English Version
This Site Is Available In English

لژیون سردار خانم‌های مسافر و همسفر (نمایندگی کاسپین)

لژیون سردار خانم‌های مسافر و همسفر (نمایندگی کاسپین)

یازدهمین جلسه از دوره اول لژیون سردار ویژه خانم‌های مسافر و همسفر شعبه کاسپین، با استادی اسیستانت لژیون سردار، مسافر پریسا، نگهبانی مسافر زینب و دبیری مسافر سحر با دستور جلسه «وادی هشتم و تأثیر آن روی من» در روز جمعه ۱۳ مهرماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۹:۰۰ آغاز به کار نمود.

 سخنان استاد:

سلام دوستان پریسا هستم مسافر.

در ابتدا خداوند را سپاسگزارم که من را با چنین مکانی آشنا کرد و از جناب مهندس و ایجنت محترم خانم مونای عزیز بسیار سپاسگزارم که اِذن خدمت را به من دادند. خیلی خوشحال هستم که در جمع شما عزیزان حضور دارم و امیدوارم که هر روز به دایره لژیون سردار شعبه قزوین شعاع اضافه بشود و در ادامه خداقوت می‌گویم به خانم مونا و خدمتگزارانی که از تهران می‌آیند تا در شهر دیگری شعبه خانم‌های مسافر داشته باشیم و هیچ مادر یا دختری از اعتیاد رنج نبرد.

اما در مورد دستور جلسه لژیون سردار که وادی هشتم و تأثیر آن روی من است. وقتی من به‌عنوان یک سفر اولی وارد کنگره شدم، پیش خود گفتم؛ تیتر این وادی اصلاً به چه معنایی است و روی درمان اعتیاد من چه تأثیری می‌تواند داشته باشد. این وادی یک قانون کلی را در بر می‌گیرد یعنی روی تمام زاویه‌های زندگی مانند، انتخاب همسر، رشته تحصیلی، خریدوفروش یا درمان اعتیاد می‌تواند مؤثر باشد.

یادم می‌آید زمانی که قرار بود من بیایم درمان اعتیاد را انجام دهم، تا وقتی حرکت نکرده بودم، نسبت به آن بی‌اهمیت بودم، و هیچ اتفاقی در زندگی‌ام رخ نداد و هیچ پیشرفتی نداشتم، ولی زمانی که شروع به حرکت کردم این مسیر قشنگ برایم علامت‌گذاری شده بود و راه آرام نمایان شد‌.این وادی می‌گوید؛ یک روزی ما در آسمان‌ها با خداوند پیمان بسته‌ایم و شروع به حرکت کردیم و با گذشتن از یک سری دردها، رنج‌ها، غم‌ها، مشکلات با کوله باری از آگاهی، اطلاعات و آموزش به‌جای اصلی خودمان برمی‌گردیم؛ یعنی به همان جایی که انشعاب یافته‌ایم.

وقتی که ما روی زمین هستیم، یک سری اهداف داریم و اگر قرار است به آن اهدافم برسیم، باید به سه نکته توجه بسیاری کنیم، یعنی در اول مشخص نماییم چه خواسته‌ای داریم و اینکه برای آن خواسته و هدفم تلاش کنم، یعنی تمام تمرکز خود را روی آن خواسته بگذارم تا برآورده بشود، مثل یک انسانی که تشنه است و به دنبال آب می‌گردد.این را باید در نظر بگیریم که رسیدن به خواسته‌ها همیشه یک زمانی دارد، برای مثال یک شخصی وارد کنگره می‌شود، باید قبول کند که ۱۰ الی ۱۱ ماه زمان می‌برد تا به درمان برسد. در آخر این است که وقتی انسان شروع به حرکت می‌‌نماید، همیشه بر سر یک دوراهی قرار می‌گیرد؛ یکی راه خیر و دیگری راه شر، راه خیر که انسان را به درمان اعتیاد، روشنایی حال خوب، سلامتی، صلح و آرامش می‌رساند و شر راهی است که انسان را به تاریکی، نابودی و مسلخ می‌کشاند.

ما نباید مثل آهویی باشیم که در مسیر حرکتمان به علفزارها برخورد می‌کند و از مسیر خارج می‌شود. ممکن است مسیر اصلی خودمان را گم کنیم و منحرف بشویم. این روزها که به گلریزان نزدیک می‌شویم من نباید فراموش کنم که از کجا به این نقطه رسیده‌ام؟ این روزها برای اینکه پرداختی داشته باشم، اگرهای زیادی در ذهنم به وجود می‌آید.

من پریسا باید از خودم بپرسم در استحکام پایه مالی و علمی، جایی که به من هستی، زندگی و سلامتی داده است، در عوض من چه‌کار کرده‌ام؟ این را باید بدانم که در هر سیستمی و هر جایی، برای اینکه رشد و بقا داشته باشد، به سه مؤلفه نیاز دارد؛ یکی از آن‌ها علم و دانش است که آقای مهندس با آموزش‌های به روزشان همه ما را سیراب می‌کنند، دیگری نیروی متخصص، یعنی افرادی که بعد از درمان در آزمون‌ها شرکت می‌کنند تا خدمت نمایند. در آخر بحث مالی است که اعضا در لژیون سردار بخش مالی را حمایت می‌کنند.

من نسبت به لژیون سردار خیلی حس عجیبی دارم. در روز اول که وارد کنگره شدم لژیون سردار تشکیل شده بود. آرزو داشتم که یک روز در لژیون سردار بنشینم، یادم هست ۵ ماه سفر اول بودم که با اجازه راهنمای خوبم خانم آسیه و خانم مونای عزیزم، توانستم در لژیون سردار حضور پیدا کنم.

آقای مهندس در صحبت‌های خودشان می‌گویند که؛ ما در اوایل شروع کنگره به مشکل مالی برخورد کردیم؛ اما از هیچ اُرگانی و هیچ سیستمی در بحث مالی کمک نگرفتیم، و شروع به حرکت کردیم که راه برای ما نمایان شود، تا جایی که سبدهای پول جوابگوی آن همه هزینه‌ها نبود. آقای مهندس با تفکر عمیقی که داشتند، لژیون مالی را تشکیل دادند و افرادی آمدند از مالشان و وقتشان گذشتند و عضو لژیون مالی شدند و با هزینه و پرداختی که آنها انجام دادند، توانستند مکانی را بخرند که من امروز بیایم و به حال خوش برسم این عشق باید ادامه‌دار باشد.

آقای مهندس در سی‌دی طغیان می‌گویند: دو مؤلفه ثروت و قدرت در هستی خیلی مهم است. ما باید برای این دو ارزش قائل بشویم و نباید بگوییم که پول مسئله مهمی نیست و خیلی زیبا گفتند که؛ تمام هستی همیشه در حال بازپرداخت و بخشش به ما هستند. برای مثال یک درخت می‌کاریم با کمی کود و آب بهترین میوه‌ها را به ما می‌دهد. حالا انسان بابت آن همه نعمتی که خداوند به او داده چه رسالتی باید انجام دهد؟ در کنگره به سفر اولی‌ها می‌گوییم اگر یک‌پنجم دانایی را بالا نبری، نمی‌توانی یک‌پنجم مواد خود را کم کنی، کسی می‌تواند بخشش داشته باشد که بتواند یک‌پنجم دانایی خود را بالا ببرد. آن موقع می‌تواند از مال خودش ببخشد.

آقای مهندس در صحبت‌های خودشان گفتند؛ انسان‌ها جان را بهتر از مال می‌بخشند. چرا که بابت آن مالی که می‌خواهند ببخشند ۱۰ سال زحمت کشیده‌اند؛ ولی برای جان زحمتی نکشیده‌‌اند. من آرزو دارم یک روزی کنگره ۶۰ جهانی بشود. من به‌عنوان عضو کوچکی از کنگره ۶۰ باید ببینم چه کاری کرده‌ام که آرزویم برآورده بشود. آقای زرکش خیلی زیبا گفتند: اگر کسی می‌گوید من آقای مهندس را خیلی دوست دارم باید ببینیم رفتار، کردار، تفکر و هدف آقای مهندس را در اشخاص می‌توانیم ببینیم؟ 

همسر من قبلاً تعزیه‌خوان بودند آیه «ه‍َل مِن ناصرُ یَنصِرُنی» را هر روز در خانه تکرار می‌کنند که معنی آن می‌شود آیا کسی بود حسین را یاری کند؟ ایشان همیشه می‌گوید؛ ما خودمان می‌دانیم که کنگره چه دِینی بر گردن ما دارد، زمانی بود که من برای اینکه به درمان برسم، ۹۰ متر کیک در جشن امام‌زمان می‌دادم، خیلی کارها کردیم؛ ولی راه را اشتباه رفته بودیم و فکر می‌کردیم اگر فقط نذرونیاز، دعا و سرکتابی انجام بدهیم، حتماً مشکل ما برطرف می‌شود.

ولی در کنگره یاد گرفتیم که تمام مسئولیت‌ها بر گردن خودمان است. من و خانواده‌ام نباید فراموش کنیم که کنگره به ما چه داده است. از نقطه سیاه تا رنگین‌کمان رسیدن، به‌راحتی نیست، بها دارد، اشخاصی بودند که آمدند این سقف، زمین و این صندلی را برای من گذاشتند من هم باید این را برای آیندگان فراهم کنم.

آقای مهندس می‌گویند: شکر نعمت نعمتت، افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند. اگر خواسته‌ای از خداوند داریم و به واسطه بند‌گانش برآورده می‌شود، من باید با عَمَلم هم تشکر کنم و فراموش نکنم که چه زندگی داشتم. آقای مهندس به زندگی من آبرو، ایمان و شرافت دادند، بچه‌هایم را بر سر یک سفره جمع کردند وگرنه معلوم نبود الان در چه مسیری قرار داشتیم.

امیدوارم که سال‌ها سایه آقای مهندس بالای سر ما باشد. من و همسرم اگر الان در کنگره حضور نداشتیم در بیمارستان و یا تیمارستان بودیم. خداوند را بابت اینکه آقای مهندس و روش DST  تشکر می‌کنم. جناب مهندس با کشف D. AP  نیز،  زمانی که خیلی خانواده‌ها داشتند  بچه‌هایشان، مادرانشان و عزیزانشان را از دست می‌دادند ،به ما کمک کردند. همه این‌ها جای شکر دارد باید بدانیم که کجا آمدیم، اگر فراموش کنیم این نعمت از ما گرفته می‌شود.

الان هم که نزدیک جشن گلریزان است وقت عمل است. اگر من به زبان می‌گویم آقای مهندس برای ما خیلی زحمت کشیده‌اند، باید این را در عمل هم ثابت کنیم. ما چیزی را می‌توانیم ببخشیم که مال خودمان باشد، اگر نمی‌توانیم چیزی را ببخشیم، یعنی ما فقط امانت‌دار آن هستیم.حضرت علی می‌گویند؛ اگر مال شما روی شانه‌هایتان سنگینی می‌کند و دوست دارید که با خودتان به بعدهای دیگر ببرید، آن را باید ببخشید. وقتی که آن مال را می‌بخشید، در مکان دیگر این مال به تو برگشت داده می‌شود. از همه شما عزیزان ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید.

گرد آوردی و تایپ: مسافر سحر لژیون سوم - نمایندگی کاسپین
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .