سخنان دیدهبان محترم آقای احمد حکیمی، در روز پنجشنبه 24 خردادماه 1403
سلام دوستان احمد هستم یک مسافر. خداوند بزرگ را سپاسگزارم و خوشحالم که امروز در جمع شما دوستان در شعبه خواجو هستم.
در کنگره یک سری جایگاههای خدمتی وجود دارد که هدف تمام این خدمتها و جایگاهها، کمک رسانی در راستای اهداف والای انسانی و کمک به هم نوع خودمان میباشد، لاکن ما قرار نیست که از فردی بزرگ نمایی به عمل بیاوریم؛ زیرا که آن شخص خودش به واسطه خدماتش به جایگاه بلندی خواهد رسید، اینها منوط به اعمال، رفتار و نتیجه تفکر شخص است.
همه ما در کنگره در این وادی قدم گذاشتهایم تا در زندگی به آرامش رسیده و از زندگی لذت ببریم و این نشانه همان تفکر و اندیشه ایست که در کنگره آموزش گرفتهایم و اینها همه به واسطه دانشمند بزرگ کنگره جناب مهندس صورت گرفته است، که دانشمندی است در حوزه درمان اعتیاد و تحقیق در مورد بیماری های خاص مانند سرطان و همچنین در حوزه کاهش اضافه وزن که بسیار موفق عمل کرده اند.
شما در نظر بگیرید که فردی مبتلا به کولیت روده شده است، افراد مبتلا به کولیت عموماً این مشکلات را دارند، که اولا نمیتوانند از خانه خارج شوند؛ زیرا که دائم در حال دفع خون میباشند، و در مواقع ضرور میبایست که خودشان را با پوشک بپوشانند و ممکن است مواقع حاد روده این افراد برداشته شود و جای آن یک کیسه جانمایی شود که ضایعات بدن در آن قرار بگیرد و شما متصور شوید برای این شخص چه مشکلاتی به همراه دارد، به عنوان مثال به یک میهمانی که میرود آیا میتواند که کت و شلوار درستی به تن کند؟
این کیسه همیشه دنبال او میباشد، حال تصور کنید که این مشکل ممکن است برای یک خانم پیش بیاید و از لحاظ ظاهری چه مشکلاتی پیدا میکند و ...!
تحقیقاتی که در کنگره صورت میپذیرد و افرادی که در نشان بی نشانی میآیند و به این تحقیقات کمک میکنند، این افراد مسیری را طی میکنند که هیچ انسانی مجبور نشود که روده خودش را تخلیه کند، عظمت این کار در این راه مشخص و نمایان میشود، ما در این ساختار نفس میکشیم.
وقتی که کتاب 60 درجه تمام شد مجهولات جهان اعتیاد تمام زوایای آن مشخص شد، و این راه میبایست برای تمامی انسان های دل شکسته درحوزه اعتیاد محیا میشد، پس بزرگوارانی که در سفر اول هستند حواسشان را بسیار جمع کنند، حال که راه نمایان است اگر اینجا خودشان را درمان نکنند روزگار کاری میکند که دوباره از اول مشق هایشان را بنویسند و چنانچه این مشقی را که دارید نامرتب و بی نظم مینویسید روزگار چنان مجابتان میکند که تمام را پاک کنید و دوباره از اول بنویسید...!!!
باید به استحظار شما عزیزان برسانم که در روزهای اول ورودم به کنگره من هم این مسائل و بازیگوشیها را داشتم آنهم در زمانی که ما از لژیون بیبهره بودیم و به تعداد انگشتان دست راهنما داشتیم که آنها هم سقوط آزاد بودند و شرایط درستی نبود و من از خودم این سوال را مطرح کردم که شما در اینجا چه میکنید؟؟؟ این راهی که وارد شدهام و قدم نهادم راهی است که با عقل و منطق درست در میآید پس چرا من دارم با سَرِ خودم راه میروم؟!
به این پاسخ رسیدم که باید در این طریقت درست قدم بردارم و فرمانبردار باشم. بیرون از کنگره هر جایگاهی که داریم را باید کنار گذاشته و وارد کنگره که میشویم بدانیم که چیز زیادی نمیدانیم، اگر هم تحصیلات و سواد بالایی هم از نظر اجتماعی داریم مسئولیتمان سخت تر میشود و باید بیشتر از این موهبت الهی دریافت نماییم، ولی مواقعی میبینیم که این موضوع برعکس نمایان میشود.
چرا در کنگره مسئله درمان سیگار بسیار با اهمیت است؟ اگر شما یک ناخالصی در لیوان آبی بریزید، این ناخالصی به ته لیوان کشیده میشود، شما زمانی که سیگار مصرف میکنید این سموم اولین جایی که میرود به پای شخص سرایت میکند، عزیزانی که در سفر اول هستند و حرارت پاهای آنها زیاد میشود، دلیل آن مصرف دخانیات میباشد!
مشکلاتی مانند درد پا، کمر، اختلال در خواب شب و ... هیچ ربطی به سفر ایکس و مصرف OT ندارد، این مشکلات فقط برای مصرف سیگار است و چنانچه در زمان مشخص سیگارشان را درمان کنند این مشکلات رفع میشود، زیرا که سیگار در پروسه درمان یک پارازیت میباشد که اجازه نمیدهد که ژن اصلاح شود و مخدر های طبیعی بدن به کار بیفتند و اصلاح شوند.
حال سوال من از شما بزرگواران این است که محوریت این کار با چه کسی است ؟؟؟ با خانواده ؟ جامعه ؟ دوستان ؟! خیر، با خودتان است... کسی که سیگار مصرف میکند و به جسم خودش آسیب وارد میکند، نمیتواند به دیگران محبت کند، حتی به فرزند خودش نمیتواند ابراز احساسات کند! چرا که خودش را دوست ندارد، انسانی که در خودش تخریب بوجود میآورد جنس محبتش متفاوت است و بیشترش از روی عادت است و واقعی نیست !!
اگر دنبال حال خوش و یا حتی دنبال مادیات و پول هستیم ، باید ابتدا علم و حکمت را فرا بگیریم، کسی که میخواهدپولدار شود باید آگاهی و دانش خود را بالا ببرد و همچنان از لحاظ درونی به تصفیه و پالایش بپردازد و سطح انرژی خود را بالا ببرد که در زمان کار اشتباهی نکند و راه را درست برود، پس در هر مسیری که در زندگی میخواهیم برویم باید کسب علم و دانش و معرفت و دوری از ضد ارزش ها را سرلوحه ی کارمان و طریقتمان قرار دهیم.
ما در لژیون ها سه قشر رهجو را مشاهده مینماییم؛ یک قشر که سفر خوبی را نداشتند، این افراد الگویی هستند برای آن دو قشر که نتیجه ی نامطلوبی که این شخص با درست نرفتن راه کسب نموده را مشاهده میکنند و این در خود شخص نمایان میشود، زیرا که فرکانس آن شخص، همه را متوجه میکند، چون مصرف کنندگان هم جنس خود را کاملا میشناسند و میفهمند که چه کسی درست سفر میکند و چه کسانی نقاب بر چهره زده اند...! رهجو باید تغییری درست در خودش بوجود بیاورد و این مسئله باید کاملا در شخص نمایان شود.
نکتهای به همسفرهای محترم دارم؛ مسافرهایشان را قضاوت نکنند و تصور نکنند که انسانها در یک سال و سه سال و پنج سال باید کاملا بدون عیب و ایراد شوند و اصلاح بشوند، یک انسان حداقل زمانی که برای رسیدن به تکامل و رسیدن به غایت والای انسانی نیاز دارد حداقل 100 سال است ! ولی از نظر فیزیکی میتوان چنان باشیم و جوری حرکت کنیم که در یک سال این مسیر را به نحوی طی کنیم و به جایی برسیم که خانواده، جامعه، محیط کار و دوستان از ضرر رساندن او در امان باشند و خیالشان راحت باشد که از او آسیبی به آنها وارد نمیشود.
بنابراین باید قدردان باشیم و در زندگی مشترک مدارا کنیم و بدانیم ماهمه اعضاء کنگره باید به نقطه تفکری برسیم که از هیچ انسانی توقع هیچ کاری را نداشته باشیم، انسانی که توانمند باشد هیچگاه از کسی انتظار و توقعی ندارد؛ حتی از خداوند! روی پای خودش میایستد و تکیه گاهش قدرت تفکر و تعقل خودش است.
این موضوع مهم را همه داریم به نحو احسنت یاد میگیریم و ارزش آن را به خوبی درک میکنیم، امیدوارم در این طریقت و مسیر همگی موفق باشیم، از اینکه به صحبت ها من توجه نمودید ممنون و سپاسگزارم.
تایپ و ویرایش: مسافر امید لژیون سوم
عکس:مسافر مرتضی لژیون یازدهم
تنظیم و ارسال: مسافر حسن لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
4772