English Version
This Site Is Available In English

آیا دانستن موضوعاتی خارج از کنگره برای من مفید و کارآمد است؟

آیا دانستن موضوعاتی خارج از کنگره برای من مفید و کارآمد است؟

دومین جلسه از دوره بیستم و یکم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران آقا، نمایندگی پرستار، به استادی راهنمای محترم همسفر مهدی، نگهبانی همسفر عادل و دبیری همسفر علیرضا، با دستور جلسه « نقش سی دی و نوشتن آن در آموزش» پنجشنبه 19 مهر ۱۴۰۳، ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
شاید بهتر باشد که به‌طورکلی به این موضوع پرداخته و کم‌کم وارد جزئیات شویم. ابتدا از خود آموزش شروع کنیم. مهم‌ترین مسئله این نیست که چه چیزهایی در آموزش بر من تأثیر دارد یا چه عواملی مؤثر هستند که من بهتر آموزش بگیرم.
سؤال مهم‌ این است که چرا باید آموزش بگیرم؟
مثلاً ما دستور جلسه داریم که چگونه از سایت کنگره استفاده کنیم؟ من همیشه به بچه‌ها می‌گویم، بگویید چرا باید از سایت کنگره استفاده کنیم؟!
اینکه چگونه من قرار است از اعتیاد رها شوم؟ سؤال مهم‌تر این است که چرا باید از اعتیاد رها شوم؟!
اینکه چرا من باید درس بخوانم، سؤال مهم‌تر این نیست که چگونه درس بخوانم؟ بلکه این است که چرا باید درس بخوانم؟!
هر چه جواب به این چراها عمیق‌تر و درست‌تر باشد، مسیر راه من را بهتر مشخص می‌کند. اصلاً این جوابی که به "چرا" می‌دهم، انگیزه من را برای حرکت مشخص می‌کند.
اینکه به کسی بگوییم که سروقت و قبل از جلسه بیاید، اینکه چگونه این کار را انجام دهد باید برایش مشخص شود. چرا اصلاً باید بیاید و چرا باید لباس سفید بپوشد. وقتی این‌ها مشخص شد، انگیزه پیدا می‌کند که بهتراست، این کارها را انجام بدهد. اما اگر به‌صورت مقلدانه و تقلیدی، یعنی حتی بدون آموزش، فکر کند که من باید فرمان‌برداری کنم، بدون اینکه متوجه شوم که چرا باید این کار را بکنم، بعد از مدتی مانند رودی می‌ماند که خشک می‌شود، چون انگیزه ندارد.
او نمی‌داند باید برای چه قبل از جلسه بیاید. این موضوع را بیشتر به کسانی که در سفر اول هستند می‌گویم، اصلاً ما فردی را نداریم و شما نمی‌توانید یک نفر را معرفی کنید که قبل از جلسه نیامده باشد و به همین شکل وارد کنگره شده و کارآمد بوده باشد. اصلاً چنین چیزی وجود ندارد. شما یک نفر هم نمی‌توانید معرفی کنید و من هم نمی‌شناسم.

هرچه جواب قوی‌تر باشد، باور من نسبت به آن موضوع بیشتر می‌شود. حالا اینکه چرا باید آموزش بگیرم؟ می‌توان به آن جواب‌های مختلفی داد. مهم‌ترینش این است که من دچار خطا نشوم و از آموزش دیگران استفاده کنم؛ الزاماً نباید چیزی را تجربه کنم و بعد بگویم از آن آموزش گرفتم.
به قول استاد سردار: تجربه را از گردونه حیات خارج نکنم. این شاید بهترین جوابی باشد که می‌توانم بگویم. چرا باید بیایم خطا کنم و بعد بخواهم از آن آموزش بگیرم؟!
بعضی مواقع احساس می‌کنم چون این کار را کرده‌ام به حق‌الیقین رسیدم، این جمله همیشه درست نیست. نمی‌توانم بگویم مواد مصرف کرده‌ام و خب، به‌جایش به حق‌الیقین رسیدم. این تعبیر درستی نیست. وادی‌ها را گذاشته‌اند برای اینکه پلی باشند برای راهنمایی من، برای اینکه من نروم ته دره و دوباره از آن بالا بیایم.
این‌ها خصوصیتی ندارند، فقط برای این است که فکر کنم می‌خواهم خودم را یک‌ذره آرام کنم وگرنه خصوصیت خاصی ندارد که بخواهم یک‌چیزی را تجربه کرده و بگویم من به حق‌الیقین رسیدم.
مطالبی که درباره خود کلمه «آموزش» وجود دارد، این است که منابع آموزشی چه هستند و منابع آموزشی مناسب برای من کدامند؟
یکی از مواردی که آقای مهندس همیشه در رابطه با آن صحبت می‌کنند، این است که می‌فرمایند: «آموزش خوب است، اما ببین آموزش تو اکنون چه چیزی است، من الآن به چه چیزی احتیاج دارم؟» ممکن است شخصی در بیرون از کنگره، فیزیک بخواند و آموزش مناسب او واقعاً همان فیزیک باشد.
اما آیا دانستن موضوعاتی خارج از کنگره برای من مفید و کارآمد است؟ آموزشی که اکنون برای من مناسب است، ممکن است سه سال دیگر برای من مناسب نباشد و شاید لازم باشد آموزش‌های دیگری بگیرم.

حالا باید بررسی کنم آموزش را از چه شخصی بگیرم. این‌ها هرکدام در دستور جلسات خودش قابل‌بحث هستند.
آموزش‌های کنگره به دو صورت در اختیار ما قرار می‌گیرد: مکتوبات و فایل‌های صوتی. هنگامی‌که موضوعی را به‌صورت شنیداری گوش می‌کنم، برای اینکه آن موضوع را بهتر متوجه شوم، می‌توانم آن را بنویسم، نکته‌یاب کنم و اگر هم ننویسم، بازهم از آن نکته‌یاب می‌کنم. در مورد تمام چیزهایی که می‌شنوم، چون مطمئناً در طی زمان، یک سری از موضوعات از ذهن من می‌روند. یعنی امکان ندارد که کسی بگوید من هر چه گوش کردم، همه‌اش در ذهنم مانده است.
اگر سی‌دی می‌نویسد، حتماً در انتهای دفتر نکته‌یاب کنید. برای نوشتن نکات من دفتر جداگانه‌ای دارم. نکات آن موضوع را جداگانه بنویسید. بعضی مواقع ما کتاب «۶۰ درجه» را می‌خوانیم، مثلاً یک سال قبل، و نکاتی برای ما داشت و امسال که می‌خوانیم، یک سری نکات جدید دارد.
کتاب «۶۰ درجه» که مطالب جدیدی به ما نمی‌دهد و کلمات که تغییر نمی‌کنند؛ سال گذشته برای من یک‌چیزهای مهم بود و امسال یک‌چیزهای دیگر مهم است. این مشخص می‌کند که آن زمان چه چیزی برای من مهم بوده است.
اگر سی‌دی گوش می‌کنیم و آن را می‌نویسیم، بهتر است در مورد آن جستجو هم داشته باشیم. این به این معنا نیست که من گفتار گوینده را قبول ندارم، بلکه به این معناست که من می‌خواهم باوری قوی‌تر داشته باشم. این باعث می‌شود که هم‌زمان بنویسم، نکته‌یابی کنم و مطالب بسیار بهتر در ذهن و حافظه من ثبت شوند.
ممنون.
در ادامه جلسه لوح‌های تقدیر لژیون سردار، به اعضای محترم تحویل داده شد.

تایپ، ویراستاری و بارگذاری: خدمت‌گذاران سایت همسفران آقا شعبه پرستار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .