English Version
This Site Is Available In English

اولین جبران خسارت از خودم، جسم و جان و روانم است (نمایندگی آکادمی)

اولین جبران خسارت از خودم، جسم و جان و روانم است (نمایندگی آکادمی)

اولین جلسه از دوره شصت و هفتم کارگاه‌های آموزشی- خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی آکادمی، با استادی راهنما مسافر معصومه، نگهبانی راهنمای ویلیام مسافر الهام و دبیری موقت مسافر سحر، با دستور جلسه "وادی هشتم و تاثیر آن روی من" روز یکشنبه 8 مهرماه 1403 راس ساعت 14:00 آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:
سلام دوستان معصومه هستم یک مسافر.
خیلی خوشحالم که یک بار دیگر همراه لژیون ششم خدمتگزار شما هستیم. دستور جلسه این هفته "وادی هشتم و تأثیر آن روی من" است. عنوان وادی؛ "با حرکت راه نمایان می‌شود".
در ابتدای وادی داستان خلقت انسان را تعریف می‌کند، که به دلیل نقض فرمان از بهشت رانده شد، و خداوند به انسان گفت شما بخشیده می‌شوید، اما باید برگردید و راه خود را پیدا کنید. اما تفاوت برگشتن به این نقطه با نقطه‌ای که الان هستید، حرکت، برداشت‌ها، اطلاعات، آگاهی‌ها و معرفتی است که کسب می‌کنید، اینها در شما باقی می‌ماند و باعث ارتقای شما می‌شود.
اگر بخواهم از تجربه خودم بگویم، در سفر دوم حرکت برای من سخت‌تر شد. من اردیبهشت ماه به رهایی رسیدم، بلافاصله در امتحان راهنمایی قبول شدم و هم زمان باردار شدم. باید چند کار مهم را  با هم انجام می‌دادم. این موضوع  برایم سخت بود، باید ظرفیت خود را بالا می‌بردم و یک حرکت دوباره را آغاز می‌کردم.
در این وادی  برای حرکت درست  چند نکته مهم  را یادآور می‌کند؛ ابتدا باید هدف را مشخص کنیم. هدف و اولویت من قرار گرفتن در لژیون و خدمت کردن بود. دوم  اینکه برای رسیدن به هدف باید به‌طور مداوم تلاش کنیم. اگر می‌خواهید به خواسته‌تان برسید، باید تلاش و سماجت داشته باشید.
راهنمایم خانم افسانه همیشه در لژیون می‌گفتند: بهشت را به بها دهند نه به بهانه! باید بهایش را پرداخت کنید، سختی‌های راه را با جان و دل بپذیرید و با فکر کردن راه‌حل آن را پیدا کنید.
اما پارامتر سوم که در وادی اشاره می‌کند؛ انسان همیشه بر سر دو راه قرار می‌گیرد؛ یکی صراط مستقیم، و دیگری راه شیطانی، اهریمنی و بازدارنده. این انتخاب من است که کدام راه را انتخاب کنم. اگر به طرف نیروی منفی حرکت کنم، کم‌کم از صراط مستقیم دور و دورتر می‌شوم و به هدفم نمی‌رسم.
در ادامه از جبران خسارت صحبت می‌شود. شما زمانی می‌توانید اطرافیان خود را ببخشید که اول خودتان را ببخشید. در اصل اولین جبران خسارت از خودم، جسم و جان و روانم است. من وقتی به گذشته  فکر می‌کنم، می‌بینم هر کار ضد ارزشی که انجام دادم، تخریبش روی خودم بوده است.
دومین جبران خسارت از خانواده است؛ من به‌عنوان یک مادر، یک همسر یا یک فرزند، تخریب‌هایی در خانواده ایجاد کرده‌ام که باید آنها را جبران کنم.
در وهله سوم، باید از اجتماع و جامعه جبران خسارت نمایم. ما همیشه از جامعه طلبکار هستیم، ولی باید فکر کنیم خودمان برای جامعه چه کار کرده‌ایم. باید از ضدارزش ها دوری کنیم و اعمال ارزشی را جایگزین آنها نماییم.
در انتهای وادی به من پاداش می‌دهد و به جایگاه بالاتری دعوت می‌کند، و آن بستن پیمان است.  اینکه ما به دامان طبیعت رفته و سیاهه‌ای از تاریکی‌های وجود خود را می‌نویسیم، سپس سوزانیم. سیاهه دوم درباره خواسته‌های ما برای حرکت دوباره است. اما این پیمان هدف نیست، بلکه یک مسیر و حرکت جدید است برای به دست آوردن آن خواسته‌ها که می‌خواهیم با تلاش به آنها برسیم.

تایپ: مسافر زهرا- نمایندگی آکادمی
گردآوری و تایپ: مسافر سارا ـ نمایندگی آکادمی

بازبینی و ارسال: مسافر خاطره

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .