بسته شدن پرونده‌ اعتیاد

جلسه پنجم از دوره چهارم لژیون سردار شعبه اروند آبادان با استادی مسافر میثم، نگهبانی مسافر محمد‌ حسن و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه «‌ صورت مسأله اعتیاد » در روز یک‌شنبه 1 مهر ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار نمود. 

سخنان استاد:

سلام دوستان میثم هستم یک مسافر.

خدا را شکر می‌کنم، حال من خوب است و امیدوارم حال همه خوب باشد. ممنون هستم از نگهبان لژیون سردار آقا محمد حسن که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و دبیر محترمشان آقا محمد و آقا محمد علی، خدا را شاکر هستم این لطف خداوند شامل حال من شده است که یک بار دیگر در لژیون سردار باشم. لژیون سردار یک حس و حال خاصی دارد.

در رابطه با دستور جلسه صورت مسئله اعتیاد، آقای مهندس سه نوع مواد مخدر مصرف می‌کردند، مصرف کننده الکل، حشیش و تریاک بودند، ۱۷ سال مصرف کننده بودند و سال ۶۳ به مدت ۱۲ سال تحقیق و اتفاقاتی که به واسطه ترک‌های اشتباه، که جناب آقای مهندس گفتند آسیب دیدند و یکی از پاهای جناب آقای مهندس ناقص شد و ۱۲ سال آقای مهندس درحال تحقیق برای شکافتن صورت مسئله اعتیاد بودند و خدا را شکر آقای مهندس در سال ۷۷، ۷۸ بنیان کنگره را شروع می‌کند و زمانی که آقای مهندس کنگره را تشکیل می‌دهد آجر و خشت اول، صورت مسئله اعتیاد را قرار می‌دهد. و چون هرچه به جلوتر می‌رود و تحقیقات می‌کنند به نتایج عالی که هنوز برای جهانیان کشف نشده است می‌رسد.

جناب آقای مهندس در یکی از سی‌دی‌ها گفتند کسانی که در اروپا هستند متعجب شدند که چگونه آن همه مصرف کننده درحال ورزش کردن هستند و چگونه کنگره ۶۰ توانسته این را برای مصرف کننده‌ها فراهم کند. جلوتر که می‌روند جناب آقای مهندس سیستم ایکس را توضیح می‌دهد، آقای مهندس می‌گوید مجموع هورمون‌ها و غددهای درون ریز و برون ریز سیستم ایکس نام دارد و یک بخش دیگر این است که آنتی ایکس چیست، مواد مصرفی که از بیرون وارد می‌شود آنتی ایکس نام دارد و با شکافتن این سیستم ایکس چندین اصل به وجود می‌آید، یکی از اصول های این سیستم ایکس این است که مثلث درمان به وجود می‌آید و متد "DST" که این‌ها مکمل هم هستند و خیلی تأثیر گذار هستند. در مثلث درمان، جسم، روان، جهان‌بینی، جسم خودش، خودش را ترمیم می‌کند مثل این که استخوان می‌شکند و بعد از مدتی جوش می‌خورد. من که سال‌ها مصرف کرده‌ام برای بازیابی و ترمیم جسم من به یک چیز نیاز دارد که در یک فرایند زمانی جسم من به تعادل برسد، جناب آقای مهندس شربت "OT" را انتخاب می‌کند، و شربت "OT" دارای ۵۲ آلکالوئید است و این دارو باعث می‌شود جسم را بازسازی بکند. 

ضلع بعدی مثلث، روان است جناب آقای مهندس می‌گوید هیچ کدام از روان شناس‌ها هنوز نتوانستند به این برسند که این روان چه چیزی است هنوز برای جهانیان گم است و آقای مهندس در چند کلمه خلاصه کرده است مجموع خلق و خوی هر شخص روان می‌شود که روان و جسم مکمل هم دیگر هستند. یک ضلع دیگر جهان‌بینی و جهان‌بینی همان افکار و اندیشه است. اگر افکار و اندیشه منفی باشد، بار منفی روی جسم و درون می‌گذارد و نمی‌توانید حرکت کنید. وقتی در سفر اول بودم، یک ماه اول هنوز باوری برای من شکل نگرفته بود.

این جا آمدم چه کنم و چه خواهد شد و چه اتفاقی قرار است رخ بدهد این سبد می‌چرخد رفته رفته وقتی جلو می‌رود راهنما این مسئله را می‌شکافد که علت این که سبد می‌چرخد چیست این جا اگر من توانستم همین هزار تومان، ده هزار تومان، پنجاه هزار تومان را در حد توانم انجام بدهم این جا می‌توانم استارت اولیه را برای لژیون سردار بزنم، چون روش DST است که من توانستم اجرا کنم که آمدم همین ذره ذره یک خط در میان که راهنما تاکید می‌کرد این ها چقدر در سفر تاثیرگذار است و برای من بیان می‌کرد این بخشندگی چقدر در مسیر زندگی اثر گذار است سال اول به لطف خدا توانستم لژیون سردار شرکت کنم، سال دوم که حالم بهتر شده بود یک تفکری شکل گرفته بود و یک ساختار ذره ذره تغییر می‌کرد چون سفر اول هیچ چیزی سرجای خودش نبود ساختار که تغییر کرد گفتم خدا را شکر که پارسال توانستم این مقدار کمک کنم امسال نسبت به سال قبل یک مقدار بیشتر کنم که نسبت به سال قبلم یک تغییری ایجاد نمایم باز هم لطف خداوند شامل حال من شد سال دوم توانستم و سال سوم یک اتفاقی برای من افتاد اصلا خودم هیچ وقت نمی‌توانستم این قضیه را باور کنم چطور شد.

اولین استارتی که از سال دوم لژیون سردار زدم من چهار تا پنج تا خواسته داشتم این ها را روی کاغذ پیاده کردم و در اتاق روی آینه زده بودم یکی از این خواسته‌های من نوشتم پس انداز پرانتز باز کردم قدرت مالی چرا، چون به واسطه‌ی این که حقوق بگیرم همیشه می‌نالیدم می‌گفتم چیزی نمی‌توانم جمع کنم همیشه حقوق بگیرها بیستم به بعد دیگر پولی ندارند همیشه کاسه‌ی چه کنم چه کنم دستم بود این یک طرف قضیه است یعنی DST ذره ذره شکل می‌گیرد و به آن هدف می‌رسید این را من انجام دادم و مدام اینجا وصل بودم آقای مهندس می‌فرماید اصل وصل بودن است من مدام با راهنمای خودم تماس می‌گرفتم، در مسیر اگر باشید همه چیز خود به خود درست می‌شود شاید همان لحظه متوجه نشوید ولی بعدها متوجه خواهید شد.

برای دنوری این اتفاقات و خواسته‌ی قوی بود و در مسیرش هم قرار گرفته بودم و ذره ذره داشتم انجام می‌دادم. خدا را شکر آمدم و بیست تومان را کشیدم یعنی از این روش و این خواسته‌ی قوی این اتفاقاتی که دارم می‌گویم بستر فراهم می‌شود مسیر هموار می‌شود خیلی دوست دارم قبل از گلریزان دنوری را تکمیل کنم و خیلی هم دلم به این موضوع روشن است که من می‌توانم این را انجام بدهم. این اتفاقات ذره ذره ازسبد شروع می‌شود و چقدر در درمانم تاثیر داشت. به آقا محمد گفتم خیلی دوست دارم در لژیون سردار شرکت کنم ولی از طرف دیگر بدهکار هستم چه کار باید انجام بدهم آقا محمد گفتند نترس و برو شرکت کن و این خیلی کمکت می‌کند. روزی که آمدم لژیون سردار آقای مهندس می‌فرمایند همه چیز دست به دست هم می‌دهد که کمک آدم کند که یک اتفاق بزرگی در زندگی بیفتد همان روزی که خواستم لژیون سردار شرکت کنم پول نداشتم ولی می‌دانستم یک پاداشی می‌آید ولی معلوم نبود کی بدهند دقیقا روز گلریزان این پاداش آمد با یک حس خوب آمدم کارت را کشیدم من یادم نمیاد در سفر اول مشکلی برای من پیش آمده باشد، تنها مشکل به خاطر سی‌دی، ننوشته بودم یک استرسی داشتم رفتم پیش جناب مهندس قطع مصرف گرفتم دفتر هم نشان آقای مهندس دادم جناب مهندس با یک حس فوق‌العاده گفتند اشکال ندارد میثم برو بقیه را بنویس.

این اتفاقات افتاد و مسیر برای من هموار شد من به جای رسیدم اصلا فکر نمی‌کردم آخر سفر اینقدر حالم عالی شود. وقتی یک اتفاقی را می‌خواهید رقم بزنید و در آن مسیر قرار می‌گیرید هموار می‌شود هموار شدن همین که من اصلا فکر نمی‌کردم یک روز بتوانم بیایم و خدمت کنم.در همان سفر اول این اتفاقات برای من افتاد این‌ها همه نعمتی است که آدم یک باره پرونده اعتیاد را می‌بندد، مثل یک اقیانوس ام‌الفساد همه چیز درونش هست وقتی این پرونده بسته شود تمام مشکلات حل می‌شود.

ممنون که به صحبت‌های من گوش کردید.

تایپ مطلب: همسفر علیرضا لژیون هشتم، همسفر عرفان لژیون هشتم، مسافر امین لژیون یازدهم، مسافر امیر لژیون دهم 

ویرایش و ارسال مطلب: مسافر محمود لژیون هفتم