل را شناختم، تفاوت آنها را هم دانستم و میتوانم هرکدام را جای خودش استفاده کنم. همانگونه که من همسفر به کنگره آمدم و روی نقاط تحمل خود کار کردم، میبایست حواسم به نقاط تحمل و نقاط آشوب اطرافیانم هم باشد برای مثال من میدانم که مسافرم کجا به هم میریزد یا فرزندم کجا نقطه تحملش تمام میشود و یا میدانم که اطرافیانم و یا خانوادهام کجا به هم میریزند، پس روی نقاط ضعف دیگران دست نمیگذارم و این باعث میشود که نقطه تحمل من هم بالاتر برود.
همانطور که نقطه تحمل کسب کردنی است، من همسفر باید حواسم به زمان هم باشد و این را بدانم که نمیتوانم یکمرتبه به تعادل بالا برسم، پس سعی کنم به موقع و سروقت به لژیون بیایم، سیدی بنویسم و آموزشها را بگیرم و اینجا است که نقطه تحمل من بالا میرود و اینطور نیست که بگوییم صبر این است و یا تحمل این است که اگر اینها را اجرایی نکنم هیچ اتفاقی برای من نمیافتد.
انشاءالله تحمل ما روز به روز بالا و بالاتر برود.
مرزبان کشیک: همسفر اکرم و مسافر مهدی
تایپ: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر شهلا (لژیون دوم)
عکاس: مزربان خبری همسفر زهرا
ویراستاری و تنظیم: همسفر زهرا رهجو راهنما همسفر شهلا (لژیون دوم) خدمتگزار
ارسال: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم) خدمتگزار
همسفران نمایندگی امیر- اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
219