مشارکت مکتوب راهنما همسفر اعظم:
خداوند را شاکرم که دوباره توان داد تا بتوانم قلم بر دست بگیرم، بر سینه دفتر بنهم و بنویسم؛آنچه را که در طی این چند سال آموختم.
جشن گلریزان. این جشن؛ جشن من و خدای من است. خدایی که شاهد تمام روزهای سختی بود که امروز وجود ندارد و امروز من در مقابل خداوند بابت همه داشتهها و نداشتههایم سر تعظیم فرود میآورم و میبخشم حال خوشم را، با تمام توان و قدرت تا دوباره شاهد آن لبخند پروردگارم باشم.
کنگره۶۰ امروز سفرهاش را باز کرده است به نام گلریزان؛ یک سبد پر از گلهای رنگارنگ، که رنگ هر گل نشان از یک بخشش و بوی خاصی است و هر شخص طبق توان و قدرت خودش آن گل را انتخاب میکند و از خداوندش سپاسگزاری میکند.
حال امروز هر کدام از ما باید از خودمان سوأل کنیم اگر کنگره۶۰ وجود نداشت، امروز ما کجا بودیم؟
شاید فکر کردن به آن هم برایمان سخت باشد، و به همین دلیل است که امروز ما در آزمون گلریزان قرار گرفتیم تا ببینیم میتوانیم ببخشیم؟ آنچه را که به من بخشیده شده است.
هنوز افرادی زیادی وجود دارند که فکر میکنند کنگرهای وجود ندارد! راه درمان وجود ندارد! در پی تمام سختیها و دلشکستگیها منتظر پایان شب سیاه ماندهاند.
امروز من همسفر بر خود واجب میدانم با تمام قدرت و توانم در جشن گلریزان شرکت کنم، تا بتوانم حداقل سهم ناچیزی از بخششهای خداوند بزرگ و کنگره۶۰ را که در مسیر زندگیم قرار داده است پرداخت کنم و به نوبهای پهلوان زندگی خود باشم.
هفتهای که در پیش است، جشن با شکوه گلریزان است.
در این هفته اگر بدانم که با چه احساس و عشقی میبخشم، بهترین لطفی است که به خود میکنم. زیرا کنگره به کمک من احتیاج ندارد، من به کنگره احتیاج دارم و سپاسگزار خداوند هستم که امسال هم عضوی از خانواده بزرگ کنگره۶۰ هستم، و تا آنجا که در توان دارم برای خدمت در این جشن بزرگ تلاش میکنم.
دیگران کاشتند ما خوردیم
ما میکاریم دیگران بخورند
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون یکم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون یکم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
80