جلسه یازدهم از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران نمایندگی محمدیپور قم به استادی راهنما همسفر افتخار، نگهبانی همسفر الین و دبیری همسفر لیلا با دستورجلسه «وادی نهم و تأثیر آن روی من، وقتی نیرویی از کم شروع شود و به درجهٔ بالا و بالاتری برسد نقطه تحمل پیدا میشود.» روز دوشنبه ۷ آبانماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توفیق خدمت در کنار شما عزیزان را به من داد. از ایجنت، مرزبانان که همواره در کنار ما هستند و زحمات زیادی برای راهنمایی و حمایت از ما میکشند و از دبیر و نگهبان جلسه که به من اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم تشکر میکنم، از راهنمای خودم خانم مرضیه و خانم عطیه که در مسیر سبز کنگره مرا همراهی کردند تشکر میکنم، حضور آنها در زندگی من تأثیر عمیقی داشته و همواره از محبت و راهنماییهایشان بهرهمندم.
دستور جلسه وادی نهم و تأثیر آن روی من و بخشی هم اختصاص دارد به موضوع D.SAP و گلریزان. در جلسه قبل، همه اعضا به طور کامل درباره D.SAP مشارکت کردند و تجربیاتشان را با ما به اشتراک گذاشتند. من فقط در همین حد میگویم کهD.SAP برطرفکننده التهاب، قارچ و عفونت بدن است. آقای مهندس حسین دژاکام در صحبتهایشان اشاره کردند که برای زخم بستر میتوان از D.SAP استفاده کرد. پدر من نیز زخم بستر داشت و داروهای زیادی با مبالغ بالایی برای او تهیه میکردیم که جوابگو نبود. آن زمان نمیدانستیم که میتوانیم از D.SAP برای زخمش استفاده کنیم. حالا آقای مهندس درباره کرم D.SAP برای زخم بستر صحبت کردند و ما افسوس خوردیم که دیگر پدری در دنیا نیست که بتوانیم از این کرم برای او استفاده کنیم؛ اما همه اینها آموزشهایی است که قرار است، برای آیندگان به یادگار بماند.
وادی نهم، میگوید وقتی نیرویی از کم شروع میشود و به درجه بالا و بالاترین برسد، نقطه تحمل پیدا میشود. نقطه تحمل در پیامی که خانم عطیه خواندند، برای کسانی است که قدم به دنیای تازه نهادند. حالا دنیای تازه برای هر فردی میتواند متفاوت باشد. برای من که وارد کنگره میشوم، کنگره میتواند دنیای تازهای باشد. بنابراین، قرار نیست من از ابتدا نقطه تحمل بالایی داشته باشم. نقطه تحمل برای تمام کارهای روزمره زندگی ما کاملاً قابل اجراست. دقیقاً مثل همین روش DST که آقای مهندس ابداع کردند. فردی که با هر نوع و میزان مصرف مواد وارد کنگره شود، به روش DST به درمان میرسد. باید زمانش برسد و دو ساعتی که قبل از هر وعده دارو باید بگذرد، به زبان عامیانه میگوییم قرار است خماری بکشد. اما واقعاً خماری نیست در این دو ساعت، سیستم جسم شخص در حال تلاش برای بازسازی خود است. اگر منِ مسافر در آن دو ساعت که حالم بد است، دارویی مصرف کنم یا موادم را مصرف کنم، آن سیستم را کاملاً تخریب کردهام.
در سیدی آفت، استاد امین میفرماید: آجری که در کوره نرفته باشد، تحمل صد کیلو بار را هم ندارد. اما وقتی آجر به کوره میرود و حرارت میبیند، پخته میشود و میتواند دوهزار کیلو بار را تحمل کند. درست مثل ما همسفرها که روزهای اول اصلاً طاقت مصرفکنندهها را نداشتیم. خود من فکر میکردم که باید مصرفکنندگان را در دریاچه نمک جمع کنند و آتش بزنند؛ اما کنگره به من آموزش داد که چگونه کنار مصرفکنندهها زندگی کنم و حسم را نسبت به آنها تغییر دهم. حالا مسافرم خوب شده و من از دود سیگار فاصله گرفتم، اما قرار نیست کل جامعه از دود سیگار و مواد پاک شود. پس من باید یاد بگیرم که کمکم نقطه تحملام را بالا ببرم.
نقطه تحمل به دست آوردنی است؛ یعنی من باید تلاش کنم تا نقطه تحملام را افزایش دهم. نقطه تحمل این نیست که از ابتدا وقتی وارد کنگره شدم، کسی بگوید این اخلاقات خیلی بد است و من بگویم من همینام و هیچ تلاشی برای تغییر نمیکردم، اما حالا میدانم که باید برای بهبود خودم تلاش کنم و سعی کنم تغییرات مثبتی در خود ایجاد کنم.
دستور جلسه آینده گلریزان است. گلریزان نیز نیازمند نقطه تحمل است. یعنی کسی که به بدو ورودش به کنگره وارد میشود، آقای مهندس به او نمیگوید مبلغی را پرداخت کن. بلکه به صورت رایگان تمام خدمات را در اختیارشان میگذارد. صندلی در اختیار سفر اولی است، راهنما در اختیارش هست و دوستانی که در لژیون کنار او هستند، میتوانند از تجربه دیگران استفاده کنند. اما یک جایی میرسد که انسان واقعاً احساس خلا میکند و ترجیح میدهد آن خلا را با چیزی پر کند. این بزرگترین هدفی است که آقای مهندس برایش تدبیر کردهاند.
در کنگره، سه ضلع نیروی متخصص، منابع علمی و منابع مالی همزمان با هم در حال رشد هستند. همین درمان سرطان و بیماریها که مقالات آن به کشورهای مختلف ارجاع داده میشود، همه از لژیون سردار نشأت میگیرد. پس من نباید فکر کنم که حضورم در لژیون سردار بیفایده است. شاید یک فرد با شش میلیون تومانش یک پهلوان شود. بچهها صحبت میکردند که قرار است دردمان بیاید تا پهلوان شویم. پس اگر قرار است من دردم بیاید، باید تمام تلاشم را بکنم تا وقتی که با خودم رو به رو میشوم، از عذاب وجدان حالم بد نباشد. من در لژیون سردار اعلام کردهام که این لژیون دعوتنامهای است که گاهی پشت در خانه تکتک ما میآید و ما آن را رد میکنیم. امیدوارم در آن ثانیههایی که در خانهام را میزند، من خانه باشم و حس و حالم خوب باشد تا بتوانم آن را دریافت کنم و دعوتنامه را بپذیرم و در این لژیون حضور داشته باشم.
تمام این صندلیها، این سالن و همه کسانی که مرزبان هستند، جلوی در، همه در حال خدمت هستند تا من افتخار حالم خوب باشد. به قول آقای مهندس، از گیاهان، جامدات و انسانها، همه به نوعی خدمت میکنند. پس کنگره برای من جایگاه بسیار مقدسی است. این مکان، عظمت و آرامشی را به زندگیام بخشیده که توصیفناپذیر است. زمانی که در اعتیاد دست و پا میزدم، با تمام وجود برای رهایی دعا میکردم. حالا که به لطف کنگره به زندگی سالم برگشتهام، احساس میکنم مدیون هستم. مدیون کسانی که قبل از من این راه را رفتهاند و مدیون کسانی که بعد از من خواهند آمد. میخواهم تمام تلاش خود را کنم تا این زنجیره امید ادامه پیدا کند و دیگران نیز بتوانند همان آرامش و سعادتی را که من تجربه کردهام، در زندگی خود داشته باشند.
تایپ: همسفر غزل رهجوی راهنما همسفر حمیرا(لژیوندوم)
عکاس: همسفر غزل رهجوی راهنما همسفر حمیرا(لژیوندوم)
ویرایش و ارسال: همسفر الین خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی محمدیپور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
173