دومین جلسه از دوره سی و هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی شهرری با استادی اسیستانت آموزش همسفر زهرا، نگهبانی همسفر الهام و دبیری همسفر پری با دستور جلسه «نقش سیدی و نوشتن آن در آموزش» روز سهشنبه ۱۷ مهرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
من خدای متعال را بسیار تا بسیار شاکرم که یکبار دیگر در کنار اعضاء کنگره۶۰ نمایندگی شهرری هستم و قرار است در کنار همه شما همسفران آموزش بگیرم. در مورد دستور جلسه امروز میخواهم بگویم همه ما یک درد مشترک داشتیم که در کنار هم جمع شدیم و در پی آن رنجی که دیده بودیم دنبال آرامش میگشتیم تا کنگره را پیدا کردیم. همانطور که شما هر جایی بخواهید خریدی انجام دهید باید بهای آن را پرداخت کنید یا بخواهید وارد هر سازمانی شوید؛ باید شرایط لازم را داشته باشید. شرط یا فیلتراسیون برای ورود به کنگره سواد خواندن و نوشتن است؛ چون در کنگره قرار نیست کسی به من کمک کند تا من به آرامش برسم؛ باید بیایم آموزش بگیرم تا به آرامش برسم، یعنی خودم باید برای خودم تلاش کنم. این فیلتراسیونی هست تا ما بتوانیم وارد لژیونها شویم و از آنجا بتوانیم در بستر کنگره جاری شویم. موارد آموزشی کنگره به دو دسته انتشارات صوتی و انتشارات مکتوب تقسیم میشوند. انتشارات مکتوب همان کتابها و جزواتی هستند که چارچوب، پایه و اساس کنگره در آنها بیان شده است؛ مثل همان کتاب چهارده وادی که ۱۴ راه برای رسیدن به خود را بیان میکند یا کتاب ۶۰ درجه که یک سری نکات و آموزشها را از زبان استادان برای بهتر زندگی کردن من زهرا بیان میکند. استاد سردار میفرمایند: شروع و ابتدا همیشه سخت است اینجا من یاد میگیرم که به دنبال یک فرصت مناسب برای شروع و استارت کارم نگردم همیشه شروعها در سختترین حالت ممکن هستند؛ یعنی باید شروع کنم تا به استناد دستور جلسه هفته پیش راه برای من نمایان شود.
منظور دستور جلسه امروز انتشارات صوتی است همان صحبتهای آقای مهندس که در انتشارات دژاکام برای ما بارگزاری میشود و این انتشارات صوتی به این منظور است که هم من زهرا که در تهران هستم و هم کسانی که در شهرستانها و دور از آقای مهندس هستند، آموزشها را به طور یکسان دریافت کنیم این یک اتفاق بزرگ است و فکر نمیکنم در جایی دیگر این اتفاق زیبا رقم بخورد. یکی دیگر از اتفاقات بزرگ انتشارات این است که هر هفته آموزشها به روزرسانی میشوند این اتفاق هم هیچ جای دنیا نمیافتد. یک نکته دیگر که در مورد نوشتن سیدی هست این است که قبلاً نوشتن سیدی به این صورت بود که سیدی را گوش میکردیم یک خلاصه یا برداشت از آن داشتیم که مینوشتیم و در لژیون مشارکت میکردیم و این کار نتیجهای در پی داشت و این بود که موقع گوش دادن جهان ذهن به چندین جا پراکنده میشد و نکات ریز را دریافت نمیکردیم و فقط چند نکته برجسته را دریافت میکردیم و همانها را سر لژیون مشارکت میکردیم؛ اگر بخواهم برای این موضوع مثالی بزنم مثل یک سفره میماند که دست شما کوتاه است و فقط میتوانید ژلهای که جلوی خودتان هست را بردارید؛ ولی اگر سیدی را واو به واو بنویسید جمله را درک کرده و بعد آن را مکتوب میکنید دقیقاً مثل این میماند که تسلط بیشتری به سفره دارید و میتوانید به بره سرخ شدهای که طرف دیگر سفره است دسترسی پیدا کنید و لذت آن را هم ببرید.
دو تا از کارهایی که سیدی نوشتن انجام میدهد این است که حافظه و تمرکز ما را تقویت میکند و در ادامه باعث میشود من مطالب را بهتر متوجه شوم و آنها را بنویسم و هر زمان بهتر متوجه شوم دانایی من افزایش پیدا میکند و قدرت تشخیصم بالا میرود. چیزی که اینجا معجزهوار اتفاق میافتد همان مهارت خواندن و نوشتن است که اول صحبتهایم گفتم، وقتی یک قسمت از کتاب را میخوانم و آن را متوجه نمیشوم آن جا یک علامت سوال میگذارم و رد میشوم تا درجا نزنم؛ همانطور که آقای امین در سیدی اخیرشان فرمودند: ما قرار نیست یک کتاب یا جزوه را یک بار بخوانیم شاید لازم باشد ۳۰ بار یک مطلب را بخوانیم و دوباره من مجبور میشوم به کتابم رجوع کنم و این دقیقاً مثل میخ یا دارکوب عمل میکند که به یک نقطه ضربه میزند و آنقدر باید به میخ ضربه بزنم تا میخ درون دیوار فرو برود این دقیقاً کاری است که مطالب با ذهن من میکند و آنقدر آقای مهندس در سیدیها تمام مطالبی که من زهرا باید بدانم را تکرار میکنند تا آن مطالب به ذهن من زهرا وارد شود، اینجا دوباره برمیگردم کتاب را میخوانم آن قسمتی را که متوجه نشده بودم و علامت سؤال گذاشته بودم حالا بعد از گذشت شش ماه یا دو سال معنی و مفهوم آن را درک میکنم این نشان میدهد که انتشارات صوتی و انتشارات مکتوب کنگره۶۰ لازم و ملزوم هم دیگر هستند.
گوش کردن سیدی باعث میشود که من مطالب پایه و اساسی کنگره را بهتر متوجه شوم. اگر بخواهم در پایان صحبتهایم در مورد خودم مشارکت کنم همیشه بهدنبال یک شرایط مناسب برای نوشتن سیدی میگشتم؛ چون در خانوادهای پرجمعیت بودم همیشه منتظر بودم خانه ساکت شود تا من بتوانم سیدی بنویسم یک وقتهایی مجبور بودم خانه را برای نوشتن سیدی ترک کنم و به کتابخانه بروم و این کار باعث شده بود من از کارهایم عقب بمانم. تصمیم گرفتم بین سر و صدای بچهها و در شرایط سخت شروع به نوشتن کنم الآن به جایی رسیدهام که میز ناهارخوری منزلم میز نوشتن سیدی است.
در ادامه رهایی از بند اعتیاد همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر فوزیه (لژیون نهم)
در ادامه لوح تقدیر برندگان جام ششم عقاب طلایی اهدا شد.
اعضاء تیم ورزش ایروبیک:
راهنمای تازه واردین همسفر زهرا
همسفر یگانه
همسفر زهرا
همسفر ستایش
اعضاء تیم آمادگی جسمانی:
همسفر نسرین
همسفر فریبا
همسفر پریسا
همسفر ستایش
اعضاء تیم ورزش دارت:
همسفر آذین
همسفر شمسی
همسفر سمیرا
همسفر افسانه
اعضاء تیم تیم تنیس روی میز:
همسفر زری
همسفر لیلی
راهنمای تازه واردین همسفر مریم
راهنما همسفر فاطیما
تایپ و ویرایش: همسفر نسیم رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون پنجم) و راهنمای لژیون تغذیه سالم همسفر نازنین
ویراستاری و ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر طیبه خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی شهرری
- تعداد بازدید از این مطلب :
1770