گم شدن در مسئله اعتیاد تا قبل از کنگره ۶۰

((مقاله ای راجع به صورت مساله اعتیاد ))

همه ما کما بیش اعتقاد داریم خداوند پس از آفرینش انسان به او اختیار را تفویض نمود و برای او عقل و راهنمای درون و بیرون قرار داد تا  فرامین را اجرا کند.‌ اما انسان به دلایلی نقض فرمان کرده و از بهشت رانده شده و به زمین هبوط نمود تا با انجام فرامین الهی و طی مسیر درست در زمین با به سوی خداوند رهسپار شود و برای این امر خداوند مشکلاتی را بر راه انسان قرار داد و خودش فرمود من انسان را در رنج آفریدم ؛ این مشکلات برای هر فردی متفاوت است و آن فرد باید با حل آنها به فرمان عقل نزدیک شود.

برای حل هر مشکلی یک موضوع خیلی مهم است و بدون آن اصلا حل مشکل غیر ممکن می باشد و آن موضوع مهم دانستن خود مشکل است یا به عبارت دیگر دانستن صورت مساله و یا صورت مشکل ؛ برای درک بهتر موضوع یک مثال میزنیم : اگر مرا به عنوان یک انسان با چشم بسته به یک کویر یا یک شهر که برای من ناشناس است ببرند و بگویند حالا به سمت تهران حرکت کن و برو، خب قدر مسلم است من قادر به حرکت نخواهم بود چون مبداء من مشخص نیست و حتی اگر حرکت هم بکنم شاید خیلی هم تلاش کنم و مسافت هزاران کیلومتری هم بروم ولی به تهران نمیرسم چون همانطور که گفتیم به دلیل اینکه مبداء مشخص نیست، مسیر هم مشخص نیست وراه طی شده هم غلط خواهد بود.

یا در مثالی دیگر فرض کنیم که اتومبیل ما از نظر دریچه گاز دچار مشکل شده و در حرکت خاموش می کند و صبح هم بد استارت می خورد و ما به مکانیک مراجعه می کنیم اما استاد مکانیک به مشکل ماشین واقف نباشد در این حالت ممکن است ما را متحمل هزینه های سنگین تعویض قطعاتی مثل شمع و وایر و ... بکند، ولی مشکل ماشین حل نشود خب تنها دلیل این ماجرا ندانستن مشکل ماشین هست. حال در نظر بگیریم در مورد اولی من بدانم که در شهر اراک هستم و در مورد دوم مکانیک بداند که مشکل از دریچه گاز ماشین است حالا با این تفاسیر به نظر شما آیا در حل مسائل فوق مشکلی خواهیم داشت؟ قطعا پاسخ خیر خواهد بود چرا؟ چون صورت مساله پیدا و مشخص می باشد.

این قضیه در هر موضوعی صدق می کند، در مساله اعتیاد هم تمام افراد از جامعه پزشکی و مسولین ذیصلاح بگیر تا خود افراد مصرف کننده سالها بوده و حتی هنوز هم هست که علی رغم تلاش بسیار زیاد و هزینه های سنگین و صرف بودجه های کلان جهت ارگان های زیربط به نتیجه نرسیده اند و یک نفر به درمان قطعی اعتیاد نائل نشده است و هنوز هم در اکثر کشور ها حتی کشورهای بسیار پیشرفته جهانی همانند امریکا اعتقادی به درمان اعتیاد نداردند و چه بسیار افراد پیر و جوان که در این ورطه افتاده و غرق در اعتیاد هستند و هر روز هم مشکلات آنها افزوده می گردد: چرا که هنوز در هیچ کجای دنیا به غیر از کنگره 60 به صورت مساله مشکل اعتیاد پی نبرده اند.

خیلی ها اعتیاد را مسمومیت مزمن میدانند و مواد مخدر را سم تلقی می کنند، خیلی ها مصرف کننده مواد مخدر را فردی لذت جو یا روانی و دچار اختلالات روانی می دانند و با انواع و اقسام روش ها سعی در رفع این مشکل دارند، غافل از اینکه تلاش آنها هیچ وقت به نتیجه نخواهد رسید؛ چرا که وقتی مبداء آنها غلط است مسیر طی شده آنها هم هر چند طولانی اما غلط است.اما کنگره 60 توسط تجربه و کشف آقای مهندس حسین دژاکام، به صورت مساله اعتیاد پی برده و موفق به درمان قطعی اعتیاد شده درمانی که تعریف آن از نظر بنیان کنگره یعنی فرد مصرف کننده در مکان تولید مواد مصرفی خود کارکند ولی هیچ نوع وسوسه یا مشکل نداشته باشد .

اما صورت مساله کشف شده توسط مهندس دژاکام چیزی نبوده جز جایگزینی مزمن مواد مخدر بیرونی به جای مواد شبه افیون درون سیستم ایکس بدن. وقتی این موضوع مبداء قرار گرفت دیگر سم زدایی و.... راه درمان نیست و تنها راه درمان عملیات معکوس اعتیاد و جایگزینی مواد مخدر درونی به جای مواد بیرونی خواهد بود و شاید تلاش کمتری را هم طلب نماید. سالهاست که آقای مهندس با روش و متد D.S.T     و داری  OT  و رعایت مثلث D.O.D یا دی اس تی با داروی او تی و دوز مناسب ؛ به درمان افراد پرداخته است و این درمانهای قطعی که بالغ بر چند ده هزار نفر است بر پایه مثلث فوق و آموزش جهانبینی و تفکر درست و همچنین امر ریکاوری و ورزش و ... به دست آمده است. پس نتیجه می گیریم در حل هر معضل و مشکلی 50% موضوع فهم خود مشکل و دانستن صورت مساله آن مشکل است.
به امید روزی که جهان به عظمت کنگره 60 و روش درمانی آن پی ببرد تا جهانیان از معضل اعتیاد و حتی بیماریهای لاعلاج رهایی یابند.

مسافر رضا ایجنت شعبه امیر اراک 

تنظیم و ویراستاری:همسفر یاسین

نمایندگی امیر اراک