امروز سه شنبه ٠٣/٠٧/١۴٠٣ جلسه هفتم از دوره سوم کارگاههای مسافران کنگره ۶٠ زاهدان با دستور جلسه «صورت مسئله اعتیاد» با استادی دیده بان محترم آقای مهدی سنچولی ، نگهبانی مسافر فریدون و دبیری مسافر رامین شروع به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکریم بابت اینکه در شعبه زاهدان در جمع شما همه عزیزان هستم و انرژی بگیرم همچنین تبریک میگم بابت اینکه امروز مراسم اهدای شال برای مرزبانهای این نمایندگی رو داریم و این نشان از رشد و در مسیر حرکت بودن است و همچنین تبریک میگم بابت شعبه زاهدان در مکان جدید جای بسیار خوب و مناسبی هست، امیدوارم که چراغ این شعبه روشن بماند در مورد صورت مسئله اعتیاد که دستور این جلسه میباشد یکی از پایهترین اصول در شکل گرفتن تفکر کنگره ۶۰ و روش درمان دی اس تی آقای مهندس همیشه اعتقاد بر این دارند که اول تشخیص درست باید داده شود تا بعد راه حل یک مشکل را بتوانیم پیدا کنیم بدون تشخیص قطعاً در هیچ اتفاقی و هیچ حوزهای از زندگیمان نمیتوانیم به راه حل درستی برسیم. به عنوان مثال اگر شما در حال رانندگی کردن در یک مسیر باشید اگر مانعی پیش رویتان باشد و آن مانع را نتوانید درست تشخیص بدهید و اینکه این مانع از چه جنسی هست و در کجای جاده قرار دارد شما چقدر با آن فاصله دارید نمیتوانید تصمیم بگیرید که به نحوی عمل بکنید که با این مانع برخوردی نداشته باشید.
اگر در حوزه مالی در زندگیتان به مشکلی برخوردید اگر تشخیص ندهید که این مسئله از چه جنسی است و به چه صورتی باید حل کنید نمیتوانید از پیش برای آن رفع آن مشکل پیش بینی کنید.
در مورد مسئله اعتیاد هم همین گونه است، سالیان سال چه جوامع سنتی و چه جوامع پیشرفته خیلی تلاش کردند و هزینههای هنگفتی کردند و تحقیقات فراوانی داشتند که این مسئله بیماری اعتیاد را درمان کنند، به نتیجه نمیرسیدند یعنی هر جامعهای در هر دوره یک تجویزی برایش داشت جامعه سنتی یه تجویز داشت، جامعه فرهنگی یک تجویز داشت، جامعه مذهبی یک تجویز داشت، جامعه علمی یک تجویز داشت، روانپزشکها و روانشناسها یک تجویز داشتند، هر کسی که آمد یک نسخهای برای بیماری اعتیاد پیچید و در نهایت همه اینها به نتیجهای نرسید. در قدیم فرد مصرف کننده و معتاد به عنوان انگل جامعه و بعنوان مجرم معرفی میشد و بعد از چندین مدت به عنوان بیمار معرفی شد جامعه پزشکی فرد مصرف کننده را به قطع مصرف دعوت میکردند و علائم آن را با داروها و مواد صنعتی دیگری برطرف میگردند.
شاید در مقطع خودش راهکار مناسبی بود ولی بعد از گذشت چندین مدت باز فرد مصرف کننده که قصد درمان داشت با مشکلات دیگری روبرو میشد. کنگره ۶۰ با تفکر آقای مهندس این مسئله را حل کرد. جناب مهندس با شناسایی صورت مسئله اعتیاد باعث شد که دیدگاه اجتماع نسبت به این موضوع که چقدر موضوع سادهای هست عوض شود صورت مسئله اعتیاد و شناختن آن تفکری در پشت خود داشت. فرد مصرف کننده به واسطه مصرف مواد باعث شده مواد مخدر درون ریز خود یا همان کارخانههای خمر بدن خودش را از کار انداخته و زمانی که این مواد به فرد نمیرسد بدن فرد توانایی ترشح مواد درونریز و احیای بدن را ندارد این باعث حال بد میشود.
این موضوع صورت مسئله اعتیاد یک تعریف ساده است که هم یک فرد عادی و هم یک پزشک آن را به راحتی درک میکند. الان بعد از گذشت چندین سال تازه در محافل علمی در مورد صورت مسئله اعتیاد به راحتی صحبت میکنند که تا قبل اصلاً آن را به حساب نمیآوردند. صورت مسئله اعتیاد به این شکل تعریف شد : (جایگزینی مواد مخدر بیرونی به جای مواد مخدر درونی) که علی القاعده که روی سیستم روانی فرد مصرف کننده تاثیر میگذارد.
وقتی مغز فرد مصرف کننده به اندازه کافی دوپامین و آنکوفالین ترشح نکند حالات روانی پریشان دارد و کنترل خشم ندارد اعصاب و روان فرد مصرف کننده ضعیف است، تکلم گاهاً دچار مشکل میشود و این باعث میشود فرد مصرف کننده به لحاظ جسمی و روانی دچار مشکل شود. به زعم آقای مهندس و کنگره ۶۰ با مصرف یک سال مواد مخدر این جایگزینی را به صورت کامل رقم زدید و در صورت کامل بدن وابسته آن شده است، مرکز مخدرهای درون ریز از ترشح افتاده است. الان مصرف کننده باید چه کند؟ اینجا مطرح میشود که به همان شکلی که از این پلهها بالا رفتهاید به همان شکل هم باید پایین بیاییم این جرقه روش دیاستی پروتکل درمان تدریجی کنگره ۶۰ این شکل تعریف پیدا میکند.
حالا این سوال پیش میآید که من چه برداشتی میکنم و فهمیدم که اساس کنگره ۶۰ درمان دی اس تی با داروی اوتی است و این صورت مسئله اعتیاد بوده است حال میخوام ببینم چه برداشتی از کلیت موضوع میکنم؟ در مورد تمامی مشکلاتی که در زندگی من وجود دارد و برای آنها هیچ راهکاری ندارم باید اول برگردم و دنبال علت آن باشم یک نکته دیگری هم در کنار آن است دنبال علت آن کجا بگردم؟ دنبال علت اعتیاد در کجا میگشتیم؟ در جامعه، در صورتی که صورت مسئله اعتیاد میگوید غدد درون ریز فرد مخدرهای درونی بدنت از کار افتاده است پس اگر من یک مشکلی در زندگیم دارم اول باید ببینم دردرون خود من چه اتفاق بدی افتاده است این برمیگرده به ضلع سوم درمان اعتیاد یعنی جهان بینی من، ببینم بر اساس صورت مسئله اعتیاد باید در درون خودم به دنبال علت آن باشم در کنگره بر اساس آموزشهایی که در آنجا میبینم پروتکلها را رعایت کردم جهان بینی را رعایت کردم داروهایم را درست و به سر ساعت مصرف کردم به سلامت سیدیهای خودم را نوشتم و به سلامت سفر کردم یعنی جسم روان وجهانبینی را درست پیش ببرم بعد از درمان از روزهایی که مصرف نمیکردم حالم بهتر خواهد بود و نتیجه آن این میشود که توانمندی من برای مقابله با مسائل بیرونی هم بالا رفته است. این برمیگردد به به صحبت آقای مهندس که همه چیز در درون ماست.
تایپ : مسافر اسحاق لژیون یکم زاهدان راهنما آقای جواد
- تعداد بازدید از این مطلب :
607