English Version
This Site Is Available In English

جلسه هماهنگی لژیون سردار نمایندگی‌های اصفهان

جلسه هماهنگی لژیون سردار نمایندگی‌های اصفهان

جلسه هماهنگی لژیون سردار نمایندگی‌های اصفهان با حضور اعضای لژیون سردار و راهنمایان نمایندگی‌ها، با نگهبانی و استادی دیده‌بان محترم مسافر علیرضا زرکش و دبیری مسافر احسان در نمایندگی شیخ بهایی اصفهان پنجشنبه 5 مهر ۱۴۰۳ساعت ۱۲ با قرائت پیام لژیون سردار شروع به کار کرد.

متن پیام:
اگر بنایی آباد باشد اما ساکنین آن خراب باشند بنا هم کم کم رو به نابودی و خرابی می‌رود اما ساکنین آباد در بناهای خراب و ویرانه‌ها می‌توانند آنها را احیا نمایند.

سخنان استاد:

سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر
با توجه به حضور راهنمایان محترم این جلسه از حساسیت خاص خودش برخوردار است و اطلاعات منتقل می‌گردد حال اگر رفتار، تفکر و منش  یک راهنما نزدیک به ساختار بنیان کنگره باشد آن کسی هم که در آن بستر بزرگ می‌شود و آموزش می‌بیند قطعاً شباهت زیادی به آن دارد. حال از دیده‌بان‌ها گرفته تا کوچک‌ترین عضو این دانشگاه یا ساختار، هرکدام خودشان را به این منش نزدیک می‌کنند. علم کنگره نیز در حال کامل شدن است هرچقدر زمان از آن می‌گذرد دستاوردهای آن نشان می‌دهد که این علم در حال کامل شدن است از هر نظر که فکر کنیم و اگر من علیرضا در جایگاهی که هستم بخواهم باشم و بیاموزم باید به‌روز باشم علم کنگره به‌روز است من علیرضا هم به‌عنوان یک خادم و خدمتگزار باید به‌روز باشم هم در تفکر و اندیشه‌ام و هم در کلامم و از همه مهم‌تر هم در اجراییاتم باید مجری خوبی باشم و برای اینکه مجری خوبی باشم باید به فهم مطالب پی ببرم.

همه در این قضیه استاد هستند ولی می‌خواهیم با یکدیگر مرور کنیم، بحث سردار و خدمت کردن است. این هم علم است و علمی است که قابل‌رؤیت است و من علیرضا به‌عنوان دیده‌بان لژیون سردار باید درست تفسیر کنم؛ اگر به فهمش رسیده باشم می‌توانم راجع به آن فهم، توضیح دهم که بحث خدمت مالی یعنی چه؟ و چه دستاوردی در پی خواهد داشت؟ با توجه به اینکه وقتی شما واقعی صحبت می‌کنید همه دنبال نتیجه می‌گردند پس باید درست درباره مطالب تفکر و اندیشه کنیم و درست استفاده کنیم.

همه ما سفر اول را تجربه کرده‌ایم و در سفر اول رها شده‌ایم و در سفر دوم، همه تلاشمان را می‌کنیم که رها شویم بعضی از جایگاه‌ها مال سفر اول است و بعضی از جایگاه‌ها مختص سفر دوم است. آیا کسی در سفر دوم رها شده؟ آیا کسی در سفر دوم تلاش می‌کند که رها شود؟ این سؤالاتی است که من از خودم زیاد می‌پرسم. چه چیزی من علیرضا را مؤمن می‌کند؟ و آن مؤمن چگونه ایمان می‌آورد؟ این‌ها مهم است ما به عملی که انجام می‌دهیم باید ایمان و باور داشته باشیم به محضی که باور می‌کنیم آن باور، یاور ما می‌گردد همه ما وارد سفر دوم شده‌ایم و همه ما دوست داریم که در عمق سفر دوم، بتوانیم حرکت کنیم و آن چیزی که من در این چند سال در لژیون سردار تجربه کرده‌ام و در بچه‌ها دیده‌ام و در کنار شما به این نتیجه رسیده‌ام این است که: حرکت در سفر دوم نیاز به یک اجازه دارد و خدمت کردن این اجازه را به یک سفر دومی می‌دهد که در سفر دوم حرکت کند.

ما یک خَلق نیکو داریم و یک خُلق نیکو این خَلق به ظاهر است ولی خُلق به پنهان است اگر قرار است خِلقت کسی درست شود و اگر قرار است تغییری به وجود آید این نیازمند به یک مجوز است که آن خدمت کردن است و خدمت کردن خودش سه ضلع دارد به زمان است به مکان است و به کلام، ما در کنگره داریم یاد می‌گیریم بخشش را که بخش کنیم کلاممان را و زمانمان را داریم بخش می‌کنیم و مالمان را نیز باید بخش کنیم. خوب که چه اتفاقی بیفتد؟ کنگره نیاز به پول ندارد کنگره دنبال صفت‌ها و تغییر صفت‌ها می‌گردد و وادی چهاردهم و بخشش.

این ۱۴ وادی که در کنگره همه راجع به آن صحبت می‌کنند یک صور آشکار دارد و یک صور پنهان در سفر دوم باید به کنه و صور پنهان آن پی ببریم و وارد سرزمین محبت شویم و در زیر ستون عشق قرار بگیریم و حاصل این سرزمین، بخشش است. خوشا به حال کسی که میوه بخشش به او داده شود و میوه بخشش حرکت در سفر دوم است و فهم سفر دوم است یک پهلوان با بخشیدن فکر نکند که همه‌چیز برای او تغییر می‌کند و اتفاقی برایش پیش می‌آید هیچ اتفاقی و هیچ‌چیز تغییر نمی‌کند تنها اتفاقی که برای یک خدمتگزار می‌افتد این است که می‌تواند حرکت کند یعنی اینکه کشتی می‌آید پهلو می‌گیرد و من می‌توانم سوار شوم باید حرکت کنیم حرکت سراغ ما نمی‌آید ما باید سراغ حرکت برویم و کسی این اتفاق‌ها برایش می‌افتد که این لژیون‌ها را در سفر دوم تجربه کند همه ما خَلقمان، خَلق نیکویی است اجزای صورت و بدنمان نیکو است ولی همه ما خُلقمان نیکو نیست و تمام تفکر و اندیشه کنگره این است که ما در سفر دوم خلقت نیکو داشته باشیم و تغییر خُلق گذر از خشم و شهوت است و این تغییر بدون بخشش غیرممکن خواهد بود بخشش مختص کنگره نیست ما در کنگره تمرین می‌کنیم که بیرون این در بتوانیم ببخشیم و در بیرون آدم‌های بخشنده‌ای باشیم.

ما وقتی پولمان را در جایی می‌گذاریم دوست داریم حاصلی داشته باشد و در کنگره توسط این پول‌ها چقدر شعبه و چقدر نمایندگی به وجود می‌آید و چقدر انسان‌های گرفتار نجات پیدا می‌کنند و من تجربیاتم در این چند سال نسبت به لژیون سردار این بوده، ما هم صور آشکارمان نیاز به خوراک دارد و هم صور پنهانمان و ما برای خوراندن خوراک به صور پنهانمان نیازمند به یک توانایی‌هایی هستیم و شماهایی که در کنگره جاه و جایگاهی دارید و آن جایگاه جایگاهی است به نام راهنمایی، مرزبانی، ایجنتی و... همه در جایگاه‌ها هستیم و این جایگاه‌ها مانند فصول می‌مانند فصل تابستان را پشت سر گذاشتیم و الآن فصل پاییز است فصول با همدیگر فرق می‌کنند این فصل تابستان با فصل تابستان پیش فرق می‌کند یک فصل تابستان خوب عمل می‌کند و یک فصل تابستان بد عمل می‌کند این بدی و خوبی مال آن فصل است مال فصل بعدی نیست و الآن هم من علیرضا در جایگاه کنگره یک فصلی دارم، هرکدام از ما در هر جایگاهی مثل مرزبان، ایجنت، راهنما، راهنمای تازه واردین یک فصلی داریم و خوش به حال آن فصلی که درست عمل می‌کند و آن ساختار به او اجازه می‌دهد که آن فصل را تکرار کند و من فکر می‌کنم که فصلی می‌تواند درست عمل کند که به فهم آن فصل پی برده باشد.


راهنمایی فصل بسیار بزرگی است مرزبانی هم فصل بسیار بزرگی است، ایجنتی نیز همین‌طور نگهبانی، دبیری و خزانه‌داری نیز همین‌طور و حتی در آبدارخانه هم که حضور پیدا می‌کنیم و یک چای خوش‌طعم و خوش‌رنگ دم می‌کنیم و به‌موقع دست بچه‌های کنگره می‌دهیم آن‌هم یک فصل است و آن فصل است که فصل بعدی را تعیین می‌کند.
خوراک صور پنهان نفس است و خوراک نفس گرسنگی است که تذهیب نفس می‌آورد من علیرضا باید بلد باشم و قدرتمند باشم که این اتفاق برایم بیفتد سفر دوم سفر صور پنهان است طعام روح علم است و دانایی است که منجر به دانایی مؤثر می‌شود باید من قدرت داشته باشم که به نفسم گرسنگی دهم باید قدرت داشته باشم که به روحم دانایی و دانایی مؤثر بدهم؛ حال خوراک جن چیست؟ خوراک جن خشم و شهوت است. و این جایگاه‌هایی که ما در کنگره درست تجربه می‌کنیم این قدرت مثبت را به ما می‌دهد؛ و این قدرت را لژیون سردار به ما می‌دهد کنگره یک زمین بازی است و لژیون سردار هم یک زمین بازی است هرکس نسبت به توانش می‌رود و بازی می‌کند.

من به دیده‌بان‌های محترم آقای سلامی آقای منصوری  آقای صدیقی خوش‌آمد می‌گویم و از آقای سلامی خواهش می‌کنم در جایگاه حضور پیدا کنند.

سخنان دیده‌بان محترم آقای مجید سلامی:

سلام دوستان مجید هستم یک مسافر.
خوشحالم و خداوند را شاکرم که در جمع شما دوستان هستم و هر طرف که نگاه می‌کنم راهنمایان و عزیزانی را می‌بینم که آشنا هستند و اینجا من احساس غریبی نمی‌کنم و از آقای زرکش نیز تشکر می‌کنم که اجازه حضور به من دادند و وقت جلسه‌شان را در اختیار  من گذاشتند معمولاً به مهمان خوش آمدی می‌گویند من به آقای زرکش خوش‌آمد نمی‌گویم؛ من به آقای زرکش خیرمقدم می‌گویم؛ انشاء الله قدمشان برای نمایندگی‌های اصفهان خیروبرکت باشد و باز تشکر می‌کنم از علیرضای عزیزم که به اصفهان آمدند و نه‌تنها در اصفهان، بلکه در تمامی نمایندگی‌های کشور حضور دارند و سرکشی می‌کنند و در تمام امورات لژیون سردار کاملاً واقف به قضیه و مسلط هستند و طرح‌های بسیار خوب و ارزنده‌ای ارائه می‌دهند.

اولین جلسه لژیون سردار با ۱۰ نفر در ساختمان ملایری شروع شد آقای مهندس بود و چند نفر سردار بودند که آن زمان دنور و پهلوانی را نداشتیم و من چون دبیر آقای مهندس بودم در آن جلسات شرکت می‌کردم، هنوز گزارش جلسه و صورت‌جلسه آن جلسات را دارم. خیلی خوشحال هستم که الآن اصفهان هست که این‌قدر نیرو برای جلسات لژیون سردار دارد و این نشانه آن است که راه و حرکت؛ راه و حرکت درستی بوده است، این تدبیر آقای مهندس است، همان‌گونه که صورت‌مسئله اعتیاد را مطرح کرده‌اند صورت‌مسئله لژیون سردار را نیز به‌درستی مطرح کردند؛ یعنی وقتی صورت‌مسئله برای ما کاملاً  باز شد ما یک حرکت بزرگی را شروع کردیم و خیلی سریع از لژیون سردار دنور و سال بعدش چند پهلوان شکل گرفت.

من از طرف خودم و تمام اعضای لژیون سردار، دنورها و پهلوانان از علیرضای عزیز تشکر می‌کنم که بسیار در این زمینه زحمت کشیده‌اند.
بچه‌های اصفهان همیشه در این زمینه بسیار پیشتاز بودند و انشالله امسال جشن گل‌ریزان خوبی داشته باشیم اصلاً ما بحث ریال را نمی‌کنیم و بیشتر بحث ما بحث معنوی است، آن شور و اشتیاقی که بچه‌ها دارند‌. وقتی آدم می‌بخشد یک انرژی مضاعفی در او ایجاد می‌شود و به یک تعادلی می‌رسد. بخشش و بخشیدن نشانه آدم عاشق است و این تنها پول نیست وقتی وقتت را می‌بخشی و یا یک تکه لباسی می‌خری و به کسی می‌بخشی؛ یک کار و یک بخششی را انجام می‌دهی که این کار یک انرژی خاصی به آدم می‌دهد و شما قطعاً این موضوع را لمس کرده‌اید که الآن اینجا نشسته‌اید اگر این موضوع را لمس نکرده بودید الآن اینجا نبودید وقتی حال آدم خوب می‌شود آدم به تعادل می‌رسد و می‌دانید که تعادل فوق درمان است و وقتی به تعادل رسیدید آن موقع است که به تکامل می‌رسید و راهنماها در اینجا نقش بسیار مهمی را دارند.

ما در کنگره جبر نداریم و هیچ اجباری نیست ولی باید برای رهجو تفهیم شود این سقفی که الآن در کنگره بالای سر شماست خیلی‌ها کمک کردند تا این سقف زده شده است نه اینجا حتی جاهای دیگر یک سری انسان‌ها تلاش کردند تا ما بتوانیم نمایندگی‌هایی در استان اصفهان از خودمان داشته باشیم این اتفاق کی افتاد؟ آیا با جبر این اتفاق افتاد؟ من بعید می‌دانم که با جبر چنین اتفاقی بیفتد، بچه‌ها آمدند، بزرگترهای کنگره آمدند، پیشکسوت‌های اصفهان آمدند، از تهران آمدند و این را برای بچه‌ها تفهیم کردند که این پولی که شما می‌دهید، این هزینه‌ای که شما می‌کنید  این کاری که شما می‌کنید به شما فرصت داده شده است فکر نکنید همین‌جور اتفاقی است، خیلی‌ها پول دارند ولی نمی‌توانند از آن استفاده کنند و به قول آقای مهندس فقط نگهبان آن هستند شاید ما موقعی که بیرون از کنگره بودیم خیلی‌هایمان که اینجا نشسته‌ایم این طرز تفکر را داشتیم و الآن این آموزش صحیح و درست است که به ما جهت داده است.

روزی که من آمدم و حساب کنگره را تحویل گرفتم حساب کنگره منفی بود که دفاتر آن موجود است ولی چه اتفاقی افتاد فکر می‌کنید به جبر اتفاق افتاد که الآن حدود صد و ده، بیست قطعه زمین کنگره دارد این با جبر اتفاق افتاد؟ که من بعید می‌دانم، پشت این قضیه یک تفکر درست و یک فکر درست بوده و این فکر درست به چه کسی انتقال داده شده؟ به راهنماها، به مرزبان‌ها، به ایجنت ها ما وظیفه‌مان این است که به‌قول‌معروف همان‌گونه که دیگران کاشتند و ما خوردیم بر همه ما واجب است که ما بکاریم تا دیگران بخورند و این وظیفه بر گردن همه ما و همه شماست و همان‌گونه که قبلاً اشاره کردم این به جبر نیست و من ندیدم که کسی به جبر بیاید چیزی بدهد و در کنگره بماند. رهجو باید درک کند و به او تفهیم شود،  این اتفاقی که دارد می‌افتد چه اتفاق مهمی است.

تمام پولی که به‌حساب کنگره هست یک هزار تومان آن متعلق به کسی نیست و به‌حساب کسی هم نیست  و حساب با مهندس یا دیده‌بان‌ها، ایجنت ها و یا کس دیگری ندارد تمام زمین‌ها و موجودی نقدی کنگره سندش به نام جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰ است که الآن امضاکننده‌اش آقای مهندس و من و در صورت نبودن من استاد امین است و به نام شخصی نیست فردا ممکن است مجید سلامی  کنار برود و علی زرکش بیاید جای او حق امضا با ایشان است ما فقط امضا می‌کنیم تمام این پول‌هایی که شما می‌دهید و تمام ملک‌هایی که ما خریده‌ایم طبق ماده ۴۰ اساسنامه ما که وزارت کشور آن را تائید کرده  این پول‌ها به هیچ‌کس تعلق ندارد این اتفاق نخواهد افتاد من به علم اینکه این اتفاق نمی‌افتد و به فرض مثال می‌گویم اگر روزی کنگره ۶۰ جمع شود که این اتفاق اصلاً نمی‌افتد این پول‌ها و ملک‌ها در اختیار صادرکننده مجوز کنگره ۶۰ قرار می‌گیرد تازه آن‌هم نمی‌تواند برای خودش هزینه کند. باید در راستای اهداف کنگره ۶۰ هزینه شود، حال اهداف کنگره ۶۰ چیست؟ کاهش آسیب‌های اجتماعی ناشی از سوءمصرف مواد مخدر یعنی هر انجیویی که در راستای کار ما کار کند؛ پس ببینید پول به شخصی تعلق ندارد  در راه درستی خرج می‌شود حتی در صورت جمع شدن کنگره.

اگر این موضوع را بتوانیم همان‌گونه که خودتان آموزش دیده‌اید و حرکت کردید برای بچه‌ها باز کنیم و این آموزش درست و این درک درست را به وجود آوریم همان‌گونه که پهلوانان و دنورها این قضیه را درک کردند.
از این راه قشنگ‌تر کدام راه است که احیای انسان‌هاست حال اگر شما کمک نمی‌کردید آیا می‌توانستیم چنین کاری انجام دهیم؟ می‌توانستیم ۱۴ شعبه در اصفهان داشته باشیم؟ پس تفکر درست و حرکت درست بوده که ما را به این نقطه رسانده است امیدوارم که بتوانیم در این راستا که به نظر من به‌غیراز لژیون سردار به دست راهنماها است حرکت کنیم راهنماها نقش بسیار مهمی در این حرکت دارند و رهجو هر حرفی که راهنما می‌زند سمعاً و طاعتا قبول دارد و حرف راهنما برای رهجو اگر حرف درست باشد حجت است.

حال چه در بحث مالی و چه در بحث تحقیقاتی که آقای مهندس انجام می‌دهند و هر هفته گزارش آن را روزهای چهارشنبه ارائه می‌دهند همه را می‌گویند که به کمک شماهاست. حال اگر در اصفهان اتفاقی می‌افتد آن هم نیز به کمک شما است انشالله بتوانیم در اصفهان نمایندگی‌های دیگری را راه‌اندازی کنیم،  از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید متشکرم.

از آقای صدیقی و آقای منصوری هم تشکر می‌کنم و خواهش می‌کنم در جایگاه حضور پیدا کنند.

سلام دوستان اصغر هستم یک مسافر

شخصی از من سؤال کرد که چرا شما در کنگره همیشه حالتان خوب است؟ گفتم چون در کنگره همه در حال دریافت هستند و چیزی از کسی کم نمی‌شود و  به قول آقای سلامی که فرمودند ما که الآن اینجا نشسته‌ایم، حتماً چیزی را دریافت کرده‌ایم  یادم می‌آید ۷ یا ۸ سال پیش در دانشگاه رازی جلسه تشکیل شد و آنجا آقای مهندس سخنرانی داشتند که از انجیوها دیگر و پزشکان هم بودند، اولین صحبت آقای مهندس این بود که اگر بچه‌های اصفهان در اینجا حضور دارند به خاطر من نیامده‌اند به خاطر حال خوش خودشان است که آمده‌اند. ما در ابتدا فکر می‌کردیم که آقای مهندس می‌گویند: این‌ها از اصفهان به خاطر من آمده‌اند و تشویقشان کنید و بعد گفت که نه برای من نیامده‌اند، یک‌لحظه فهمیدیم که واقعاً درست است ما حالمان خوب است، آیا حال خوب قیمت دارد؟ پس اینکه حال ما خوب است و یا صورت‌مسئله اعتیاد داریم؛ در اصل صورت‌مسئله حیات ما است یعنی ما با پیدایش صورت‌مسئله اعتیاد احیا شدیم و یک زندگی دوباره پیدا کردیم  من همیشه به خودم می‌گویم که ما دوباره داریم از نو  زندگی می‌کنیم در جمع ما کسانی هستند که نان شب هم نداشتند اما الآن اعلام پهلوانی می‌کنند، پهلوان می‌شوند و یا نشانی در بی‌نشانی می‌گیرند و خیلی باید از خداوند سپاسگزار باشیم و قدر خودمان را بدانیم و قدر این ساعت را بدانیم خداوند به هر کسی یک وقت معینی می‌دهد.

آقای مهندس تا زمانی که هستند و جلودار ما هستند، به ما آموزش می‌دهند و از این بابت خیلی باید خداوند را شاکر باشیم همین‌طور که آقای سلامی فرمودند که اجباری نیست، در کار بخشش هیچ اجباری نیست یک بار رهجویی آمد سراغ من و گفت من می‌خواهم طلاهایم را بفروشم و به کنگره بدهم؛ باید در این قضیه مراقب باشیم که ما در هر دو قضیه هیچ‌کاره هستیم ما فقط تذکر به همدیگر می‌دهیم و من گفتم که نه شما نباید پول بدهید و خلاصه آن روز پول نداد و از کنگره هم رفت تا اینکه  یک روز که با آقای مهندس در جایی خلوت بودیم با مهندس مشورت کردم و موضوع را به آقای مهندس گفتم آقای مهندس گفت؛ که شما چرا نظر دادید و اصلاً چرا سؤال کردید شاید آن پولی که می‌خواست بدهد راهگشای زندگی‌اش بوده اگر آن موقع‌ می‌خواسته ۵۰۰ تومان بدهد ۱۰ برابرش را دریافت می‌کرده الله سریع الحساب است اینجا کسی چیزی نمی‌دهد اینجا فقط دریافت است. اگر آقای زرکش از تهران به اصفهان می‌آید می‌خواهد چیزی به ما برساند و هدفش این است که ما بتوانیم زندگی کنیم و زندگی به ابزاری نیاز دارد و ابزارش مسائل مالی است و ما باید یاد بگیریم؛ ایشان به تک‌تک ما دارد آموزش می‌دهد و همیشه باید سپاسگزار باشیم و همین‌طور که آقای سلامی فرمودند  انشاء الله امسال جشن گل‌ریزان خیلی خوبی داشته باشیم و جمله آخر تمام شعبی که ساخته‌ایم آقای سلامی و آقای زرکش واقعاً برای اصفهان خیلی زحمت کشیدند.

امیدوارم که امسال گل‌ریزان خیلی خوبی داشته باشیم و سعی کنیم که تذکردهنده باشیم اما تذکردهنده هم باید آموزش دیده باشد و همین‌طور که آقای سلامی فرموده‌اند: برای ره‌جوها روشن کنید که چه اتفاقی دارد رخ می‌دهد و اجازه بدهند که آن‌ها هم در این امر شریک شوند از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید ممنون.

سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر 

از آقای زرکش و آقای سلامی که به بنده اجازه دادند در خدمت شما باشم تشکر می‌کنم خیلی خوشحالم که در جمع شما بخشندگان و انسان‌هایی که راه بخشش را به بقیه انسان‌ها نشان می‌دهند هستم؛ و در این جمع بودن باعث لذت و شعف درونی هر انسان می‌شود.
با کسب اجازه از آقای سلامی می‌خواهم یکی دو مورد در مورد راهنماها صحبت کنم، راهنما یک بستری در کنگره برایش فراهم شده که این بستر، بستر رشد آن راهنما است افرادی که به‌عنوان رهجو در لژیون‌ها در اختیار ما قرار می‌گیرند امانت هستند باید استعدادهایشان شناسایی شود ما در کنگره  انسان‌های مستعد زیادی داریم، انسان‌هایی در کنگره وجود دارند که استعداد ماندن و راهنما شدن را در کنگره دارند و این به دست راهنما است و بعضی از انسان‌ها در کنگره هستند که بذر بخشش را می‌توانند در درونشان بکارند حتی خود من تا قبل از ورودم به کنگره راه صحیح بخشش و بخشندگی را نمی‌دانستم شماها موظفید که به رهجویتان یاد بدهید، شما به‌عنوان راهنما موظفید که این بذر را در درون رهجویتان بکارید افرادی که شال گرفتند، شال پهلوانی گرفته‌اند ایشان  باید لذت این جایگاه را و لذت این شال که از دستان آقای مهندس گرفته‌اند را به افرادی که هم‌صنف خودشان هستند انتقال دهند؛ حس و حال وقتی که شال را از دستان آقای مهندس می‌گیریم هرچند که آن حس و حال اصلاً قابل‌گفتن نیست اما این را باید به افراد انتقال دهیم.
این است فلسفه کنگره، پولی که خرج می‌شود چه هدفی را دنبال می‌کند و چه لذتی دارد که ما را به‌عنوان پهلوان در کنگره بشناسند چقدر خوب است که ما بتوانیم در کنگره خدمتگزار باشیم در هر جایگاهی که هست، انشالله همان‌طور که آقای سلامی فرمودند بتوانیم امسال گل‌ریزان خوبی داشته باشیم و ما به‌تنهایی نمی‌توانیم کاری انجام بدهیم با افرادی که در این جمع نشسته‌اند مطمئنم که می‌توانیم گل‌ریزان خیلی خوبی داشته باشیم و همین‌طور که آقای سلامی و آقای منصوری گفتن نه یک زمین بلکه چندین زمین بتوانیم بخریم؛ و این امر نیاز به همت تک‌تک شماها دارد انشالله که بتوانید کمک کنید و گل‌ریزان خیلی خوبی داشته باشیم از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید تشکر
می‌کنم ممنون بابت وقت مشارکت.

تایپ و ویرایش: مسافر طاها و مسافر حمیدرضا

عکاس: مسافر رحمان

با تشکر از خدمتگزاران سایت نمایندگی شیخ بهایی اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .