با عرض سلام و احترام در خدمت دستیار دیدبان پهلوان مسافر بهروز و راهنما پهلوان همسفر شادی هستیم. سپاسگزارم که دقایقی از وقت خود را در اختیار ما قرار دادید.
مسافر بهروز و همسفر شادی با هفده سال تخریب مصرف انواع آنتی ایکس وارد کنگره شدند. مدت یازده ماه به روش DSt و با داروی OT به راهنمای دیدهبانان محترم مسافر علیرضا و خانم آنی کماندار سفر کردند. رشته ورزشی همسفر در کنگره بسکتبال، پینگپنگ و رشته ورزشی مسافر والیبال و شنا است. هماکنون به مدت نه سال است که با دستان پرتوان آقای مهندس آزاد و رها هستند و نزدیک به 9 سال است که از دام نیکوتین رهاشدهاند.
پهلوان همسفر شادی در جایگاههای مسئول امتحانات و نگهبان لژیون سردار آکادمی، ورزشبان پینگپنگ در پارک طالقانی، عضویت در لژیون سردار، دنوری و پهلوانی خدمت کردهاند؛ هماکنون هم در حال خدمت در جایگاه راهنمایی هستند. پهلوان مسافر بهروز در جایگاههای مسئول OT، مسئول نشریات، ورزشبان، ایجنتی، راهنمای تازه واردین، راهنما، نگهبان جلسه، نگهبان لژیون سردار، دنور و پهلوانی خدمت کردهاند؛ هماکنون هم در جایگاه دستیار دیدهبان در حال خدمت هستند.
در مورد جایگاه خدمتی بهعنوان دستیار دیدهبان توضیحاتی بفرمایید؟
پهلوان مسافر بهروز:
هر جایگاه، یک شرح وظایف تعریفشدهای دارد و یک آنی هم خود شخص باید داشته باشد. دستیار دیدهبانی هم یک جایگاه تعریفشده با وظایف و مقررات خودش است. من سعی میکنم که قوانین را رعایت کنم و درنهایت دوست دارم در این جایگاه مفید باشم و در این جایگاه بهترین خودم باشم.
لطفاً نظر خود را در مورد سایت و اینستاگرام بفرمایید؟
پهلوان همسفر شادی:
همیشه یک شاهکار یک قاب طلا میخواهد متد DST توسط بنیان کنگره۶۰ حسین دژاکام واقعاً یک شاهکار بینظیر است. یک ویترین فوقالعاده میخواهد برای معرفی به دنیا که بازهم با بنیان کنگره سال 1378 تأسیس شد و تقریباً سال 1382 رسماً سایت کنگره شروع به کار کرد. چیزی که من در مورد سایت میتوانم بگویم اولین درگاهی است که تازهوارد میتواند جذب کنگره شود و این خیلی مهم است و من بهعنوان یک همسفر، چه تازهوارد باشم و چه سفر اول یا سفر دوم واقعاً با تمام وجودم آن چیزی را که از کنگره دریافت کردهام این است که به شرافت و کلام همدیگر ما شدیداً نیازمندیم؛ یعنی شرافت میخوریم که درست و با تمام وجود و از دلمان بنویسیم و در سایت خدمت کنیم و با بازدید از سایت خدمت کنیم این تعریفی است که من از سایت و اینستاگرام داشتم.
پهلوان مسافر بهروز:
سایت یک جمله عام و معروف دارد که نمایندگی اصلی کنگره۶۰ است و چیزی که در سایت برای من خیلی جذاب است این است که آدمی اهل مطالعه است یا نه بعضی وقتها به خودت میآییم و میبینیم که تجربیات تکامل نفس را مطالعه میکنیم و این برای من خیلی جالب است که میروم وزندگیهایی که از قهر به مهر رسیدهاند و تخریبهایی را که داشتهاند و اتفاقاتی که افتاده است سوای بر آن مطالب دیگر هم مطالعه میکنم. سعی میکنم هر بار که به سایت سر میزنم مطلب قبلی را کپی نکنم و خودم در مرورگر دوباره آن مطلب را سرچ کنم.
لطفاً حس خود را در جایگاه پهلوانی بفرمایید؟
پهلوان همسفر شادی:
من در مقابل اتفاقاتی که در کنگره میبینم و در مقابل عشقی که از راهنمای بزرگوارم خانم کماندار عزیز و از آقای مهندس، استاد امین، خانم شانی، خانم آنی بزرگوار گرفتهام احساس میکنم هیچ کاری نکردهام و مانند یک قطره در اقیانوس است. واقعاً دوست دارم روز گلریزان از صمیم قلب آنکسی باشم که آقای مهندس به دنبالش است و آن ندیدههای آقای مهندس باشم.
ایخوشا دولت آن مست که در پای حریف سر و دستار نداند که کدام اندازد
پهلوان مسافر بهروز:
جایگاه پهلوانی، شاید از دور به نظر یک جایگاه بزرگ برسد؛ اما خب چیزی است که آقای مهندس لطف میکنند و برای این جایگاه یک ارجوقرب خاص قائل هستند؛ اما به اعتقاد من ازنظر بحث بخشش و بحث مالی شاید قابلستایش باشد، اما در مقابل اتفاقی که کنگره برای یک شخص رقم میزند، یکچیز قابل و خاص به نظر نمیرسد و چیزی که در کنگره مرسوم است هر جایگاهی، یک صور آشکار دارد و یک صور پنهان، شاید در هر جایگاهی بهتر است که انسان از درون، به آن جایگاه دست پیداکرده باشد.
عضویت در لژیون سردار و پهلوان شدن تأثیری در زندگی شما داشته است؟
پهلوان همسفر شادی:
زندگی ما قبل از کنگره۶۰ و بعدازآن به دو گونه متفاوت بود. من همیشه سعی کردهام البته از دید خودم صحبت میکنم سعی کردهام در کتابها، دروس دانشگاه و در آکادمی به دنبال آن گمگشته باشم که اصلاً از کجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود گویی آقای مهندس دژاکام برمیگردد به من آدرس خودم را میدهد و میگوید اگر میخواهی خودت را به خداوند نزدیک کنی به کنگره بیا که اینچنین بستری است که انسانها بتوانند به ویژگی انسانی خود نزدیکتر شوند. لژیون سردار یک جایگاهی است که گویا یک سرور خیلی بزرگی است که انسان را زودتر از هر موقع دیگر به آرزوهایت میرساند، میزنی و خیلی زود آرزوهایت دانلود میشود.
پهلوان مسافر بهروز:
شما یک سؤال خوبی اول پرسیدید و مطمئن هستم یکی و دو تا را جا انداختهام که چه جایگاه خدمتی را تجربه کردهاید؟ خیلی قاطعانه میگویم بله خیلی هم متفاوت است واقعاً فرق دارد من همه جایگاههای خدمتی را تجربه کردهام؛ اما این جایگاه برای من خیلی ارزشمندتر بوده است. وقتی اساتید آقای مهندس میگویند: میزان بخشندگی مهم است و اطلاعات و آگاهی به کسانی میرسد که به آن درجه از بخشندگی رسیده باشند، حالا نمیخواهم بگویم که من آن شخص که باید هستم؛ اما واقعاً این جایگاه متفاوتتر است.
بفرمایید یک همسفر چه نقشی میتواند در درمان مسافرش داشته باشد؟
پهلوان همسفر شادی:
این را از استاد امین بزرگوار میگیرم و از آموزشهایی که از استاد امین گرفتهام و راهنمای بزرگوارم خانم کماندار میگویند، من میتوانم از دید یک همسفری بگویم باری به هر جهت میآیم و میگویم که چرا مسافرم این کار را کرده و چرا این اتفاقات در زندگی ما افتاد؟ یک عالم منت بر سر مسافرم بگذارم و بگویم من فقط به خاطر مشکلاتی که شما ایجاد کردهاید به کنگره آمدم؛ اما استاد امین میفرمایند: همسفر نقش مکمل را دارد؛ یعنی ما نقش مکمل و کاملکننده مسافرمان را داریم، مسافر من با یک عالم پوسته ضخیم نیروهای منفی در اطراف خودش وارد کنگره میشود و در حال سفر است و اینجا نقش من خیلی مهم است؛ برای اینکه به تعادل و درمان برسد هر از چند گاهی ممکن است مشکلاتی به وجود آید و آنجا است که من آموزش میگیرم و آنقدر توان و نیروهای درونی به کار من میآید و گنج درون خود را میتوانم پیدا کنم که اکنون نقش همسفر یک پرستار است. لازم نیست شروع به دعوا کردن و پرخاش کردن کنید مسافر حال خوبی ندارد فعلاً تحت درمان است؛ بنابراین میتوانم روی خودم کار کنم و روی غلبه بر خشمم کار میکنم؛ یعنی واقعاً همسفر در کنار مسافر برای رسیدن به اوج انسانیت بال پرواز است. مرد و زن چون یک شود آنیک تویی؛ یعنی در سفر برای رسیدن به آنجایی که ازآنجا انشعاب یافتهایم لازم است که در کنار هم باشیم؛ یعنی غیرازاین باشد اصلاً امکانپذیر نیست.
لطف کنید در مورد صورتمسئله اعتیاد قدری صحبت بفرمایید؟
پهلوان مسافر بهروز:
صورتمسئله اعتیاد واضح است که موضوع بدترین درد دنیا را به بهترین شکل حل کرده است. اگر بخواهم برای این سؤال، سؤالی دیگر را قائل شوم یا یک مترادف بگویم، برای صورتمسئله اعتیاد به سراغ وادی چهاردهم میروم که میگوید: درحالیکه روح با سه فرشته و یک نگهبان و بعد، مترادف آن استاد امین میگویند: تنزل الملائکة و روح فیها به اذن ربهم من کل امر، یعنی همه اینها دستبهدست هم میدهند تا ما مقداری تفکر و تعمق کنیم که ببینیم جریان این صورتمسئله چه چیزی است و ما برای چه اینجا میآییم و این صورتمسئله در اختیار ما قرار داده میشود.
پهلوان همسفر شادی:
صورتمسئله اعتیاد که در اصل آقای مهندس در سال 1376، 1377 بود که متد DST را مشخص کردند که جایگزینی خمرهای بیرونی بهجای خمرهای درونی باعث شده که سیستم جسم انسان و سیستمی که بعدها این سیستم را تعریف کردهاند به دلیل ناشناخته بودن این سیستم، جهان علم گفتند که سیستم ایکس از تعادل طبیعی خودش خارجشده است و باعث شده شخص مصرفکننده تعادل خود را از دست بدهد و درگیر شده است؛ یعنی جایگزینی مخدرهای بیرونی بهجای مخدرهای درونی؛ اما وقتی صورتمسئله را نگاه میکنیم و دقت میکنیم در انتها در وادی چهاردهم میگوید مسئله محبت است، مسئله میزان محبت است؛ یعنی در اینجا مسئله دیگر در اعتیاد این است که من همسفر برای درمان اعتیاد مسافرم وارد کنگره شدهام؛ اما وقتی دقت میکنم میبینم اصلاً موضوع چیز دیگری است. یک گمشده اصلی وجود دارد به نام عشق، به نام محبت که مسئله اصلی آنجاست و منظور از محبت میزان محبت است که وادی چهاردهم و اصل این است که من بهعنوان یک انسان به وادی چهاردهم برسیم.
با تشکر از زمانی که در اختیار ما قرار دادید لطفاً صحبت پایانی را بفرمایید؟
پهلوان همسفر شادی:
من صمیمانه تشکر میکنم از ایجنت محترم نمایندگی الیگودرز، از شما، خانم معصومه نگهبان لژیون سردار و از گروه مرزبانی و از مهماننوازی عزیزان الیگودرز سپاسگزارم. امیدوارم در کنار هم در کنگره زیر سایه آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان من شادی هم بتوانم در کنار شما عزیزان به آن هدف اصلی کنگره که وادی عشق و محبت است برسم و این حرف خیلی جالب بود که اگر شاگرد خوب عمل کند صدای پای استاد را میشنود.
پهلوان مسافر بهروز:
من هم متشکرم، خیلی خوشحال هستم که این توفیق را داشتم که امروز در نمایندگی الیگودرز بودم از شما و از اعضاء نمایندگی الیگودرز تشکر میکنم، انشاءالله که در کنگره مفید باشم و در این دور همیها و این آمدن و رفتنهای ما که بهانهاش لژیون سردار و گلریزان است. امیدوارم نمایندگی الیگودرز هم امسال گلریزان خوبی داشته باشد و جملهای که شاید اکنون تجربه من شده است؛ من به تجربه این را میگویم که استاد میگوید: تو بر بام من مسلح بیا تا عظمت را ببینی، باتجربهای که دارم قاطعانه میگویم که آن سلاح، بخشش است و ایکاش همه بتوانند این بخشش را تجربه کنند تا عظمت خداوند را ببینند.
از شما عزیزان سپاسگزارم بابت فرصت مصاحبهای که در اختیار ما قرار دادید.
مصاحبهکننده: همسفر فاطمه راهنمای تازه واردین
تایپ: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر شبنم (لژیون اول)
عکس: همسفر معصومه مرزبان خبری
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه راهنمای تازه واردین
همسفران لژیون الیگودرز
- تعداد بازدید از این مطلب :
1497