پنجمین جلسه از دوره چهل ونهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی سمنان با استادی راهنما همسفر راحله و نگهبانی همسفر منیژه و دبیری راهنمای نیکوتین همسفر عارفه با دستورجلسه « در استحکام پایههای علمی و مالی کنگره من چه کردهام؟ » در روز دوشنبه ۲۴ اردیبهشت در ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان عزیز سپاسگزارم که به من اجازه خدمتگزاری دادند و خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توانستم امروز در جمع شما باشم.
درخصوص دستورجلسه « در استحکام پایههای علمی و مالی کنگره من چه کردهام؟ » میتوان گفت؛ این دستورجلسه در واقع هر یک از ما را با خودمان روبهرو میکند. باید از خودمان بپرسیم کنگره به ما چه داده است و ما برای کنگره چه کردهایم؟ ممکن بود امروز ما اینجا نباشیم و زندگی هر یک از ما پاشیده شده باشد و در کنار فرزندانمان نبودیم؛ اما این دستورجلسه به ما یادآوری میکند که کجا بودیم و به کجا رسیدهایم.
هر NGO که بخواهد به کار خودش ادامه دهد به منابع علمی، نیروی متخصص و پول نیاز دارد؛ درواقع اگر پول نباشد علم هم نمیتواند حرکت کند؛ یعنی علم و پول باید در کنار هم رشد کنند که بتوانند روبهجلو در حرکت باشند.
برای پایههای علمی کنگره هر یک از ما میتوانیم نقشی داشته باشیم. یک همسفر سفر اولی با مشارکت خود میتواند نقش خودش را ایفا کند، یک تازهوارد وقتی وارد کنگره میشود میتواند بعد از چند جلسه به عنوان میکروفنگردان خدمت کند یا یک راهنما با عشق خدمت میکند تا رهجویش به آرامش و رهایی برسد.
خدمت علمی یعنی آنقدر من پیشرفت کنم که بیرون از اینجا متوجه تغییر رفتار و کردار من شوند و بتوانم حامل و پیامرسان کنگره باشم تا افراد بیشتری جذب شوند و به آرامش و حال خوش برسند. هر کاری که من راحله انجام بدهم نمیتوانم کاری را که کنگره برای من انجام داده است جبران کنم. هر کدام از ما به نوبه خود سهیم هستیم که در این چرخه باشیم و این چرخه را به گردش دربیاوریم و از همه مهمتر لژیون سردار و کمک مالی است که بر همه ما واجب است در آن مشارکت داشته باشیم.
در کنگره هر یک از دستورجلسات یک صورپنهان هم دارد، خیلی در این هفته فکر کردم که چرا این دستورجلسه من را انتخاب کرده است و بغض کردم، گریه کردم و فهمیدم که هدف اصلی این دستورجلسه این بود که ظرف مرا بزرگ کند.
من چند سال است که در کنگره هستم، نمیدانم اذنش صادر نشده یا این خواسته در من ضعیف بوده است که عضو لژیون سردار نشده بودم و این دستورجلسه یک مهر تأییدی بود برای من که در این جهت حرکت کنم. باید در راستای منابع مالی حرکت کنیم و آموزشی را که درکنگره گرفتیم به دیگران انتقال دهیم و در چرخه مالی باشیم؛ البته برای خودمان نه برای کنگره اگر من هم نباشم دیگران هستند و این چرخه میچرخد؛ اما برای اینکه ظرف وجودیام بزرگ شود این من هستم که نیاز دارم عضو لژیون مالی شوم؛ پس باید ببخشم تا بزرگ شوم.
زمانی که یک راهنما با عشق موضوعی را برای رهجو میشکافد، یعنی از عصاره جانش میبخشد و برای این که در این چرخه سهیم باشیم باید ببخشیم. من راحله که یک روز آرام و قرار نداشتم و مسافرم وقتی خانه را ترک میکرد هزار و یک فکر میکردم که کجا میرود، امروز کنگره برای من نقطه امن شده است؛ فقط شرطش این است که در این چرخه خدمتگزار باشم چ مطمئنم انرژی این خدمتها به زندگیمان برمیگردد. در آخر امیدوارم همیشه یادمان باشد که کجا بودیم و امروز کجا هستیم.
جلسه آزمون جامع اردیبهشتماه:
تایپ: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون یکم)
ویراستار و ارسال مطلب: راهنمای نیکوتین همسفر عارفه
عکاس خبری: همسفر نازنین رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم)
مرزبان خبری: همسفر نرجس
همسفران نمایندگی صفادشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
665